به گزارش سایت خبری پرسون از گیلان، در هشتم شهریور ۱۳۸۴ آیت الله خامنه ای در توصیه ای به دولت نهم تاکید کردند: روزی خواهد رسید که شما وقتی به جلوی رویتان نگاه میکنید، میبینید فرصتی باقی نمانده مثلا سه ماه یا شش ماه مانده . در آن سه ماه و شش ماه دیگر نمیشود کار جدی ای انجام داد مگر استمرار و به نتیجه رساندن کارها.
اکنون دولت حسن روحانی نیز ماه های پایانی دوره ریاست جمهوری خود را میگذراند . روزهایی که شاید برای او بسیار دلهره آور است و این طبیعت هر موجودیتی است که هنگام بازنگری عملکرد خود بیش از همه نگران شده و گاهی همین نگرانی دلیل تصمیمات اشتباه بعدی او میشود.
بیش از یک سال است که جهان درگیر بیماری کووید ۱۹ شده است و میتوان گفت هر شرایطی که بیش از سه ماه به طول بینجامد دیگر مواجهه نیست و تجربه است. ایران یک نوروز را در مواجهه با بیماری کرونا گذراند و ۱۴۰۰ دومین نوروزی بود که ما، با بیماری کرونا آنرا تجربه کردیم.
دولت حسن روحانی با داشتن یک تجربه کافی از همه ابعاد کرونا؛ ناگهان در اسفند ماه دست به تصمیمی میزند که نتایج آن از قبل آشکار است و او در مقام دولتمردی با تجربه ۸ سال ریاست جمهوری کشور، چشم بر یک موضوع پیش پا افتاده در درک؛ اما بسیار خطرناک در وقوع میبندد.
آیا رئیس جمهور در مقام رئیس قرارگاه ستاد مقابله با کرونا عامدانه تصمیم به بازگشایی مقاصد گردشگری کشور و تشویق هموطنان به سفرهای نوروزی ۱۴۰۰ داشته است؟
آیا چون در ماه های پایانی دوره ریاست جمهوری او به گفته رهبر انقلاب عملا کار جدی ای وجود نداشته و بهتر بگوییم امورات جدی تر داخلی و خارجی بصورت غیر رسمی اما آشکارا توسط رجال سیاسی دیگر اداره میشود، حسن روحانی را به این سمت سوق داده که مساله ای را ایجاد و روزهای باقی مانده از عمر دولت خود، به حل و فصل آن مشغول باشد؟
حتی اگر بپذیریم که تصمیم عجیب بازگشایی سفرهای نوروزی با توجیه کمک به صنعت گردشگری اتخاذ شده است؛ آیا سود و کسب در آمدِ وزارتخانه میراث فرهنگی در مقابل ضرر مالی وزارتخانه بهداشت و درمان خیلی ناچیز نخواهد بود؟
وزارت خانه میراث فرهنگی دولت حسن روحانی درآمد حاصل از گردشگری ۲۰ روزه نوروزی خود را برای تکمیل کدام پروژه های اشتغالزای گردشگری صرف خواهد نمود؟در حالیکه در این شرایط صنعت توریسم جهان متوقف و تمام توجه حکومت ها و دولت ها در پی مبارزه جدی با ویروسی است که اگر مهار نشود نه تنها گردشگری بلکه توسعه مفهوم خود را از دست خواهد داد.
به باور نگارنده محال است که این موضوعات به ذهن رئیس جمهور روحانی نرسیده باشد. اما سوال اساسی این است که چرا عالیترین مقام دولت آگاهانه دست به تصمیمی میزند که همه نتایج هولناک آنرا میداند و در سخت ترین روزهای اقتصادی کشور؛ هزینه های درمان و آسیب های ناشی از فقدان هموطنان را نیز به سایر مشکلات اضافه میکند؟
آن چه کاملا آشکار است اینست که رئیس جمهور فرق بین درست و نادرست را می داند و در این روزهای پایانی، او به خوبی می داند که عملکرد اشتباهش چه عواقبی دارد؛ اما ظاهرا دیگر اهمیتی به اثرات تصمیمات منفی اش بر مردمی که خود او معتقد است در رنج هستند، نمی دهد.
اگرچه حقیقت آنگاه کامل است که در نظر بگیریم در فاجعه مرگبار این روزها رئیس جمهور تنها نبوده و مردمی که میباست با خرد جمعی، در هر تصمیمِ صحیحِ مسئولان آنان را همراهی و یا در تصمیمات اشتباه با فهم و آگاهی و اقدام هایشان آنان را به مسیر صحیح هدایت کنند؛ دلخوش به اینکه اگر اتفاقی رخ دهد مقصر آقای رئیس جمهور است، رکورد ۹۳ درصدی سفرهای نوروزی را ثبت کرده و بی توجه به عواقب این نوع فرافکنی ها از مسئولیت ها و نقش خود در حل مسائل کشوری طفره میروند.
نویسنده : مریم شاهین