به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر محمدمهدی مظاهری- استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: وقتی صحبت از مسائل مهم و چالشهای ایران در سال جدید میشود، بیدرنگ بحث نابسامانیهای اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم در اذهان تداعی میشود. این در حالی است که در جهان به همپیوسته امروز، به جرأت میتوان گفت ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی داخلی نیز، در سیاست خارجی و روابط بین المللی کشور نهفته است؛ هرچند این مسأله به معنای کماهمیت جلوهدادن ناکارآمدیهای مدیریتی و ضعیف و معیوب بودن نهادهای اجرایی و نظارتی داخلی نیست.
از این منظر، تجربههای جهانی نشان داده اتخاذ رویکرد تقابل با دنیا و ساز مخالفزدن در فرایند همکاریهای منطقهای و بینالمللی، یکی از جدیترین عواملی است که سبب شکلگیری اجماع جهانی علیه یک کشور و اعمال انواع تحریمها و فشارها بر آن میشود. به طور ویژه در مورد ایران، علاوه بر مسائل فوق، بروز تنشهای داخلی و کاهش سطح سرمایه اجتماعی نیز مزید بر علت شد تا کشورمان در اواخر سال ۱۴۰۱، در یکی از شدیدترین تنگناهای بینالمللی قرار گیرد و فشارهای متنوعی را از جانب کشورهای مختلف، متحمل شود.
با این وجود، بهبود روابط ایران و عربستان سعودی و البته سرعت وقوع آن که با مساعی جمیله چین صورت گرفت و سبب شد دو کشور کلیدی منطقه غرب آسیا پس از گذشت قریب به هفتسال روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند، نقطه عطفی در شرایط نابسامان سیاست خارجی کشور بود و انتظار میرود توسعه این روابط در ابعاد مختلف، در سال ۱۴۰۲، بتواند به تغییر محیط و شرایط منطقه و حتی جهتگیریهای بینالمللی قدرتهای بزرگ به نفع ایران کمک کند.
از منظر راهبردی، آشتی سیاسی ایران و عربستان میتواند منشأ تحولات مثبتی در ابعاد گوناگون باشدو پتانسیل همکاریهای دوجانبهایکه تاکنون به واسطه دخالت قدرتهای فرامنطقهای و اختلافات سیاسی- ایدئولوژیک دو کشور معطل مانده بود را فعال کند. در این راستا، خیزش ایران برای عضویت در شورای همکاری خلیج فارس و تبدیل این سازمان به یکی از مؤثرترین پیمانهای امنیت منطقهای، باید جزو اولویتهای کلیدی قرار گیرد.
ساماندهی به وحدت رویه و سیاست خارجی هماهنگ بین کشورهای متعلق به جهان اسلام و ایجاد هماهنگی و همسویی در پیگیری منافع و اهداف مشترک جهان اسلام و ایجاد صلح و همکاری منطقهای باید از دیگر برنامههای ایران و عربستان در سال جدید باشد.
البته این بهبود روابط بین دو کشور کلیدی منطقه غرب آسیا میتواند نتایج و دستاوردهای منطقهای گستردهتری داشته باشد و در صورت مدیریت صحیح، به بهبود روابط جمهوری اسلامی ایران با سایر همسایگان بهویژه همسایگان عرب نیز کمک کند. تا کنون گامهای مؤثری برای بهبود روابط با امارات متحده عربی و بحرین برداشته شده و لازم است این فرایند در روابط با سایر کشورهای عربی نیز دنبال شود.
توسعه روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس، جدای اهمیتی که فینفسه دارد، به رفع یکی دیگر از معضلات جدی سیاست خارجی کشور، یعنی توسعه پیمان ابراهیم و افزایش نفوذ رژیم صهیونیستی در مرزهای جنوبی ایران نیز کمک میکند و میتواند سبب توقف و حتی فروپاشی این پیمان خطرناک شود. البته پر واضح است که رژیم اسرائیل تلاش زیادی برای برهمخوردن این روابط خواهد کرد. بنابراین یکی از چالشهای اساسی ایران در سال جدید، مدیریت درست روابط با همسایگان عرب و جلوگیری از تیرهشدن مجدد روابط با این کشورها خواهد بود.
مسائل قفقاز، از جمله درگیری جمهوری آذربایجان با ارمنستان و به ویژه رویکرد غیر سازنده باکو نسبت به ایران هم از دیگر موضوعات اساسی در سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ خواهد بود. از زمان جنگ قرهباغ در سال ۲۰۲۰،حکومت باکو با تحریک رژیم اسرائیل تلاش عمدهای برای قطع ارتباط مرزی ایران با ارمنستان و ضربهزدن به منزلت ژئوپلیتیک ایران انجام داده است.ایجاد کریدور زنگزور که در صورت اجراییشدن،لطمه بزرگی به منافع و موقعیت ژئوپلیتیک ایران خواهد زد، چالش عمدهای در سیاست خارجی کشور محسوب میشود. همچنین بعد از حادثه عجیب حمله به سفارت آذربایجان در تهران و تصمیم بهتخلیه این سفارت توسط مقامات باکو، اهانتهای زیادی به صورت رسمی و نیمهرسمی علیه ایران و تمامیت ارضی کشور مطرح شده که تاکنون با خویشتنداری و صبوری ایران همراه بوده است. بر این اساس، باتوجهبه نفوذ روزافزون اسرائیل در آذربایجان و تحرکات این رژیم برای ایجاد اختلاف بین کشورهای منطقه،ضرورت دارد ج.ا.ایران با اتخاذ یک رویکرد فعال و بازدارنده نسبت به حلوفصل این بحران نیز اقدام کند.
بحران افغانستان و رویکرد طالبان نسبت به زنان، شیعیان و مدارس و مکاتب آنها و نیز حقآبه هیرمند، از دیگر مسائل جدی است که در سال ۱۴۰۲ باید تدبیری برای آن اندیشیده شود. در این راستا هر چند حفظ ارتباط و تلاش برای جهتدهی به سیاستها و تأثیرگذاری بر گروه طالبان از سوی ایران ضروری استاما نکته مهم این است که قرار گرفتن در لیست کشورهای حامی طالبان، خطریبرای پرستیژ و اعتبار منطقهای و جهانی ایران محسوب میشود و از حمایت افکار عمومی داخلی نیز برخوردار نیست؛ به ویژه اینکه این گروه از لحاظ هویتی، مذهبی و ایدئولوژیک با فرهنگ و تمدن ایرانی،اختلافات اساسی دارد. این گروه علیرغم سیاستهای اعلامی، در مدت نزدیک به دو سالی که بر سر کار آمده هرجا توانسته مزاحمتهای مرزی برای ایران ایجاد کرده و تخصیص حقآبه هیرمند به کشورمان را با مشکل مواجه ساخته است. بر این اساس به نظر میرسدسیاست مدارای صرف با این گروه به مصلحت نخواهد بود و تهدیدات و مزاحمتهای آنها علیه کشورمان را افزایش میدهد.
در سطح منطقهای، پیگیری بحرانهای زیستمحیطی مشترک با کشورهای همسایه شامل بحران گردوغبار،خشکسالی و سدسازیهای بیرویه برخی از این کشورها نیز در کنار سایر موارد گفته شده باید جزو اولویتهای سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲باشند.
اما در سطح بینالمللی، بیشک مهمترین چالش ایران در سال ۱۴۰۲همچون سالهای گذشته، موضوع پرونده هستهای و احیای برجام است. در شرایط کنونی که کشور تحت تحریم و فشارهای ظالمانه بینالمللی قرار داردو این تحریمها به اقتصاد و تجارت کشور ضربات هولناکی وارد کرده، لازم است اقدام فوری توأم با عزت، مصلحت و حکمت برای خروج از این وضعیت، احیای برجام و رفع تحریمهای ظالمانه صورت بگیردو پس از آن تدابیری نیز برای خروج از لیست سیاه اف ای تی اف اندیشیده شود تا قطار اقتصاد کشور به ریل اصلی و طبیعی بازگردد و جامعه ایرانی بتواند با آرامش و ثبات بیشتری حرکت خود به سمت توسعه را تنظیم کند.
ایجاد تعادل و توازن در روابط خارجی کشور، سنگیننکردن ناموزون وزنه تعادلی سیاست خارجی به سمت شرق یا غرب و بازی متعادل با کارت همه کشورها و قدرتهای اثرگذار بینالمللی به منظور ایجاد رقابت بین آنها برای همکاری با ایران و بهرهگیری حداکثری از توافقات راهبردی با روسیه و چین، از دیگر اولویتهای راهبردی سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ است.
گذاشتن همه تخم مرغها در سبد شرق و تحریک و دادن بهانه به غرب برای دشمنی بیشتر با کشورمان، نه تنها فشار تحریمها و قطعنامههای سلسلهوار بینالمللی علیه ایران را بیشتر میکند و به تضعیف جایگاه کشورمان در سازمانهای معتبر بینالمللی منجر میشود، بلکه چین و روسیه را نیز به سمت بدعهدی در تعهداتشان با ایران و امتیازگیری از کشورمان سوق میدهد. بر این اساس، ایجاد توازن در سیاست خارجی و بهویژه حفظ فاصله با روسیه در جنگ اوکراین و پرهیز از هرگونه مشارکت و مداخله در این جنگ، باید از دیگر اولویتهای کلیدی سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ باشد.
اما در نهایت آنچه هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی از مهمترین اصول موفقیت و پیشرفت یک کشور است، نگرش واقعبینانه به وضعیت موجود، شناخت دقیق چالشها و مشکلات و دلایل شکلگیری آنها و تلاش برای رفع این چالشها از طریق همکاری، هفکری و همافزایی با همه گروهها و طیفهای سیاسی جامعه است. نه منفیگرایی و ناامیدی صرف و نه خوشبینی سادهلوحانه و القای دروغین شرایط مطلوب، هیچیک کمکی به بهبود شرایط ایران و حرکت منظم و سازمانیافته به سمت پیشرفت و توسعه نمیکند.
منبع: اطلاعات