به گزارش سایت خبری پُرسون، سپهر خلجی در یادداشتی نوشت: درود و رضوان خدا بر شهید رئیسی عزیز که هرچه زمان میگذرد عیار خدمات او به ایران اسلامی و ریلگذاریهای مؤمنانه و مجاهدانه او در مسیر حرکت اجرائی کشور بیش از گذشته تجلی مییابد و خلأ وجود او بیش از هر زمان احساس میشود. یکی از خدمات ماندگار او در دوران کوتاه مدیریت، به حاشیه راندن موضوعات فرعی و تمرکز بر مسائل اصلی کشور بود. به عبارتی با فهم درست از نیازها زیر میز دوگانهسازیهای جعلی زد و بساط ادبیات سیاسی انحرافی و آزاردهنده و کاهنده اقتدار نظام را برچید. شعار و آرمان او ایران قوی بود و زمینه هر رفتار و گفتار در ساختار اجرائی کشور که به تصویرسازی ضعیف از ایران مقتدر میانجامید را مسدود کرد. بنایی ایجاد کرد تا فضای سیاسی و توجه مدیران اجرائی بهجای درگیر شدن در حاشیههای توهمی و بیحاصل، بر متن، یعنی خدمت به مردم و پیشرفت کشور متمرکز شود. به دلیل حضور در لایههای مختلف ساختار مدیریت نظام به تجربه دریافته بود که مشاوران نفوذی و تیم عملیات روانی وابسته به آنان به مدد رسانههای زنجیرهای برای مدیران کممایه و ضعیف و همچنین افکار عمومی بیپناه اولویتهای کاذب میسازند تا با هراسافکنی و انحراف افکار پاسخگوی کوتاهیها و ضعف عملکرد خود و مطالبات اصلی مردم نباشند و زمینهای فراهم شود تا رفع مشکلات اولویتدار مردم به دور باطلی از مسائل تو در تو موکول و وابسته شود. به همین دلیل بود که به شدت با حضور دوتابعیتیها و یا مدیرانی که فرزندانشان با ولع و اختیار تابعیت بیگانه گرفتهاند مخالف بود و این عناصر را با اتکاء به قانون مترقی مجلس شورای اسلامی از لایههای تصمیمساز کشور دور کرد. او با تجربه صدها پرونده قضائی که به چشم دیده بود، به درستی به تأثیر نفوذیها در تصمیمسازی برای مدیران ارشد دولت واقف بود.
تلاش ویژهای به خرج داد تا بساط «میخواهم انجام دهم اما نمیگذارند/اختیار ندارم» را جمع کند که بحمدالله موفق هم شد. یقیناً هیچ سندی از رئیس جمهور شهید وجود ندارد که حتی در سختترین شرایط که از سوی رقبا، شخصیتها و جریانهای سیاسی که در پی زمین زدن دولتش بودند گلهای از نداشتن اختیار کرده باشد. او خود را جزئی از نظام و سرباز خط مقدم رهبری میدانست و همواره به تدابیر عالی نظام و پشتیبانی مردم و همت مسئولان اعتماد داشت.
شهید عزیز هیچگاه از شرایط کشور سیاهنمایی نمیکرد، بهویژه در برابر دشمنان، چون پیشرفتها را بیش از مشکلات میدید و معتقد بود دولتش مسئول است تا خلأها را جبران و سیاهیها را بزداید، او حقیقتاً کانون تولید امید بود. در عین حال بساط لفاظیهای سیاسی و مظلومنماییهای عاجزانه در قالب نمیتوانم/ نمیتوانیم را جمع کرد. او به ایران مقتدر با اندوختههای بیمانندش که هر مانعی را در مینوردد، باور داشت. آن وجود خستگیناپذیر دقیقاً میفهمید که نباید از تحریم دشمنان به عنوان ابزاری برای ضعیفنمایی ایران استفاده کند، یقین داشت که با علیلنمایی و ضعیفنمایی کاذب از ایران منافع ملت تأمین نمیشود و در شرایط ضعف، دشمن نه از روی ترحم بلکه با تحقیر و فشار مواجهه خواهد کرد.
آن شهید عزیز هیچگاه اهل بهانهجویی و بنبستنمایی در مسائل کشور نبود. هرگز موضوعاتی مانند FATF و... مانع او برای مدیریت دولت و تدبیر امور نشد. با همین رویکرد توانست در فروش نفت بنبستشکنی کند و رکورد ترانزیت کشور را جابهجا نماید.
با ایستادگی و به اتکاء مؤلفههای قدرتی که انقلاب به او داده بود و در کسوت دیپلمات سرباز، بساط گزینههای روی میز دشمن را برچید و این عبارت را از ادبیات دشمنان در مواجهه با ایران یکپارچه و منسجم حذف و تصویر ایران مقتدر را در محاسبات دشمنان معتبر کرد. او راه بلد مذاکره بود، اقتدار را پیششرط و از الزامات هر مذاکره نتیجهبخش برای منافع ملی میدانست، درعین حال تجربه انقلاب به او آموخته بود که دنیا فقط آمریکا و چند کشور ورشکسته اروپایی نیستند و هدف آمریکا هم، مذاکره از موضع برابر نیست بلکه آنها دنبال نمایش مذاکره، تحمیل اراده و باج خواهی هستند.
آن شهید بزرگوار در اولین نشست خبری خود به عنوان رئیسجمهور ایران، در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری راپلی روسیه که پرسیده بود: «در صورت لغو تحریمها و انجام شدن درخواستهای ایران؛ شما حاضر به ملاقات با رئیسجمهور آمریکا هستید؟» قاطعانه گفت:«خیر» و رهبر معظم انقلاب- ۱۷ تیر ۱۴۰۳- در دیدار اعضای هیئت دولت سیزدهم با اشاره به این پاسخ عزتمندانه فرمودند: «یک نقطه برجسته دیگری که در ایشان وجود داشت صراحت در اعلام مواضع انقلابی و دینی بود. دوپهلو حرف زدن و ملاحظه این را کردن که اگر ما مواضع انقلابیمان را صریح بیان کنیم، فلان آدم، فلان دسته، فلان شخصیّت ممکن است ناراحت بشوند، این ملاحظات را ایشان نداشت؛ یعنی مواضع انقلابی خودش را، همان که به آن معتقد و پایبند بود، ایشان صریح بیان میکرد». شهید رئیسی تاریخ عبرتهای خسارتبار برجام و مذاکره برای هیچ را مرور کرده بود، لذا با تنوعبخشی در سیاست خارجی و در پیش گرفتن سیاست مذاکره اصولی و با دست پر و از موضع عزت و قدرت به بریکس و شانگهای پیوست و زمینه تنوعبخشی به سیاست خارجی و توسعه ارتباط با همسایگان و تجدید ارتباط با عربستان و امارات و بنبستشکنی در تعامل با مصر و بحرین را بنا نهاد. اعتماد بسیاری از قدرتهای جهانی به شهید رئیسی علاوهبر صداقت او، محصول مذاکرات طولانی و اصولی این دیپلمات انقلابی بود. مهم این بود که شهید رئیسی در مناسبات بینالمللی قدرت تشخیص راهبردی داشت و کارشناسان نفوذی نمیتوانستند آمال، مقاصد و مطامع خود را با واسطه و بیواسطه روی میز تصمیمگیری او پهن کنند و برای او دستور کار بسازند، در واقع او بود که برای میز دیپلماسی دستورکار تعیین میکرد. میفهمید و میاندیشید و تجربههای گذشته و جهانی در مواجهه با آمریکا که پیش روی او قرار داشت را با تیزبینی مرور میکرد.
منبع: کیهان