رویای ریاست‌جمهوری و مشاوران نابلد؛ بلای جان قالیباف

سیاستمدارانی که توانایی خوبی در بازی شطرنج سیاست ندارند، سعی می‌کنند از مشاورانی استفاده کنند که می‌توانند مسیر مهره‌ها را به آنها نشان دهند. قالیباف از مشاوره خبره هم بی‌بهره بود.
تصویر رویای ریاست‌جمهوری و مشاوران نابلد؛ بلای جان قالیباف

به گزارش سایت خبری پرسون، مصطفی داننده در یادداشتی نوشت: الان که این یادداشت را می‌خوانید، احتمالا مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به عنوان دو نامزد نهایی راهی دور دوم انتخابات شده‌اند و محمدباقر قالیباف، مانند انتخابات‌های ۸۴، ۹۲، و ۹۶، به عنوان بازنده بزرگ شناخته شده است.

بعد از سه ناکامی در رسیدن به ریاست‌جمهوری، باید تمام مشاوران رئیس مجلس در برابر او می‌ایستادند و می‌گفتند: نه! آقای دکتر، ریاست‌ جمهوری دیگر زمین بازی شما نیست. اما نگفتند. آنها تمام حواشی ایجاد شده برای شهردار پیشین تهران، از جمله سفر دخترش به ترکیه و تلاش پسرش برای مهاجرت به کانادا را دیدند و به او نگفتند که کرسی ریاست قوه مقننه را محکم بچسبد و به صندلی ریاست‌جمهوری چشم ندوزد.

آنها شکست لیست قالیباف در یکی از بی‌رمق‌ترین انتخابات مجلس را دیدند و باز هم به فرمانده سابق نیروی انتظامی گفتند که نامزد شو، که این میدان، میدان توست.

خود قالیباف سیاستمدار خوبی نیست؛ بارها درباره این موضوع نوشته‌ام. او اگر سیاست را بلد بود، اکنون مانند جلیلی یا لاریجانی در جبهه اصول‌گرایی برای خودش جریانی داشت. قالیباف همواره سعی کرده است در کنار کسانی بایستد که فکر می‌کرد دست بالا را دارند. روزی نزدیک به هاشمی، روزی سمت تندروها، و روزی دیگر ساز جدا. سیاستمداری با چنین رفتارها نمی‌تواند آینده روشنی برای خود بسازد.

سیاستمدارانی که توانایی خوبی در بازی شطرنج سیاست ندارند، سعی می‌کنند از مشاورانی استفاده کنند که می‌توانند مسیر مهره‌ها را به آنها نشان دهند. قالیباف از مشاوره خبره هم بی‌بهره بود.

مشاوران قالیباف به جای کمک به او، بیشتر به دنبال آینده خود بودند تا از کنار رئیس مجلس به مقام و پست‌های بالاتر برسند. اگر قالیباف باشد، آنها هم هستند و اگر او نباشد، خبری از مشاوران نیست.

مشاوران با خود گفته‌اند که چه فرصت خوبی برای رفتن به پاستور. آنها رویای خود را در نامزدی قالیباف دیدند؛ اما اگر مشاور واقعی بودند، باید او را نهی می‌کردند که آبرویش را مدام در انتخابات ریاست‌جمهوری خرج نکند. این معنا را محسن رضایی فهمید، اما قالیباف همچنان اصرار به حضور داشت.

هنر این مشاورها را ببینید؛ فرستادن دختری که ماجرای سفرش به ترکیه هزار حرف و حدیث داشت به تلویزیون، و لحن حرف زدنش که حکایت از تفاخری عجیب داشت.

قالیباف باز هم باخت. اولین دلیل باخت، خود او بود. رویای رئیس‌جمهور شدن، قالیباف را به شوخی در انتخابات ریاست‌جمهوری تبدیل کرد. دلیل بعدی هم مشاوران او بودند که به جای رئیس به فکر خودشان و احتمالا جیبشان بودند.

البته امیدوارم حداقل در دور دوم، قالیباف و دوستان یک تصمیم درست بگیرند و برای اولین بار در سمتی درست بایستند و اجازه ندهند سبد رأیشان به سمت تندروی گرایش پیدا کند.

منبع: عصر ایران

694410

مطالب مرتبط