به گزارش سایت خبری پرسون، جعفرگلابی روزنامهنگار، نوشت: آنها نه از باب ضدیت با دین یا انکار عیسیمسیح مرگ هولناک در میان آتش را میپذیرفتند، بلکه برای نجات دین و کلیسا به سختترین کار زمانه روی میآوردند. لوتر در دینداری گاهی تعصبی فراتر از تعصب پاپها و اسقفها از خود نشان میداد و برخی از پیروانش مثل ژانکالن که انسان وارستهای بود و بعدها در ژنو قدرت فائقهای بهدست آورد و با مخالفان به شدت برخورد میکرد بازهم از دینداران صادق بود. در واقع اغلب دینداران واقعی داعیهدار اصلی رحمانیت و منادی رأفت الهی بوده و هستند و برای پابرجا ماندن رسم خداپرستی برضد خشونت و تعصب و تحجر دینی قیام میکنند.
هم عقلا و هم علما وقتی مقدسمآبان شلاق بهدست میخواهند خلایق را با زور به خدا و پیامبر متمایل سازند و به بهشت رهسپار کنند اولا دینشان جز پوسته ظاهری و آکنده از جهل و خرافهپرستی نیست و دوم اینان ریشه دین را میسوزانند و بساط جذب واقعی مردم به خدا و معاد را جمع میکنند. اکنون که طالبان دوباره قدرت را در افغانستان بهدست گرفتهاند و هول و هراس را در این کشور مستولی ساختهاند با همه مشورتهایی که دریافت کردهاند و دانستهاند که به روش 20 سال پیش حتی امکان تثبیت قدرت خویش را ندارند، بازهم نمیتوانند از باورهای خشک و متعصبانه خود دست بردارند.
در حالی که مردم افغانستان گرسنهاند وگفته شده است که بالای 80 درصد از آنها زیرخط فقر رفتهاند دغدغه مهم طالبان محو تصاویر زنان از خیابانها و جدا کردن دانشجویان دختر و پسر از یکدیگر و تمسک شدید به ظواهر دینی و یکدست کردن قدرت آنهم در افغانستانی که دارای اقوام مختلف است، هستند. در چنین شرایطی این سوال بسیار مهم خودنمایی میکند که یک گروه شبهنظامیکه با زدوبند با سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و پاکستان و رضایت برخی از قدرتهای منطقه قدرت را بهدست گرفتهاند چگونه میتوانند منادی دین آسمانی و رحمانی باشند و بیش از گذشته عاملی در جهت گریزان ساختن مردم از اسلام نباشند؟! آنها مدعی تغییرند ولی کدام مفتی برجسته و تئوریپرداز از درونشان پیدا شده است که قرائتی رحمانی و موافق با حقوق انسانها از دین ارائه کرده باشد؟ اگر اینگونه نیست که نیست و اگر ادعاها فقط برای تثبیت قدرت و امکان استمرار قدرت است بیش از هرکس دیگر دلسوزان واقعی اسلام و دیانت باید به مقابله با آنها بپردازند و در افشای تحجر و جمود فکری ایشان کوشش کنند. بعدها معلوم خواهد شد که داعش چه ضربه سختی به دین و دیانت در خاورمیانه زد و هنوز سایه شوم این گروه بهکلی زایل نشده که طالبان سربرآورده است و خود را نماینده اصلی و واقعی اسلام معرفی میکند!
یکدیگر مراودات اقتصادی داشته باشند. براساس برنامهریزیهای صورت گرفته حجم تبادل تجاری سازمان شانگهای در پنج سال آینده به 20 تریلیون دلار بالغ خواهد شد که این امر میتواند به پویایی اقتصاد کشورهای عضو سازمان شانگهای منجر شود. از سوی دیگر، ایران به عنوان تامینکننده انرژی منطقه و قرارداشتن در جاده ابریشم به عنوان محوریترین عضو این سازمان تلقی میشود و در آینده از پویایی اقتصادی کشورهای شرق و غرب آسیا استفاده خواهد کرد.
از سوی دیگر رویکرد سازمان شانگهای در 10 سال آینده به این سمت و سو خواهد بود که به تدریج جهان شرق از سلطه دلار و یورو خارج خواهد شد و یک ارز جدیدی در محور کشورهای مسیر جاده ابریشم به وجود خواهد آمد. حضور رئیسجمهور ایران در نشست سران شانگهای در تاجیکستان نشان داد که تهران راهبرد جدیدی برای برونرفت از مشکلات اقتصادی و شکستن تحریمها در دست اجرا دارد. به همین دلیل و با توجه به نقشآفرینی چهار کشور محوری عضو شانگهای یعنی چین، روسیه، هند و ایران، آمریکا اخیرا سیگنالهایی برای شکستن بخشی از تحریمهای اعمال شده علیه ایران به تهران ارسال داشته.
این امر نشان میدهد که جامعه جهانی به ویژه آمریکا و کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که اجرایی کردن توافقنامه برجام و لغو بخشی از تحریمها، میتواند مشوقهای سازندهای برای ادامه تعامل سازنده ایران با جامعه جهانی فراهم کند. لذا پیوستن ایران به صورت دائمی به سازمان شانگهای میتواند حجم مبادلات اقتصادی ایران و کشورهای عضو شانگهای را در سطح بسیار بالایی ارتقا بخشد واین یک موفقیت سیاسی و اقتصادی برای ایران تلقی میشود.
از طرفی طبیعی است که ایران با پیش شرطهایی در آینده اف ای تی اف را خواهد پذیرفت، زیرا یکی از مسائل چالشبرانگیز در سازمان شانگهای پذیرش موافقتنامه اف ای تی اف از سوی کشورهای عضو میباشد. لذا ایران با دقت و هوشمندی بالا در آینده به پروتکل اف ای تی اف خواهد پیوست اما این به مفهوم تسلیم شدن ایران در برابر خواستههای اف ای تی اف نخواهد بود.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی