به نظرم این جریان، شبیه ماجرای مارک درباره لباسهاست. مثل بعضیها که وقتی میخواهند پوشاک بخرند، برایشان مهم است لباسشان مارک باشد و فقط مارکدار بودن را معیار خوب بودن جنس لباس میدانند، در موضوع واکسن هم برخی افراد دلشان میخواهد مارک خاصی را تزریق کنند...
مساله حمله سایبری به پمپبنزینها موضوعی طبیعی در کشور ماست چراکه بارها شاهد حملات سایبری به تاسیسات زیربنایی و حتی نیروگاههای اتمی هم بودیم، اما موضوع شایانتوجه این است که با گذشت زمان طولانی از این حمله؛ مسئولان نتوانستند که چنین مشکلی را برطرف کنند و طبیعی است اگر مردم نسبت به مسئولان بدبین شوند و تشکیل صف برای تامین بنزین مشکلاتی را ایجاد کند، این حملات در این زمان خاص برای اتصال آن به اتفاقات آبان 98 است و هدف آنهم شایعهسازی برای گرانی بنزین و تحتتاثیر قرار دادن مردم است و این اتفاقات میتواند برای کشور مشکلساز شود و به همین دلیل هم مسئولان باید دقت بیشتری در این باره داشته باشند.
راهکاری که برای اصلاح عادلانه یارانه انرژی پیشنهاد میشود، عبارت است از سهمیهبندی انرژی بهصورت قابل مبادله. به این ترتیب که به هر کد ملی میزان مشخصی سهمیه انرژی در نظر گرفته میشود. هرکسی میتواند مازاد انرژی خود را به دیگران بفروشد و کمبود انرژی خود را از دیگران بخرد.
قرار است روز چهارشنبه کشورهای همسایه افغانستان یعنی پاکستان، چین، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در تهران گرد هم آمده و اجلاسی برگزار کنند. فشارهای بینالمللی روی طالبان افزایش پیدا کرده تا آنها را وادار کند به تعهدات حقوق بشری عمل نمایند و متوجه این قضیه شوند که الان با 20 سال پیش تفاوت کرده بنابراین نمیتواند همان شیوههای سنتی خود را بهکار ببرد و باید یک دولت فراگیر تشکیل دهند و حقوق مردم و مخصوصا زنان را تامین کنند.
در جامعه ما مدام از تریبونهای رسمی و غیررسمی گرفته تا دیوارنوشتههای اماکن دولتی و صداوسیما و... معنویت و بیتوجهی به دنیا تبلیغ میشود، اما در تکتک سلولهای این جامعه تنها چیزی که بهعنوان ارزش تزریق میشود «پول» است و باقی، همه خالی نبودن عریضه و سخن مفت برای سرگرم کردن دیگران است.
سوولان دیپلماسی کشور، گویی در فراغت کامل قلیان چاق کردهاند و با پک زدن به آن و فرستادن حلقههای دود به آسمان، منتظر چرخ گردوناند تا گوشهای از آسمان سوراخ شود و از غیب، تحفهای برسد و... . امیرعبداللهیان که گهگاه خوشخیالانه سخن میگوید، از زمانی برای مذاکره حرف میزند که برای فهم آن باید به علوم غریبه تسلط داشته باشیم.
چند روز پیش بود که خبری منتشر شد مبنی بر آنکه ایران و کرهشمالی همچنان در لیست سیاه FATF قرار دارند. این خبر باعث شد بار دیگر سرنوشت FATF در ایران محل بحث قرار گیرد؛ اینکه تکلیف چه خواهد شد؟ آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام بار دیگر آن را بررسی میکند یا نه؟ محمد صدر، از اعضای مجمع تشخیص مصلح نظام، روز گذشته درباره این موضوع گفت: ««مدتی است که این لایحه در دستور کار نیست و از زمان طرح دوباره مسئله در دستور کار قرار نگرفته است. برای این امر دولت باید بخواهد تا دوباره لایحه FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شود».
امروزه پس از گذشت حدود یک ربع قرن از آغاز حیات پدیدهای به نام «جنبش اصلاحطلبی» در ایران، اگر چهرههای موثر این پدیده را به بحث و گفتوگویی درباره آسیبشناسی اصلاحات فرا بخوانیم، معمولا نخستین حرفشان این خواهد بود که: «ابتدا باید مشخص شود چه چیزی، چگونه در این نظام باید اصلاح شود!» در واقع همین یک جمله، از بیبرنامگی و سردرگمی و بینظمی عملکردِ اصلاحطلبان در 25 سال گذشته پرده برمیدارد و دلیل اصلی ناکامی سیاسی آنها را توضیح میدهد.
تبلیغ شفیعی کدکنی در صفحه اینستاگرام محصول ایزی لایف، و در طرف مقابل انتشار کتابهای بی محتوای سلبریتی ها ، نشانه ای از جامعه معکوس است که جای ارزش و تعالی، به طور خجالت آوری در حد ایزی لایف پایین آمده و در مقابل ذهن مخاطب با چالش گوجه و خر و احمق مواجه شده است، اگر این ریل سقوط به سمت پرتگاه بی محتوایی و بی ریشگی نیست، پس چیست؟
شهر که موجودی زنده و فعال است بهطور مداوم با طرحهای مختلف توسعه روبرو است. اصولا شهر با طرحهای توسعهای توان ادامه حیات دارد اما همواره در طرحهای توسعه شهری نظیر فعالیتهای عمرانی و شهرسازی و اجتماعی به جامعه هدف کمتر توجه میشود.
این روزها فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و حتی رسانههای خارجی مشغول نمایش کلیپ سیلی زدن به استاندار جدید آذربایجانشرقی در مراسم معارفهاش هستند! اتفاقی نادر در 40 سال گذشته که باید ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. علت و هدف فرد مهاجم برای این رفتار هنجارشکنانه هرچه که باشد باید بهعنوان زنگخطری جدی برای همه مسئولان قلمداد گردد.
با تأسف پیشبینیها در مورد موضوعاتی که از قبل مطرح بود، دارد درست از آب درمیآید که شاید بیش از هر چیز نشاندهنده این است که عملا اختیار برجام از دست دیپلماتها در ایران خارج است و به همین دلیل دیپلماتهای ایرانی یکسری موضعگیریهای ریشهای را اتخاذ میکنند که نشاندهنده این است که شاید خودشان هم از موضع اصلی اطلاع ندارند.
اعتماد به حکومتها متاثر از اعتماد به کدام نهادهای حکومتی است؟ قطعا همه نهادها و قوای حکومت در شکلگیری اعتماد مردم نقش دارند، ولی سه نهاد هستند که از اهمیت بسیار بیشتری برخوردارند و پایه اعتماد به حکومتها هستند. دستگاه قضایی، نیروهای مسلح و بانک مرکزی؛ که هر یک پاسدار و حافظ اعتبار «عدالت»، «امنیت» و «پول» مردم هستند.
صفحههای اجتماعی او را ببیند. کنسرتهای او را نگاه کنید. به طرفدارانش ناسزا میگوید، رکیکترین فحشها را میدهد که یکی از آنها میتواند یک محله را به آتش بکشد اما تتلیتیها ( طرفداران تتلو) ناراحت نمیشوند.
قطعا در هر جامعه ی آماریِ آزاد یا حتی نسبتاً آزاد موافقان و مخالفانی برای هر موضوعی هست. جامعه هم آموخته است از کوچکترین نظرخواهی ها تا بزرگترین اتفاقات را پوشش دهد و برای هر موردی ولو خارج از حوزه تخصص، آگاهی و اختیاراتش نظر دهد و حتی مخالفان را هم توبیخ کرده یا برچسب بزند.
بحران اقتصادی کشور مدتهاست که بسیاری از موضوعات دیگر را به حاشیه برده است. در چنین شرایطی انتظار بود که دولت سیزدهم که با شعارهای اقتصادی و تغییر در سفره مردم روی کار آمد بتواند این بحرانها را کاهش بدهد و در زمینه معیشتی مردم تغییر ایجاد کند. با این وجود هنوز که نزدیک به سه ماه از آغاز دولت میگذرد استراتژی مدون و کاربردی از سوی دولت برای تغییر در وضعیت معیشتی مردم به وجود نیامده است. از سوی دیگر تناقض گوییهای برخی از مدیران اقتصادی و عدم انسجام در تیم اقتصادی دولت رئیسی مشهود به نظر می رسد.
لوایح چهارگانه گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF شاید یکی از فرسایشیترین لوایحی بوده که تاکنون در یکی از نهادهای انقلابی کشور مانده، خاک میخورد و به نظر میرسد هنوز هم عزمی برای حل و فصل این لوایح و تصویب آنها وجود ندارد.
شاید مردم بتوانند با بیکاری و گرانی کنار بیایند اما تبعیض برای بسیاری از مردم قابل هضم نیست. قائم مقام معاونت وزارت بهداشت میگوید:«60 درصد از دانشجویان رشته پزشکی، سهمیهای هستند.»
اگر چارت سازمانی وزارتخانه میراثفرهنگی دچار تغییر نشود و معاونت آموزشی همچنان به کار خود ادامه دهد، «سواد گردشگری» میتواند به یکی از اصلیترین برنامههای این وزارتخانه تبدیل شود.
گفتوگوی آقایان سیدمصطفی تاجزاده و مهدی نصیری، درباره «دولت/ملت» و «امت/امامت»، فرصتی بود تا آقای نصیری روایت خویش از امت و امامت را بازنمایی کند. تاجزاده در این گفتوگو کوشید تا مبتنی بر نظریات مدرن، دستاوردهای علم سیاست، اندیشههای سیاسی جدید، دستاوردهای نظری روشنفکران و نواندیشان دینی و تجربه بیش از چهار دهه استقرار جمهوری اسلامی، روایت شهروندمدار و معطوف به حقوق شهروندی ارائه دهد؛ روایتی که سالهاست منادیان گفتمان اصلاحات عرضه میدارند.