به گزارش سایت خبری پُرسون، دکتر مهدی حمزهپور، دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی (ره)، عضو هیئت علمی گروه علوم تصمیم و سیستمهای پیچیده دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق (ع) و مدیر اندیشکده فناوری نرم دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه سلسله یادداشت های خود اینبار از نگاهی دیگر به اهمیت فناوری نرم و آزمایشگاههای مدیریتی در آموزش و توسعه سازمانها پرداخته است.
او توضیح میدهد که فناوری نرم، به همراه فناوری سخت، امکان توسعه توانمندیهای ذهنی، مدیریتی و سازمانی را فراهم میکند و آزمایشگاههای مدیریتی بهمثابه زیرساختی برای سنجش، شبیهسازی و افزایش کارآمدی سازمانها عمل میکنند. این آزمایشگاهها میتوانند سازمانها را در مواجهه با چالشها، تصمیمگیری استراتژیک و توسعه علوم رفتاری و مدیریتی یاری کنند
دکتر مهدی حمزه پور نوشت:
در قُرون اخیر، واژه فناوری یکی از پُربَسآمدترین سازههای مفهومی در میان جوامع بوده است. تصویری که بهطور معمول با شنیدن این واژه در ذهنها مُتبادر میشود، ابزار و ماشینآلات، تجهیزات، سیستمهای رایانهای و این قبیل موضوعات است. در حالی که واژه فناوری، گستره معنایی و کاربردی وسیعی دارد.
فناوری را از ساحتهای مختلف تقسیمبندی نمودهاند و از جمله در تقسیمبندی نوین آن، فناوری را به فناوری سخت و نرم تقسیم نمودهاند. البته این تقسیمبندی به معنای جدا بودن و متمایز ساختن مطلق این دو نوع فناوری نیست؛ چرا که این دو نوع فناوری، همواره در کنار هم و به صورت اجزایی مُکمِّل و به عبارتی دقیقتر، بسته به موضوع و تعریف مسئله، هریک در خدمت دیگری است و به همین دلیل است که تفکیک حقیقی این دو نوع فناوری غیرممکن است.
به هر تقدیر، آنچه که فناوری سخت و نرم را از جهت نوع فناوری از هم قابل تشخیص و تبیین مینماید، تعریف و هدف مسئله است. به گونهای که اگر مواد اولیه، تجهیزات، ابزار، ماشینآلات و سایر ملزوماتِ ملموس که از آن تعبیر به فناوری سخت میکنیم، در خدمت محتوا، اندیشه، عقیده و فرهنگ باشند، منجر به تولید محصول نرم خواهد شد و برعکس، اگر توانمندیهای ذهنی، عقلی و احساسی از قبیل طراحی، مدلسازی، نقشهکشی و... که از آن تعبیر به فناوری نرم میکنیم، در راستای تولید کالای ملموس و قابل مشاهده باشد، منجر به تولید محصول سخت خواهد شد.
با این مقدمه اجمالی، یکی از مهمترین فناوریهای نرم عرصه آموزش، سنجش و شبیهسازی مباحث مدیریت، نوآوری، علوم رفتاری، مالی، بازاریابی، خطمشی و سیاستگذاری، آزمایشگاههای مدیریت میباشند. امروزه سازمانها با چالشها و آسیبهای بیشماری مواجه هستند. سازمانهای موفق، سازمانهایی هستند که بتوانند از چالشها و آسیبهای موجود با موفقیت عبور کنند و کارآمدی و اثربخشی خود را حفظ و تقویت کنند.
یکی از مهمترین نهادهایی که میتواند سازمانها را بهروز نگه دارد و کارآمدی و ثبات آنها را بهبود دهد، آزمایشگاههای مدیریتی است. آزمایشگاه مدیریتی بهمثابه یک درمانگاه عمل میکند و مدام روند و نبض افراد و فعالیتهای سازمانی را رصد و پایش میکند و درصدد است پویایی و ظرفیتهای سازمانی برای انجام وظایف و مأموریتها را شکوفا کند و همچنین با آسیبها و چالشهایی که سازمان با آن مواجه است یا در آینده با آن مواجه میشود، مقابله کند.
اگرچه امروزه آزمایشها بهعنوان بخشی از روشهای تحقیق در مدیریت شناخته شدهاند و آزمایشگاههای مدیریت و کسبوکار در بسیاری از دانشکدههای اقتصاد و مدیریت دنیا توسعه یافتهاند، امّا این نوع تحقیقات هنوز توسّط بسیاری از دانشکاران این حوزه در کشور بهخوبی درک نشدهاند؛ چنانکه تمرین کردن و انجام آزمایشهای آزمایشگاهی، همچنان بخشی از آموزش و تربیت دانشآموختگان اکثر رشتههای علوم اجتماعی و رفتاری نیست.
در سطح جهان، نظام آموزشی دانشگاهها در پاسخگویی به نیازهای جامعه، دچار تغییر و تحول میشوند. در این راستا، زیرساختهای تحقیق نقش مهمی در تمامی زمینههای علمی بهخصوص علوم انسانی برای پیشرفت دانش دارند. یکی از زیرساختهایی که بسیاری از دانشگاههای علوم انسانی در تلاش برای راهاندازی آن هستند، آزمایشگاه مدیریت است. بهرهگیری از آزمایشگاههای مدیریتی در سازمانها امری رو به رشد است.
در مطالعات علمی، آزمایش کردن روشی برای بررسی انواع خاصّی از سؤالات پژوهشی و حل کردن مسائل گوناگون است. آزمایش، یکی از بنیادیترین روشهای تجربی برای کسب شناخت عمیقتر درباره جهان است و همواره در علوم طبیعی و علوم اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از آزمایش کردن، بررسی تأثیر محرّکها، روشها و یا شرایط خاصّ طبیعی/غیرطبیعی بر روی یک گروه آزمودنی است. از خصوصیات روش آزمایشی این است که ضمن دستکاری یا مداخله در متغیرها و کنترل سایر شرایط، گروهی را که با انتصاب تصادفی انتخاب شدهاند، مورد مشاهده قرار میدهد.
با شنیدن واژههای "آزمایشگاه" و "تحقیق آزمایشی"، آنچه ناخودآگاه به ذهن متبادر میگردد، مطالعات علوم طبیعی است و اغلب روشهای جمعآوری داده در علوم رفتاری مانند مدیریت و اقتصاد، به مشاهدات ساختاریافته و غیرساختاریافته، مرورهای پیشینه، تحقیقات پیمایشی و برخی روشهای آمیخته محدود به نظر میرسد. این در حالی است که استفاده از روشهای آزمایشی و آزمایشگاهی در علوم اجتماعی و علوم رفتاری بهطور چشمگیری در سالهای پس از جنگ جهانی دوم در جهان افزایش یافته است.
تغییرات تاریخی زیادی در رشد روشهای آزمایشی مؤثر بوده است که مهمترین آنها را میتوان پیدایش موضوعات جدید تحقیقاتی و فناوریهای جدید برشمرد. یک دلیل روشن برای استفاده از طرّاحیهای آزمایشی، توانایی آزمایشها برای ارائه شواهد علّیت است؛ در واقع توانایی آزمایشها در اثبات روابط علت و معلولی، جهت توسعه دانش در علوم رفتاری و سازمانی حیاتی است.
وجود زیرساختهای بنیادین سختافزاری و نرمافزاری لازم جهت انجام پژوهشهای آزمایشی در دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی گامی مؤثر در توسعه و ترویج پژوهشهای آزمایشی در زمینهها و مطالعات گوناگون رشتۀ مدیریت خواهد بود. آزمایشگاه مدیریت کسبوکار، به دنبال منفعت مشاغل مختلف از طریق بررسی بنگاههای تجاری آسیبدیده در محیط آزمایشگاهی، به منظور درک ابعاد و مشکلات پیچیده بر سر راه فعالیتهای تجاری است.
آزمایشگاههای موجود در حوزه مدیریت را میتوان در قالب آزمایشگاههای نوآوری، رفتاری، مالی، بازاریابی، خطمشی، سیاستگذاری و جامع طبقهبندی کرد. راهاندازی و استفاده از یک آزمایشگاه مدیریت در درجه اول نیازمند یک راهبرد مشخص، برنامه کلان، همکاری مدیران ارشد دانشگاه و دانشکدههای زیرمجموعه، اعضای هیأت علمی، دانشجویان شاغل به تحصیل و دانشآموختگان میباشد.
منبع: پُرسون