این زندگی طعم خوشی برای مردم ندارد

برای بسیاری حال زندگی طعم خوشی را که باید ندارد. پس برای زندگی، زندگی کنیم؛ و یک انتخاب درست و مشارکت گسترده می‌تواند فرصت خوبی برای زندگی بهتر باشد.
تصویر این زندگی طعم خوشی برای مردم ندارد

به گزارش سایت خبری پرسون، فتح الله جوادی در یادداشتی نوشت: ماچه بخواهیم و چه نخواهیم برای عبور از ابر بحران‌هایی که با آن روبروییم، به اعتماد مردم و مشارکت اجتماعی آنان محتاجیم. باید هم بپذیریم که این اعتماد به طرز نگران کننده‌ای آسیب دیده است.

بخش مهمی از این آسیب به نحوه نگاه و عملکرد کارگزاران به ویژه در دستگاه اجرایی کشور بر می‌گردد؛ به همین خاطر است که اهمیت رئیس جمهوری و تیمی که او برای ارتقای سرمایه‌اجتماعی و رفع مشکلات اساسی کشور بر می‌گزیند بیشتر نمایان می‌شود.

اینکه بدانیم شخصی را که برای این سمت انتخاب می‌کنیم چه نگاهی به مردم و البته همه مردم و نقش دهی به آنان در حل بحران‌های مختلف دارد مهم است.

اینکه حرف‌ها و نظرگاه‌هایی که مطرح می‌کند تا چه حد با دغدغه‌های اکثریت مردم هماهنگ است هم... راستش به تجربه دریافته‌ایم که در بسیاری از مواقع دغدغه‌های مقامات و شخصیت‌های اثر گذار کشور، فاصله‌ای معنادار با دغدغه‌های عامه مردم دارد.

از این گذشته اینکه خود شخصی که می‌خواهد عهده‌دار این سمت شود چه گذشته و چه رفتار و منشی در طول زندگی داشته است هم اهمیت دارد. اگر مؤدب و روادار باشد، قاعدتاً با ادب هم رفتار می‌کند و در مواجهه با مردم هم روادار است و متصلب و خشک و مرتجع و خود حق‌پندار نیست.

اگر در زندگی خود منزه و اخلاقی و پاک زیست کرده،‌ به خوبی پاسدار این ارزش هم خواهد بود. اگر پاکدست بوده و لذت را در جمع مال و ثروت و رفاه فردی و بی‌تفاوتی نسبت به زندگی و مشکلات آنان ندیده و سعی کرده سبک زندگی‌اش نزدیک به زندگی اکثریت مردم باشد و رفاه اجتماعی را مقدم بر رفاه فردی دانسته، پس به جامعه و مردم و قدرت هم به مثابه فرصتی برای ارتقای زندگی و رفاه جمعی نظر دارد و برای آنها فرصت بهتری برای زندگی فراهم می‌آورد و اگر ما بین آنها که حال به عرصه رقابت آمده‌اند به انتخاب رسیده‌ایم که به ظن حقیر می‌توان رسید، پس نباید این فرصت را از دست بدهیم؛ حتی اگر معتقدیم که با انتخاب رئیس جمهوری همه چیز حل نمی‌شود و ارکان قدرت دیگری هم هستند که می‌توانند مانع اثربخشی کامل آن شوند، اما به قدر و مقدار ظرفیتی که همین حال هم در این منصب مهم وجود دارد باید این فرصت را برایش فراهم کنیم و نیز برای بهتر شدن زندگی خودمان...

در یادداشت قبلی هم اشاره شد که نقش و قدرت و اختیارات رئیس جمهوری در همین ساختار فعلی هم هیچ کم نیست و بسیار اثرگذار و تعیین‌کننده است که اگر نبود شاخص‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در دولت‌های مختلف چنین اختلاف‌ها و تفاوت‌های نمایانی نداشت که مثلاً حال بتوانیم با افتخار بگوییم آمارهای چهار ساله 80 تا 84 از جمله درخشان‌ترین سال‌های بهبود شاخص‌های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بعد از انقلاب محسوب می‌شود و همانگونه که با اسف می‌گوییم در دو دولت بعدی چه فرصت‌های نابی از دست رفت. حال هم اشتباه نکنیم، برای مقابله با ابر بحران‌هایی که در بسیاری حوزه‌ها به‌ویژه در حوزه اقتصاد و محیط‌زیست داریم نظیر ناترازی‌های نگران‌کننده در دخل و خرج بودجه عمومی و کسری بودجه، ناترازی صندوق‌های بازنشستگی، ناترازی اسفبار انرژی، ناترازی نظام بانکی، مشکل آب و خاک، مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی و تحریم و... به مشارکت گسترده مردم، حضور آنان و انتخاب رئیس جمهوری که به خوبی این بحران‌ها و دغدغه‌ها را بشناسد و نظرگاه درستی هم درباره آن داشته باشد و بتواند مردم و تمامی ظرفیت‌های آنان را هم به کار بگیرد محتاجیم.

پس حال باید کمک کنیم تا این اتفاق بیفتد. تا بتوانیم زندگی را دریابیم. برای بسیاری حال زندگی طعم خوشی را که باید ندارد. پس برای زندگی، زندگی کنیم؛ و یک انتخاب درست و مشارکت گسترده می‌تواند فرصت خوبی برای زندگی بهتر باشد.

منبع: اطلاعات

694055

سازمان آگهی های پرسون