اصولگرایان

با پایان کار دولت دوازدهم یکی از پربسامدترین سوال‌ها در سپهر سیاسی ایران آینده حسن روحانی بود و البته گمانه‌زنی‌های مختلفی نیز در این زمینه وجود داشت.
پس چرا لاریجانی نامزد شد؟ به نظر بنده پاسخ به این پرسش نشان می‌دهد که چرا او تا این حد پیگیر علل رد صلاحیت خود بود و حتی استعفای صادق لاریجانی نیز در این چارچوب قابل فهم خواهد شد.
از منظر جمهوری اسلامی چیزی به عنوان دو تابعیتی وجود ندارد یعنی هر کس در جمهوری اسلامی به عنوان شهروند مورد خطاب یا ارزیابی قرار می‌گیرد ایرانی تلقی می‌شود بنابراین مسئله دو تابعیتی در مناسبات سیاسی گروه‌های داخلی تنها یک حربه غیر قانونی برای حذف رقیب است.
اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، گفت: در جریان انتخابات مجلس یازدهم، با شورای نگهبان در مورد افرادی که از سوی حزب موتلفه داوطلب کاندیداتوری بودند اما احراز صلاحیت نشده بودند صحبت شد که تشکر ویژه دارم که فرمودند آن کس را که موتلفه معرفی کند صلاحیتش برای ما احراز شده است. ادعایی سنگین که بارها مورد مناقشه بین اصلاح طلب‌ها و شورای نگهبان بوده و با توجه به شان و جایگاه و ماموریتی که شورای نگهبان دارد اگر درست باشد قطعاً باید به بسیاری از سوالات پاسخ داده شود!
دو روز پیش آقای رییسی در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرد؛ برنامه‌ای که طبعا مثل برنامه‌های مشابه روسای جمهور سابق اسما گفت‌وگو معرفی می‌شد ولی رسما نوعی سخنرانی است.
ما در دنیای نسبیت‌ها حضور داریم و بالطبع نمی‌توانیم موردی را تماما رد و یا تایید کنیم. تغییر مدیران و مسئولان یک دولت با تغییر رئیس جمهور از همان موضوعاتی است که بسیار نسبی است و نمی‌توان در مورد آن حکم کلی و جامع داد.
انتظار نطق‌های آتشین از مجلس یازدهم می‌رفت اما نه خطاب به دولت رئیسی و حتی حاکمیت بلکه دولت قبل و اصلاح‌طلبان. اما در هفته‌های اخیر تواتر نقدها و نطق‌ها خطاب به مسئولان فعلی شدیدتر از حد انتظار بوده.
هفته گذشته جبهه اصلاحات ایران بیانیه‌ای را درباره ضرورت گفت‌وگوهای برجامی منتشر کرد و به نوعی خواهان ادامه این گفت‌وگوها و نیز نقد روند جاری بود.
پس از معرفی مسعود فیاضی از سوی رییس دولت سیزدهم به عنوان گزینه وزارت آموزش و پرورش یکی از نخستین واکنش‌ها از سوی تشکل‌های معلمی شکل گرفت، تشکل‌هایی که برخی شناخته‌شده و برخی هم چندان برای جامعه معلمان شناخته‌شده نیستند و برخی هم فقط به نام‌هایی شناخته می‌شوند که آن نام‌ها بیش از تشکل شهرت دارد.
دو روزنامه‌ «جوان» و «کیهان»، خیلی اتفاقی (!) به مسئله‌ای واکنش نشان می‌دهند که این روزها نُقلِ هر محفل و مجلسی است: «سپردن امور به دست اقوام و خویشاوندان نسبی و سببی»؛ با این تفاوت که کیهان با «متلک گویی» واکنش نشان می‌دهد و جوان با «محافظه کاری» اما هیچ کدام ذره‌ای اشاره به ریشه‌ برخی مسائل و مصادیقِ این چالش سطحی اما آزار‌دهنده نداشته اند.
‌طرح صیانت از حقوق کاربران، تأکید بر مصوبه محرمانگی اموال مسئولان، اصلاح قانون انتخابات شوراها و حالا ایده جرم‌انگاری دوچرخه‌سواری زنان. طرح‌ها و ایده‌هایی علیه آزادی و شفافیت و در راستای محدودسازی حقوق شهروندی مردم هستند. همه اینها چه در حد طرح اولیه یا ایده بیان‌شده از زبان یک نماینده و چه در دست بررسی و تصویب در کمیسیون‌ها و صحن، نه صرفا بخشی از کارنامه یک سال و اندی مجلس یازدهم بلکه نمادی از روح و نگرش کلی حاکم بر مجلس اصولگرایان است.
مجلس یازدهمی‌ها نه‌تنها اصراری به بهبود چهره خود نزد افکارِعمومی ندارند که تلاش می‌کنند خودشان را از چشم مردم بیندازند. رفتار این دوره پارلمان، نمی‌تواند فارغ از جایگاه و نقش مردمی آن تحلیل شود.
انتشار خبر از‌سرگیری مذاکرات وین در آذرماه، احتمال تعیین تکلیف لوایح FATF را مجددا مطرح کرده و انتظار می‌رود در صورت نتیجه‌بخش‌بودن مذاکرات و جدی‌شدن مسئله رفع تحریم‌ها، با هدف بازگشت ایران به بازارهای مالی و‌ تجاری شاهد بررسی لوایح پالرمو و سی‌اف‌تی در مجمع تشخیص مصلحت باشیم.
صرف‌نظر از اینکه مقاله یک رسانه افراطی درباره حضرت آیت‌الله صافی‌گلپایگانی را توهین و هتک‌حرمت بدانیم یا آن را به اسائه ادب تنزل دهیم، واکنش‌ها به آن قابل‌مطالعه است. ابتدا سکوتی شگفت‌انگیز حاکم شد و حتی نهادهای رسمی روحانیت نیز برانگیختگی نداشتند.
چند ساعت پس از آنکه لاله افتخاری گفت «روش رئیسی برای اداره کشور سیره ائمه معصومین‌(ع) است»، فرزندش به‌عنوان مدیرعامل مؤسسه صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد انتخاب شد. این اولین انتصاب پرحاشیه در دولت سیزدهم نیست و از زمان شروع ‌به ‌کار دولت جدید، انتصاب‌های فامیلی، گروهی و جناحی بدون درنظرگرفتن تخصص و تجربه لازم با چنان سرعتی انجام می‌شود که گویا شعار شایسته‌سالاری و ممنوعیت فامیل‌بازی اصولگرایان در زمان انتخابات اصلا مطرح نشده است.
همه شاخص‌ها و آمارهای حتی رسمی را در همه حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... ببنید؛ کشور را دارد از دست می‌رود و مردم روز به روز غمگین‌تر و ناامیدتر و فرتوت‌تر می‌شوند آن وقت یک عده به اسم انقلابیگری و اصولگرایی و ارزشگرایی، دارند عرصه را تنگ‌تر می‌کنند و نمک بر زخم مردم می‌پاشند. چرا در برابر اینان خفه خون گرفته‌اید؟!
نگاه اصولگرایان تندرو به مرجعیت، حمایت بی‌چون‌و‌چرای آیات عظام و روحانیون از مواضع مقبول تندروها به دور از هرگونه انتقاد از سیاست‌های غلط است و از این‌رو کمترین نقد به وضع موجود سبب حمله تند این دسته از افراد به مرجعیت شده است.
گفت‌وگوی آقایان سیدمصطفی تاج‌زاده و مهدی نصیری، درباره «دولت/ملت» و «امت/امامت»، فرصتی بود تا آقای نصیری روایت خویش از امت و امامت را بازنمایی کند. تاج‌زاده در این گفت‌وگو کوشید تا مبتنی بر نظریات مدرن، دستاوردهای علم سیاست، اندیشه‌های سیاسی جدید، دستاوردهای نظری روشنفکران و نواندیشان دینی و تجربه بیش از چهار دهه استقرار جمهوری اسلامی، روایت شهروندمدار و معطوف به حقوق شهروندی ارائه دهد؛ روایتی که سال‌هاست منادیان گفتمان اصلاحات عرضه می‌دارند.