سومین مناظره کاندیداهای ریاستجمهوری در شرایطی برگزار شد، که بسیاری از مردم و طرفدارانشان انتظار داشتند در آخرین مناظره دغدغههای آنها از سوی هفت کاندیدا مطرح شود، اما متاسفانه این موضوع برآورده نشد.
دانیالزاده، اعظام، صدرهاشمینژاد، العقیلی، اقدامیان، فلاحتیان، شفیعی، گرامی، ایزدپناه، رستمی صفا و ریختهگران ۱۱ ابربدهکار بزرگ نظام بانکی ایران هستند که بیش از ۹۰ هزار میلیارد تومان از سرمایههای کشور را در اختیار دارند.
آقای حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات در دوره آقای احمدینژاد، سخنان مهمی را ابراز کرده است. او درباره رد صلاحیت آقای هاشمی در سال ۱۳۹۲ اعلام میکند که «براساس گزارش کف خیابان آقای هاشمی رای میآورد و بچه حزباللهیها میگفتند مگر ما مُردهایم که این اتفاق بیفتد؟... من گزارشی در دو صفحه از جهت مصلحت نظام نوشتم و به شورای نگهبان رفتم و گفتم که ردصلاحیت آقای هاشمی به مصلحت نظام است.
بارها شنیدهایم که در کشور ما «همه چیز سیاسی شده است»؛ از حجاب و پوشش گرفته تا سبک زندگی و حتی فوتبال! این حجم متراکم از معلولهای سیاسی برای بسیاری از مردم که در حافظهشان «سیاست پدر و مادر ندارد» و «این و آن فرقی با یکدیگر ندارند» موجب «سیاستزدگی» شده است.
اینک شورای نگهبان در مقابل آزمونی دشوار قرار گرفته و باید به آن پاسخ دهد. اولین اثر اقدامات این شورا شکلگیری این ذهنیت نزد مردم است که وقتی میتوان بهراحتی و بدون هیچگونه نگرانی از پاسخگویی درباره هاشمیرفسنجانی اینگونه تصمیم گرفت، چه تضمینی درباره موارد دیگر وجود دارد.
پس از برگزاری مناظرات انتخاباتی و مشاهده کیفیت مباحثی که در آن مطرح شده، این روزها نگرانیهای زیادی برای کارشناسان اقتصادی از نظر شرایط پیشروی اقتصاد کشور و نوع تصمیماتی که در انتظار آن است و پیامدهای آن برای عدم تعادلهای اقتصاد کلان، بهوجود آمده است.
«کمبود آب»،« بحران خشکسالی»، « نابودی تالابها و رودخانه ها» از واژههایی است که این روزها به کرات شنیده میشود. در واقع مسئولان وکارشناسان حوزه محیط زیست مدام در مورد آنها هشدار میدهند اما گویا هنوز مسئولان به خصوص کاندیداهای ریاست جمهوری این بحرانها را باور نکردهاند که در هیچ یک از مناظرههای تلویزیونی شان، دغدغهای در این خصوص نداشتند.
در روزهای مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری 1400، بحثهایی که از طرف کاندیداها مطرح میشود، مجددا توجه را به وضعیت و معیارهای طبقه متوسط در ایران برانگیخته است.
انتخابات ریاستجمهوری پایان این هفته برگزار میشود. از همه شواهد به نظر میرسد فرمان دولت آینده را یکی از گزینههای اصولگرا به دست خواهد گرفت و به احتمال فراوان این گزینه سیدابراهیم رئیسی خواهد بود.
احتمالا در سالهای آینده روایتی مثل ماجرای رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در مورد علی لاریجانی هم مطرح خواهد شد و البته دوباره آقای کدخدایی آن را تکذیب خواهد کرد.
ونزوئلا، تا چند سال پیش یک اقتصاد موفق در آمریکای جنوبی بود، اما حالا نمونه کلاسیک ابرتورم و ورشکستگی اقتصادی است. در فصلِ بهار وعدههای انتخاباتی در ایران، میتوان پرسید آیا ممکن است سرنوشت این کشور واقع در آمریکای لاتین در مورد ایران هم تکرار شود؟
یادداشت/ باید دید که آیا تحریم کنندگان انتخابات متاثر از شرایط ملتهب هفته پیش رو در تصمیم خود تجدید نظر میکنند یا در زمین بازی اصولگرایان و میدانی که آنان برایشان فراهم کردهاند گل به خودی تاریخی خواهند زد؟
تبلیغات انتخاباتی 7 نامزد احراز صلاحیت شده به ایستگاه پایانی نزدیک میشود و کمتر از یک هفته از فرصت نامزدها برای ارایه دیدگاهها و برنامههایشان برای اداره کشور باقی مانده است.
انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری روزهای پایانی خود را سپری میکند و مناظرههای نامزدها به پایان رسیده، این در حالی است که در یک سوی میدان جریان اصولگرا با کمک اهرم شورای نگهبان با دستی باز وارد عرصه شده و در گوشهای از این میدان هماورد میطلبد و در سوی دیگر میدان جریان اصلاحطلب با دست بسته به تماشای این منظره نشسته است.
اگر در گذشته فقط بنگاه های بزرگ و مجهز رسانه ای، آغازگر موج آفرینی های سیاسی در انتخابات بودند، این بار جریان رسانه ای انتخابات از تحریریه های کوچک استانی و شهرستانی که از قضا کمترین بهره ها را از حمایت های دولتی داشتند، به ظهور رسید.
در چند ماه گذشته و پس از انتخاب جو بایدن بهعنوان رئیسجمهوری جدید ایالات متحده و به موازات گفتوگوها و مذاکرات کشورهای عضو برجام در وین، سیر تحولات و تحرکات منطقهای در خلیج فارس، بهویژه کاهش سطحی از تنشها در مناسبات کشورهای منطقه، مشهود و قابل احصا بوده است.
رئیسجمهور روز چهارشنبه در جلسه هیئت دولت عصبانی بود، عصبانی از اینکه به قول او در مناظرات به دولت ظلم شده است. وی گفت: «در این انتخابات مشخص شد که فقط دولت است که ایراد دارد و بخشهای دیگر از جمله قوه قضائیه، قوه مقننه، مجمع تشخیص مصلحت نظام خوشبختانه خوب و سالم هستند و مشکل فقط دولت است.
بیمقدمه و صرفنظر از همه مسائل ازآنجاییکه انتخابات در جریان است و صحبت از عدالت اجتماعی است، بهطور فشرده و مختصر به توضیح عدالت اجتماعی در جوامع میپردازیم تا برنامه و چگونگی اجرای برنامههای کاندیداهای ریاستجمهوری در بوته نقد و بررسی قرار گیرد.
دولت آینده باید پیش از هر اقدامی از افزایش نرخ تورم فعلی و کاهش بیشتر قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی جلوگیری کند، زیرا این موضوع مقدم بر اقداماتی مانند افزایش یارانه است که شرایط اقتصادی نامناسب تری را به دنبال دارد
پایبندی به سازوکار قانون اساسی و البته ایستادگی در برابر هر نوع بیقانونی از جمله اصولی است که هر نامزد ریاستجمهوری باید نسبت به آن تعهد داشته باشد. صیانت از قانون اساسی اما در این روزها به دلایل اتفاقاتی که رخ داده بیش از هرزمان دیگری باید در دستور کار کاندیداها قرار گیرد،
رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی با اشاره به انتخابات در تذکری مهم خاطرنشان کردند:«در جریان عدم احراز صلاحیت به برخی کسانی که صلاحیتشان احراز نشد، جفا شد»..
در انتخابات گذشته یکی از نامزدهای مهم اصولگرا که انصراف داد و رفت، جمله مهمی را هنگام ثبتنام برای نامزدی ریاستجمهوری گفت. گفت درآمد کشور را در 4 سال ریاستجمهوری خود دو و نیم برابر میکنم.
در این یادداشت برای اینکه شاخصهای یک رئیسجمهور خوب مشخص شود از گزاره نامآشنای «هدایت نقدینگی به سمت تولید» فارغ از درستی یا نادرستی استفاده از چنین عبارتی، کمک میگیرم. ابتدا بهتر است روشن شود آنان که این گزاره را بهعنوان یک سیاست اقتصادی مطرح میکنند منظورشان از بیان آن چیست.