بـا وجــود اختلافنظــر و ســلایــق گـونـاگـون در میــان جریانهای سیاسی، چهرهها و حتی کاندیداهای ریاستجمهوری اما فصل مشترک همه آنها دعوت مردم به حضور حداکثری در پای صندوقهای رای است؛ هر چند پیش از این برخی از عدماهمیت کاهش مشارکت در انتخابات گفته بودند اما امروز که به فضای سیاسی کشور مینگریم همه از انتخابات باشکوه و مشارکت حداکثری میگویند؛ امری که برای اصلاحطلبان مسرتبخش و برای جریان رقیب بعضا ملالآور بوده است.
داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت تلویزیون، سینما و تئاتر با انتشار متنی خطاب به نامزدهای حضور در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری به طرح چند نکته مهم پرداخت.
پیش از انتخابات را به ارتباط دو موضوع مهم اختصاص میدهم؛ اولی نقش متن سیاسی در رایآوری و دومی رای دادن یا ندادن. برخی از پرسشها این است که چرا مشارکت کم است؟ یا اینکه فلان نامزد ضعیف است یا قوی؟ یا اینکه قبلیها چه کار کردند که جدیدیها بتوانند انجام دهند؟ داوریها درباره پدیدهها تحت تاثیر مسائلی فراتر از آن پدیده است.
تکاندن سفرهی غذا روی فرش در فیلم تبلیغاتی یکی از نامزدهای محترم ریاست جمهوری، ضمن اینکه بیننده را به یاد مردی میاندازد که سالها قبل، علفهای هرز را به نماد ریشهکن کردن فساد و رانت از باغچه میچید؛ نکته دیگری را هم گوشزد میکند که میتواند نگرانکننده باشد. در واقع بیدقتی و کیفیت کم برخی از تولیدات رسانهای کاندیداها بیشاز آنکه طنز و تمسخرآمیز باشد، نگرانکننده است.
ادبیات و پارهگفتارهای کاندیداهای منتسب به جریان اصولگرایی در کمپینها و مناظرههای انتخاباتی حول این چند گزاره کانونی سامان یافته است که «وضعیت کنونی بهدلیل پایینتر از سطح استانداردبودن معیشت جامعه غیرقابلپذیرش و ناخوشایند است».
سه چهره سیاسی مشهور که بهطور غیررسمی به عنوان رهبران جریان اصلاحطلبی در ایران شهرت یافتهاند، هر کدام موضع متفاوتی در برابر انتخابات جاری اتخاذ کردهاند.
اگر قصد ندارید رأی بدهید و فردای انتخابات نمیگویید کاش، رأی ندهید اما اگر «کاش»ی باقی میماند تصمیم متفاوتی بگیرید. چرا که این کاشها رهامان نخواهد کرد. خشم و کین هم راه به جایی نمیبرد. چه کینهای که صدا وسیمای ایران پمپاژ کند و چه نفرتی که تلویزیون من وتو.
رای پارلمان اسراییل به نخستوزیری نفتالی بنت و کنار رفتن نتانیاهو پس از سالها نخستوزیری، باعث شده سیاست احتمالی دولت آینده اسراییل در قبال ایران در معرض توجه قرار گیرد.
یادداشت/ حیات صنایع دستی وابسته به فعالیتهای دیگر به خصوص گردشگری شده است که از قضا صنعتی بسیار وابسته به اوضاع سیاسی و احوال اجتماعی است و در نتیجه دارای اقتصادی به شدت ترسو است. به سخن دیگر پیوند زدن صنایع دستی با گردشگری سبب شد تا کل تجربه صنعتی تاریخی این سرزمین به فعالیتی دست چندم در مجاورت جاذبههای گردشگری تنزل یابد و تابع نوسانات شدید آن شود.
بله، مردم همین مردماند که در خیابانها رفت و آمد میکنند. من و شما و آقا و خانم گزارشگر اما بیگزینش. مثلا یک بار در میدان ولی عصر تهران بایستند و هر که، واقعا هر که عبور کرد از او دربارۀ موضوعات مختلف و نه فقط قیمت مرغ و تخم مرغ بپرسند. چه با حجاب کامل باشد چه کم حجاب چه شُل حجاب. چه با ریش چه با صورت تراشیده. مردم واقعی متنوع است...
انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر زیادی بر آرامش اجتماعی، معیشت و اقتصاد ایران دارد و انتخاب با مشارکت بالا و درست چه در ریاستجمهوری و چه در شوراهای اسلامی شهر و روستا میتواند جایگاه کشورمان را در عرصه بینالمللی نیز تقویت کند.
سومین مناظره کاندیداهای ریاستجمهوری در شرایطی برگزار شد، که بسیاری از مردم و طرفدارانشان انتظار داشتند در آخرین مناظره دغدغههای آنها از سوی هفت کاندیدا مطرح شود، اما متاسفانه این موضوع برآورده نشد.
دانیالزاده، اعظام، صدرهاشمینژاد، العقیلی، اقدامیان، فلاحتیان، شفیعی، گرامی، ایزدپناه، رستمی صفا و ریختهگران ۱۱ ابربدهکار بزرگ نظام بانکی ایران هستند که بیش از ۹۰ هزار میلیارد تومان از سرمایههای کشور را در اختیار دارند.
آقای حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات در دوره آقای احمدینژاد، سخنان مهمی را ابراز کرده است. او درباره رد صلاحیت آقای هاشمی در سال ۱۳۹۲ اعلام میکند که «براساس گزارش کف خیابان آقای هاشمی رای میآورد و بچه حزباللهیها میگفتند مگر ما مُردهایم که این اتفاق بیفتد؟... من گزارشی در دو صفحه از جهت مصلحت نظام نوشتم و به شورای نگهبان رفتم و گفتم که ردصلاحیت آقای هاشمی به مصلحت نظام است.
بارها شنیدهایم که در کشور ما «همه چیز سیاسی شده است»؛ از حجاب و پوشش گرفته تا سبک زندگی و حتی فوتبال! این حجم متراکم از معلولهای سیاسی برای بسیاری از مردم که در حافظهشان «سیاست پدر و مادر ندارد» و «این و آن فرقی با یکدیگر ندارند» موجب «سیاستزدگی» شده است.
اینک شورای نگهبان در مقابل آزمونی دشوار قرار گرفته و باید به آن پاسخ دهد. اولین اثر اقدامات این شورا شکلگیری این ذهنیت نزد مردم است که وقتی میتوان بهراحتی و بدون هیچگونه نگرانی از پاسخگویی درباره هاشمیرفسنجانی اینگونه تصمیم گرفت، چه تضمینی درباره موارد دیگر وجود دارد.
پس از برگزاری مناظرات انتخاباتی و مشاهده کیفیت مباحثی که در آن مطرح شده، این روزها نگرانیهای زیادی برای کارشناسان اقتصادی از نظر شرایط پیشروی اقتصاد کشور و نوع تصمیماتی که در انتظار آن است و پیامدهای آن برای عدم تعادلهای اقتصاد کلان، بهوجود آمده است.
«کمبود آب»،« بحران خشکسالی»، « نابودی تالابها و رودخانه ها» از واژههایی است که این روزها به کرات شنیده میشود. در واقع مسئولان وکارشناسان حوزه محیط زیست مدام در مورد آنها هشدار میدهند اما گویا هنوز مسئولان به خصوص کاندیداهای ریاست جمهوری این بحرانها را باور نکردهاند که در هیچ یک از مناظرههای تلویزیونی شان، دغدغهای در این خصوص نداشتند.
در روزهای مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری 1400، بحثهایی که از طرف کاندیداها مطرح میشود، مجددا توجه را به وضعیت و معیارهای طبقه متوسط در ایران برانگیخته است.
انتخابات ریاستجمهوری پایان این هفته برگزار میشود. از همه شواهد به نظر میرسد فرمان دولت آینده را یکی از گزینههای اصولگرا به دست خواهد گرفت و به احتمال فراوان این گزینه سیدابراهیم رئیسی خواهد بود.