طالبان

طالبان را در ذیل جریان‌های سیاسی بنیادگرا و در ذیل پارادایم اسلام سیاسی تعریف می‌کنند. بنیادگرایان برخلاف جریان‌های اصلاحگر دینی که خواستار عصری کردن دین در دوران جدیدند(عصرنة الإسلام)، در مسیر احیا و استقرار نظم گذشته‌ای که آن را شکوهمند می دانند و اسلامی کردن دوران(اسلمه العصر) گام بر می‌دارند.
در حالی که فضایی از رعب و وحشت همچنان شهرهای افغانستان را فرا گرفته است و صحنه‌های متاثر‌کننده از هجوم مردم به فرودگاه کابل و همچنین موج مهاجران به سوی مرزهای ایران و تاجیکستان و پاکستان در انواع شبکه‌های تلویزیونی در جهان پخش می‌شود، زنان و مردان بسیاری در شهرهای مختلف افغانستان دست به تجمعات اعتراضی زده و علاوه بر درخواست مطالبات خود عدم دخالت پاکستان در امور داخلی افغانستان را مورد تاکید جدی قرار داده‌اند.
در خبرها آمده که طالبان در افغانستان همه مردم را تا اطلاع بعدی، ممنوع الخروج کرده است.... موضوعی که سوژه کارتونی از مهدی عزیزی در خبرآنلاین شد.


به ‌دنبال تصمیم امریکا برای خروج نیروهایش از افغانستان، شبه‌نظامیان طالبان موفق به سلطه بر افغانستان، به ‌جز مناطق محدودی مانند ولایت پنجشیر، شدند. طالبان پس ‌از فتح کابل با توجه به تجربه تلخ مردم افغانستان از حکومت پنج‌ساله آنان در سال‌های 2001-1996 دوران جدیدی را در تاریخ افغانستان نوید دادند؛ دورانی که علاوه ‌بر برقراری نظم و امنیت همراه با مشارکت گروه‌های مختلف در ساختار قدرت از طریق تشکیل دولت فراگیر، احترام به حقوق و آزادی‌های فردی، آزادی زنان در آموزش و مشارکت در اداره امور همراه با احترام به حقوق و قوانین بین‌المللی باشد.
رسیدن نیروهای طالبان به بازارک، البته با حمایت سیاسی، اطلاعاتی و ظاهرا نظامی پاکستان، باعث شد که ذبیح‌اله مجاهد در کنفرانس مطبوعاتی‌اش، مغرورانه ادعای پایان‌دادن به (به زعم او) آخرین فتنه کند. اما به نظر می‌رسد که اتفاقا مشکلات طالبان تازه آغاز شده؛ مشکلاتی که سال‌ها کشتار و کوهستان‌گردی، مانع از فکر کردن به آن از سوی طالبان شده است.
20 سال اشغال افغانستان و هزینه‌کردی بالغ بر ۶ تریلیون دلار و هزاران کشته و زخمی از نیروهای آمریکا و ناتو نشان داد که آمریکا نمی‌تواند مدیریت و مهندسی منطقه را بر اساس یک برنامه‌ریزی دقیق و منطقی انجام دهد. به همین دلیل پس از دو دهه هزینه‌های سنگین مالی و انسانی در افغانستان با شکست مواجه شد.
در حالی که طی روزهای اخیر اوضاع بحرانی پنجشیر و تهاجم همه‌جانبه طالبان برای تسخیر آخرین سنگرگاه مخالفین و مقر شورای ملی مقاومت افغانستان و چگونگی عکس‌العمل جهان و کشورهای همسایه افغانستان به این تحولات جلب شده بود، منطقه و حوزه داخلی تحولات افغانستان شاهد تحرکات و آمد و شد‌های سیاسی گوناگون بود.
این روزها قلب ایرانیان در پنجشیر می‌تپد و این دلشوره شامل همه ایرانیان، حتی آنها که به تازگی واقع‌گرایی سیاسی را تجربه می‌کنند هم می‌شود. به جز بخش کوچکی از تندروترین لایه‌های مسلمانان اهل تسنن، کمتر کسی در دنیا هست که در ترجیح احمدمسعود به هبت‌الله آخوندزاده لحظه‌ای تردید کند.
ایران به عنوان یکی از قدرت‌های منطقه باید مراقب ابعاد پیدا و پنهان تحولات افغانستان باشد، در فضایی که طالبان حمایت بی‌چون و چرای پاکستان، عربستان، قطر، امارات، ترکیه و... را دارد سیاست خارجی ایران باید مبتنی بر کنش باشد نه واکنش! باید پذیرفت کشورهایی مثل پاکستان، عربستان، ترکیه، قطر و همچنین امارات و بحرین و... از این‌که ایران به عنوان یکی از قدرت‌های منطقه مطرح است، خشنود نیستند! بنابراین حکمرانان‌شان با کمک اربابان‌شان در فرآیند زمان به دنبال تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران هستند.
به نظر می‌رسد از 165 سال پیش که بر اثر فشار و تجاوز نظامی انگلیس در جنوب، ایران مجبور شد از شهر هرات درگذرد نگاه ما به افغانستان به‌کلی تغییر کرد و تضعیف شد.
سخنگوی هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که جمهوری اسلامی ایران اشراف کامل بر تحولات افغانستان دارد و در جهت تامین منافع مردم افغانستان و ایران تلاش می‌کند تاکید کرد: در همین جهت جمهوری اسلامی ایران با گروهی که اکنون در افغانستان غلبه پیدا کرده در تماس است.
سازمان آگهی های پرسون