مدتهاست اخراج اساتید دانشگاه در منظر افکار عمومی مورد بحث و گفتوگو است و به شکلی ناباورانه، چشم در چشم ملت و همچنین اخراجیها این موضوع انکار میشود.
واقعیت این است که «انتخابات» در جمهوری اسلامی ایران، یک صحنه نمایشی نیست و مردم در میدانی بزرگ، دست به انتخاب میزنند و ثمره این کنشگری ملی، «تولید قدرت» است. برای همین، چون «انتخابات» واقعی است و برای کشور و نظام «سرمایه اجتماعی» میسازد؛ دشمن به موازات این بزنگاه سرنوشت ساز تلاش میکند بر انتخابات ایران تأثیر بگذارد.
دکتر محمد فاضلی استادی است که اغلب میتوان چیزی از او آموخت، اما راهی که برای سیاستورزی برگزیده است، اعم از از اینکه درست یا نادرست باشد، بنا به سرشت خود صبوری بینهایتی را طلب میکند. اگر قرار به عصیان در برابر هر بیعدالتی و ستمی باشد، خیلی نباید در پی اصلاحگری و بخصوص روزنهگشایی بود.
متن کامل یادداشت محمد فاضلی پس از بلوای میزگرد فرهنگی:
آمده بودم به دور از هیاهو، در زمانهای که دعوت به عدم مشارکت، تحسین و لایک بیشتری دارد، از ضرورت مشارکت و قرار دادن کشور در مسیر «عقلانیت بهبود تدریجی اما مستمر» بدون تندروی بگویم. و اتفاق دیشب در تلویزیون هیچ تغییری در این باورم ایجاد نکرده است.
اساتید بسیجی به عنوان قشری فرهیخته، دارای دانش و تخصص علمی و اعتبار اجتماعی لازم میتوانند نقش مؤثری در جلوگیری دانسته یا عمدی شکلگیری دوقطبیهای کاذب و مخاطره آمیز داشته باشند.
وضعیت اینترنت در ایران را میتوان عجیب و ناامیدکننده خواند. از یک طرف مردم و کسبوکارها ناراضی هستند و از طرف دیگر مقامات دولتی از آن دفاع میکنند. تفاوت این نظرات در حدی است که انگار دو طرف از دو اینترنت متفاوت صحبت میکنند. بیراه هم نیست، واقعا اینترنتی که دولتیها از آن صحبت میکنند با اینترنت مردم متفاوت است.
«فرق میکند چه کسی رئیسجمهور شود» و این تفاوت جز با رای مردم رقم نخواهد خورد. مردم این روزها باید بیش از پیش در انتخاب و رای خود دقت نمایند چرا که رای امروز آنها در سرنوشت سالهای آینده کشور و موفقیتها و پیروزیها یا شکستها و ناکامیها تاثیر مستقیم دارد.
اگر مشارکت بالا را ضروری بدانیم باید به تبعات آن نیز تن داد. تبعات آن احترام گذاشتن به خواست مردم مشارکتکننده است. طبعا نمیتوان گفت که قانون چنین میگوید و اسلام چنان میگوید و باید همه تابع باشند. اگر چنین ایدهای در ذهن است، ترجیح دارد که از ابدا وارد این ماجراها نشد.
بیتردید در این مقطع حساس که ایران اسلامی به عنوان قدرتی نوظهور و تاثیرگذار در منطقه ظاهر شده، حضور پرشور و شعور در عرصه انتخابات بیانگر درایت و بصیرت ملت همیشه بیدار خواهد بود.
طبق گزارش های موجود، به اهتمام دولت و حمایت ویژه شهید خدمت دکتر رئیسی، قانون رتبهبندی مشاغل در روابط عمومی دستگاه های اجرایی به تصویب رسیده و به زودی ابلاغ خواهد شد، در این قانون، جهش و ارتقا بر مبنای مهارت و سوابق خدمتی، صورت می گیرد.
فضای معنوی و احیاکننده ارزشهای انقلابی که با شهادت آیتالله رئیسی و همراهان ایشان و تشییع پیکرهای آنان پدید آمده و نهتنها به جایگاه ریاستجمهوری اعتبار بخشیده، بلکه حس قدرشناسی از شهیدان خدمت را در جوانها برانگیخته است. چنین فضایی مشوق و محرک مشارکت در انتخابات بوده و ریختن رأی به صندوق حداقل تعهد و مسئولیتشناسی مردم نسبت به شهیدان خدمت به حساب میآید.
یکی از شما ۶نفر، به جای دادن امیدهای واهی که اساسا باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب میداند نخواهد توانست معجزه کند. اما بگوید که در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم، بنبست هم نداریم. یکی از شما، زبان صادق دردهای مردم شود و بگوید که مردم، شما در هر حال، دوران دشواری را در پیش خواهید داشت و هرکس غیر از این بگوید یا از سر جهل است یا فریب.
برخی از انکارگران انتخابات، تصور میکنند تجربهها دارند و آن تجربهها عبث بوده که رای دادهاند و آنچه میخواسته یا بدان امید بسته بودند، رخ نداده است. پس برهان میآورند که آزموده را بازآمودن شرط عقل نیست.
«ما اکنون در کجا ایستادهایم؟» ما اکنون در میانه دوران بهبود و درمان هستیم. درمان بیماریای که دولت مدعی تدبیر و امید- بخوانید دولت مدعیان اصلاحات- آن را به کشور تحمیل کرد و دولت رئیسی به بهبود آن پرداخت و شهادت رئیسجمهور و هیئت همراه، درمان این بیماری را نیمه کاره گذاشت.
افغانستانیها وقتی در ایران هم حضور دارند، حالا چه مجاز و چه غیرمجاز، باز هم افغانستانیها هستند. تصاویری که این روزها از برخورد با اتباع افغانستانی منتشر میشود، هم زیبنده و قابلدفاع نیست، هم ناشی از یک استاندارد دوگانه است که افغانستانیها را به خوب و بد تقسیم کردهاست.
آقای پزشکیان و ستادش باید موضع خود را صریحا اعلام کنند و اگر می خواهند مردم بیدار شوند و تکان بخورند باید به مردم امید بدهند. لازم نیست که به کسی توهین شود بلکه صرفا بگوید که من شرایط موجود را قبول ندارم و آمده ام تغییر ایجاد کنم.
تا پیش از شهید رئیسی، شهید رجائی، مسئول و رئیسجمهور تراز انقلاب اسلامی بود. جدای از محاسن و سجایای اخلاقی شهید رجائی که خدایش رفعت دهد، مدت کوتاه حدود 30 روزه ریاست جمهوری او تصویر روشنی از یک تلاش مداوم و پاک را به ما آموخت، اما کوتاهی دوران ریاست جمهوری آن شهید، مانع از آن شد که آموزه تمامنمائی از مدیریت در شرایط پرفراز و نشیبی مثل امروزمان را ارائه دهد.
این روزها بسیاری از نیروهای انقلابی و متعهد، پرسش مشترکی بر زبان دارند که دهان به دهان میچرخد و پاسخ میطلبد. پرسش این است که «به کدامیک از نامزدهای جبهه انقلاب رای بدهیم»؟
از منظر بسیاری از اقتصاددانان، دولتها به جای آنکه بخواهند کاری برای اقتصاد انجام دهند، اگر کارهایی را انجام ندهند، برای کشور و مردم بسی سودمندتر خواهند بود. اما این نبایدها چیست؟
برخی از ناظران امور احتمال بروز یک جنگ تمام عیار بین اسرائیل و لبنان را مطرح می کنند بویژه که نتانیاهو، نخست وزیر رژیم، تهدید کرده که به لبنان حمله می کند.
انتخابات 8 تیر ماه یک فرصت مهم برای جهش کشور میباشد و همه چیز حکایت از آن دارد که اکثریت مردم خود را برای حمایت از این جهش آماده کردهاند و البته انتخابات تنها یکی از اینهاست. شرکت پرتعداد مردم در این انتخابات در حکم امضای سند حرکت شتابان به سمت قله است. در روز 8 تیر، کار تازه آغاز میشود.
بیم و امیدی بر این انتخابات سایه افکنده که نیازمند خوانشی دیگر است؛ نخست آنکه برای عبور از این مرحله و جستوجوی راهی برای توسعه کشور ضروری است گامهای استواری برداشته شود و این مهم جز با همت مردم و خواست آنان امکانپذیر نیست و دوم آنکه حل مشکلات زندگی روزمره مردمی که میخواهند زندگی کنند و زندگی کردن حق آنان است، نیازمند حضوری موثر برای انتخابی متفاوت است.