به گزارش سایت خبری پرسون، تبلیغ شفیعی کدکنی در صفحه اینستاگرام محصول ایزی لایف، و در طرف مقابل انتشار کتابهای بی محتوای سلبریتی ها ، نشانه ای از جامعه معکوس است که جای ارزش و تعالی، به طور خجالت آوری در حد ایزی لایف پایین آمده و در مقابل ذهن مخاطب با چالش گوجه و خر و احمق مواجه شده است، اگر این ریل سقوط به سمت پرتگاه بی محتوایی و بی ریشگی نیست، پس چیست؟
هورا
گوجه ها
گوجه های من
بزنین دهن سفید تخم مرغ ها را سرویس کنید
قرمز کنید املتم رو
من با شمام!!
سلبریتی ها اگر دارای سطح سواد کافی ، تفکر و تعقل و تعهد در اظهار نظر و وابسته به منفعت مردمی و نه شخصی باشند ، میتوانند به عنوان سرمایه های اجتماعی قلمداد شوند ؛ اما آفت از جایی شروع میشود که رسانه، با ایجاد اعتماد به نفس کاذب و یا دادن فضای جولان به برخی از آنها الگوی رفتاری می سازند که می تواند مخرب باشد.
این کلمات در هم ریخته که شامل هجویات و کلمات نامتعارف میشود، کتاب شعری است که اخیرا ، یک سلبریتی ساخته شده در همین جامعه ، سروده است !!
من عاشق غافلگیری ام
من خر
من احمق
یادش بخیر
خر احمق بی نظیر شهر قصه که روزگاری عاشق است
روزگاری که این روزها، سخت دور می نماید!!
توهین به ادبیات و ایجاد یک رشته کلمات نافرم در قالب شعر ، آنهم از سمت کسانی که به لطف رسانه ملی معروف شده اند، در آینده میتواند آسیب زا باشد و سلایق را به سمت چرندنویسی و توهین به شعر و ادبیات پیش ببرد.
به نظر میرسد شورای نظارت بر فضای مجازی ، علاوه بر اینکه باید قوانین و مقرراتی برای تولید و عرضه سلبریتی های جدید تهی از محتوا و زرد را بگیرد، باید قوانینی هم برای کسانی که معروف شده اما از سطح سواد کافی در مورد موضوعات مختلف برخوردار نیستند داشته باشد، چرا که در درازمدت ، سطح سلیقه جامعه به کمترین و بی ارزش ترین تحلیل ها در مورد سیاست،اقتصاد ، موسیقی، شعر و ادبیات و...پیش خواهد رفت و سرمایه های علمی و معنوی و پخته رفتاری و فکری ، به انزوا کشانیده خواهند شد.
چندی پیش همچنین، کلیپی با طیف دختر و پسر در مورد علاقه وافر و اشک و آه و زاری در مورد طرفداری از یک سلبریتی دیگر منتشر شد.
صرف نظر از اینکه چه کسانی و با چه منظوری ، چنین مصاحبه ای در مدح نامتعارف یک سلبریتی، منتشر کردند، اما هل دادن احساسات نسل نو، به سمت پوچی و اسطوره انگاری یک انسان معمولی، نداشتن اهداف متعالی و بلندمایه است.
پایین آوردن سطح سلیقه مخاطب و آرزوسازی های غیرنرمال و سبک ، ضعف ناظر فضای مجازی و تمام کسانی که وظیفه فرهنگ سازی و تعلیم و تربیت یک نسل را بر عهده دارند، را می رساند. ضعف در کنترل و به دست گرفتن فکر و احساسات جامعه؛ آنهم در دست افراد نامرتبط.
اگر جامعه بر همین ریل فرهنگی پیش برود ، در آینده شاهد شخصیت های بعضا عوامگرا، سطحی، کاذب، فاقد سواد و پوپولیست خواهیم بود که بر فکر و عمل مخاطب سیطره پیدا میکنند و شخصیت های اخلاقی، عمیق و باسواد به حاشیه رانده خواهند شد .
فضای مجازی ، تبدیل به فضای نمایش شده است و غیر از سلبیریتی هایی که بنا بر مصلحت و منفعت شان در هر حوزه ای اظهار نظر میکنند، کارخانه تولید سلبریتی های نمایشی بی محتوای جدید را هم شاهد هستیم که به سرعت جامعه را به سمت سطحی نگری و سطحی پسندی میبرد .
من
تو بوده ام
تو تو بوده ای
ما تو بوده ایم
من و تو ما....
نبودهایم آشنا
نبوده ایم
همصدا نبودی
نبوده ایم....!!
این اشعار عجیب و غریب از سلبریتی ها ، گرچه مخاطب و وزن و پختگی ادبیات را به سخره گرفته ، اما نان خوبی برای ناشران داشته است.
دیوان سراهای سلبریتی!! بدانند حسین پناهی شدن که هم بازیگر بود و هم دلنوشته های خوبی داشت، درون مایه میخواهد نه اعتماد به نفس کاذب.
نیاز است تا علاوه بر فرهنگ سازی گسترده و بالا بردن سطح سواد و سلیقه و انتظار مخاطب در زیبایی شناسی وزیبایی پسندی ، قوانینی محکم برای کسانی که به هر قیمت سعی در جذب فالوور دارند ، در نظر گرفته شود تا بیش از پیش شاهد تاثیر گذاری کاذب و مخرب در فضای سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی جامعه نباشیم .
وزارت ارشاد به جای ملاحظه بر معروف بودن شهروندان، باید بدون اغماض تیغ ممیزی را بر گردن چنین ادبیاتی بگذارد.
با خواندن چنین کلمات درهم ریخته و بدون چهارچوب ، آدمی از سیمین بهبهانی، شفیعی کدکنی، قیصر امین پور، سهراب سپهری، فریدون مشیری، فروغ فرخزاد ، نیما یوشیج و... شرم میکند.
تبلیغ دکتر شفیعی کدکنی در صفحه اینستاگرام محصول ایزی لایف ، و در طرف مقابل انتشار کتابهای بی محتوای سلبریتی ها ، نشانه ای از جامعه معکوس است که جای ارزش و تعالی، به طور خجالت آوری در حد ایزی لایف پایین آمده و در مقابل ذهن مخاطب با چالش گوجه و خر و احمق مواجه شده است، اگر این ریل سقوط به سمت پرتگاه بی محتوایی و بی ریشگی نیست، پس چیست؟
نویسنده: مریم ابراهیمی دینانی