یادداشت‌ها

امتیاز و حسن رسانه‌های جمعی، مدیریت افکار عمومی منطقه‌ای و جهان است. به شکلی که تقریبا حوادث دشوار از اولویت به طبقه بندی عادی منتقل می‌شود. اما این روزها دنیا درگیر سه فاجعه دردناک و تلخ است.
تعریف درست از اسراییل همان است که امام خمینی (ره) فرمودند: «غده سرطانی» و غده سرطانی را باید از بدن خارج کرد.
شورای عالی آموزش‌ و پرورش متکفّل راهبری راهبردی و درازمدت آموزش‌ و پرورش است و دولت مسئول بودجه‌گذاری؛ و چندین نهاد قانون‌گذاری خارج از مجلس شورای اسلامی دخیل در امور تودرتوی این وزارتخانه؛ حال انصاف دهیم، محلّ اِعراب وزیر- که نوبه‌نو به استیضاح فراخوانده می‌شود و تهدید به واگذاری کرسی وزارت- کجاست؟
بدون اتخاذ تصمیمات راهبردی در گام‌های چندگانه، صرف صدور بیانیه راهگشا نخواهد بود و مجددا با غبار فراموشی، فلسطین و فلسطینیان در انزوای خود باقی خواهند ماند. رسالت و ماموریت دولت‌های عربی و اسلامی این است که برای تغییر معادله موجود، دست به انتخاب صریح زده و ارزش‌بخشی دوباره مساله فلسطین را به واقعیت‌های ملموس تبدیل کنند.
این نوشتار با این هدف نیست که مهاجرین افغان خطر امنیتی دارند بلکه انسان‌های شریفی هستند که اقتصاد کشور را هم رونق می‌دهند البته که باید در این خصوص مواظبت هم نمود تا مشکل احتمالی پیش نیاید.
اگر هوای تازه نقد در دانشگاه جریان نداشته باشد، پوسته‌ای از دانشگاه باقی خواهد ماند که اسیر فرمالیسم و بوروکراسی خواهد شد و نه به درد دین آدم‌ها خواهد خورد و نه به درد دنیایشان.
قطعا کسری بودجه دولت و عدم تعادل جریان نقدی شبکه بانکی به‌ عنوان دو عامل مهم رشد نقدینگی در اقتصاد کشور، مستقل از اینکه نرخ ارز چه عددی باشد وجود دارد و طبیعتا تورم حاصل از این دو منشأ انکار ناپذیر است.
این‌گونه است که این روزها علاوه‌بر ملت‌های مسلمان، شاهد تظاهرات گسترده و در مواردی صدها هزار نفری ملت‌های غیر‌مسلمان در آمریکا و اروپا علیه جنایات صهیونیست‌ها هستیم. به بیان دیگر افکار عمومی جهانیان هم برای مقابله جانانه با صهیونیست‌های وحشی آماده شده است... و بالاخره همه شواهد حاکی از آن است که روز انتقام نزدیک است.
در جست‌وجوها در تاریخ 70 ساله تجاوز و اشغالگری، به سند قابل توجهی از پرونده بازجویی ساواک آیت‌الله هاشمی در حدود 60 سال پیش برخوردم که خود می‌تواند روشنگر عمق فاجعه استعمار در فلسطین اشغالی باشد، لذا به این نتیجه رسیدم که مطلب را بازنشر کنم. اهمیت این سند تاریخی در این است که بستر زمانی و سیاسی انتشار اولین اثر آگاهی‌بخش درباره جنایات اسراییل را نشان می‌دهد که سال به سال فجیع‌تر شده و می‌تواند فجیع‌تر هم شود.
کودکان غزه و کودکان همه دنیا نبایست به خاطر زیاده خواهی حاکمان ستمگر کشته شوند،‌ هیچ کودکی در جهان نبایست اینگونه به ناحق کشته شود. علت این کشتار ، زیاده خواهی حاکمان است و وادار نمودن حاکمان به رعایت حقوق بشر ، وظیفه سازمان های بین المللی است و وزن دادن به سازمان های بین المللی، برای انجام این مهم ، منوط به دستورات آزادی خواهانه و شجاعانه مدیران و دبیران آن است.
عربستان برای منافع ملی خود شروط به رسمیت شناختن اسرائیل مبنی بر رعایت حقوق فلسطینیان، به رسمیت شناختن مرزهای سال ١٩۶٧ و اجرای راه حل دو کشوری را نادیده گرفت. وقتی سعودی ها به عنوان محور جهان عرب این شروط را کنار گذاشتند حماس تصمیم گرفت برای اعلام موجودیت و جلوگیری از این عادی سازی وارد عمل نظامی علیه صهیونیست ها شود.
بزک‌کنندگان FATF در گام بعد، پس از رسوایی این ادعا، وقتی دیدند که دولت سیزدهم با دلایل فنی و کارشناسی، مخالف پیوستن به FATF است، با موج سواری بر احساسات مردم، تقلا کردند تا مسیر پیوستن به FATF را هموار کنند.به عنوان نمونه سخنگوی دولت قبل در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «نپیوستن ایران به FATF علت ناتوانی در خرید واکسن کرونا است.»
ما معلمان دانشگاه نیز باید راهبردهای نوین فقرزدایی و نقشه فقر در کشور را برای سیاستگذاران آماده ‌کنیم و در طراحی برنامه‌های اجرایی یاری رسانیم تا سیاستگذاران هم با ظرفیت‌های مالی و لجستیک این نهادها تقسیم کار برمبنای آمایش سرزمین را انجام و بتوانند اقدامی درخور برای فقرزدایی در کشور صورت دهند.
من به وضوح نشانه‌هایی از یک هماهنگی اطلاعاتی، رسانه‌ای، سیاسی و حتی اقتصادی را در ترکیب شکل گرفته علیه ایران می بینم اما متاسفانه یک فهم واقعی از مساله در داخل، دادن علائم و سیاست‌گذاری متناسب با این وضعیت را مشاهده نمی‌کنم. شاید هم هست و من اطلاع ندارم!
وقتی در جامعه مشکل اشتغال روز به روز افزایش می‌یابد و مشکلات اقتصادی گریبانگیر خانواده هاست طبیعی است که فقر افزایش و به دنبال آن آمار زنان سرپرست خانواده و آسیب‌ها هم مرتب زیاد‌ شود و بدتر از آن آمار طلاق نجومی بالا رود.
دو روز بعد از عملیات درخشان طوفان الاقصی پایگاه خبری اینتل تایمز در گزارشی به بررسی ابعاد ضربات سخت مقاومت فلسطینی به صهیونیست‌ها پرداخت و نوشت که اسرائیل حیثیت اطلاعاتی و نظامی خود را باخت. در این گزارش به این موضوع اشاره‌ شده بود که ضربه امنیتی به رژیم صهیونیستی سخت‌تر از ضربه نظامی بوده و منشأ شکست موساد در عملیات مالزی است.
به گزارش نشریه پولیتیکو: «غرور تکنولوژیک اسرائیل پیش پای رزمندگان حماس شکست. قرار نبود چنین حمله‌ای امکان‌‌پذیر باشد؛ یک حمله گسترده و مرگبار از سوی منطقه‌‌ای با اینترنت نسل دوم، به دولتی با اینترنت نسل پنجم. دیوار امنیتی یک میلیارد دلاری شکسته شد. رگبار موشک به سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین نفوذ کرد و ثابت شد که سیستم نظارتی به شکل مرگباری ناکافی است». اسرائیل این بار به بدترین شکل ممکن غافلگیر شد، اما اولین‌بار نبود.
پیش از هر چیز فرسودگی ورزشگاه آزادی نمادی از فرسودگی تدریجی زیرساخت‌ها در کشور است. بیش از ۱۰سال است که بودجه دولت تقریبا صرف بودجه جاری می‌شود و بودجه عمرانی آن‌قدر ناچیز است که کفاف جبران استهلاک زیرساخت‌های موجود را نمی‌کند. تنها ورزشگاه‌ها نیستند که فرسوده شده‌اند، بلکه جاده‌ها، ساختمان مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، ادارات دولتی و عمومی همگی دچار این بلیه شده‌اند.
رخوت کشور‌های اسلامی و بازی دولت‌هایشان با زمان به ویژه در منطقه ما که رفتار‌های مسألمت آمیز «اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه با نتانیاهو شاخص آن است، فضا را برای ادامه کشتار فلسطینیان از مرد و زن و کودکان باز گذاشته است.
نقش بیشتری دارند. مشکل آنجاست که دینداری و تدین به آموزش تقلیل داده شده است. گویی اگر کسی از گزاره‌های دینی اطلاع یابد، دیندار و متدین می‌شود. پس هرچه نمره بالاتری گرفت دیندارتر است یا اگر آیات را حفظ کند، دیندار است. در حالی که آموزش و اطلاع از مفاهیم دین فرع بر مساله دینداری است.
در این میان رژیم رو‌ به زوال اسرائیل وانمود می‌کند برای ورود جبهه مقاومت در جنگ آمادگی دارد. همه می‌دانند در حالی که 50 درصد نیروهای کادر ارتش اسرائیل درگیر کرانه باختری، می‌باشد چگونه قادر است با 50 درصد بقیه هم مراقب غزه و هم مراقب مرزهای شمالی و شمال شرقی فلسطین باشد. اگر مقاومت تصمیم بگیرد از سمت جنوب لبنان و از سمت جولان وارد عملیات شود، ارتش اسرائیل در زمان نه‌ چندان طولانی از هم می‌پاشد.
همان قدر که یک فرد عادی و از طبقه پایین جامعه نیازمند صنف روزنامه‌نگاری است، سیاست‌مداران، صاحبان قدرت و ثروت، دانشمندان، قضات و هنرمندان برای بسط مطلوب و کارآمد تولیدات خود در جامعه و دریافت بازخورد آنها نیازمند صنف روزنامه‌نگار هستند. آزادی شرط ضروری فعالیت این صنف است تا وظیفه خود را به نحو درستی انجام دهند. بدون وجود چنین صنفی در غیاب رسانه‌های آزاد، اجتماعی شدن و تعامل اصناف و گروه‌ها با یکدیگر دچار اختلال جدی خواهد شد. آنان که از صفت ژورنالیسم به عنوان تخفیف نوشته‌ای استفاده می‌کنند، درک درستی از کارکرد و اثرگذاری این حرفه ندارند.
به نظر می‌رسد سیاستمداران غربی نیز امروزه قربانیان کارویژه‌های رسانه‌های خود شده‌اند و باید برای نزدیک شدن به واقعیت‌های خاورمیانه و جهان، حق تخیل و تولید تصاویر را از رسانه‌های خودساخته بازستانند. حال جهانی را تصور کنید که دیگر از تخیل محروم نیست و به جای تصاویر رسانه‌ای، فردیت انسان و اجتماع انسانی دستی فراخ در تولید تصاویر دارد، در چنین جهانی می‌تواند جای برندگان و بازندگان جنگ کاملا تغییر کند.
سازمان آگهی های پرسون