به گزارش سایت خبری پُرسون، دکتر مهدی حمزهپور، دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی (ره)، عضو هیئت علمی گروه علوم تصمیم و سیستمهای پیچیده دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق (ع) و مدیر اندیشکده فناوری نرم دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه سلسله یادداشت های خود به تحول نقش دانشگاهها از نسلهای آموزشی و پژوهشی به دانشگاههای هوشمند نسل چهارم میپردازد و نشان میدهد که علوم انسانی و اجتماعی بهدلیل فاصله گرفتن از مسائل واقعی جامعه با بحران کارآمدی روبهرو شدهاند. او با تأکید بر لزوم ایجاد زیرساختهایی مانند آزمایشگاههای علوم انسانی و مدیریت، این آزمایشگاهها را حلقه اتصال دانشگاه، داده، تصمیمسازی و حکمرانی مؤثر در عصر دادههای کلان معرفی میکند.
دکتر مهدی حمزه پور نوشت:
نهادِ دانشگاه بدون شک از اصلیترین نهادهای اثرگذار در رهبری و مدیریت نظامهای حکمرانی است و به همین منظور، کیفیتبخشی به فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی این نهادِ منحصر بهفرد ضرورتی انکارناپذیر است. دانشگاهها از جهت کیفیت و جهتگیریهای فعالیتهایشان به نسلهای متفاوتی تقسیم میشوند. نسل اول دانشگاهها که به دانشگاههای ناپلئونی معروفند، در بهترین شرایط، بر آموزشِ صرف تأکید دارند.
نسل دومِ دانشگاهها یا همان دانشگاههای پژوهشمحور به دانشگاههای هومبولتی شهرت یافتهاند. دانشگاه هومبولتِ برلینِ آلمان مهمترین نماینده این نسل از دانشگاههاست که علاوه بر تمرکز بر فعالیتهای آموزشی، بر امور پژوهشی و تحقیقاتی حرفهای، تأکید نظامیافته دارند.
در دانشگاههای نسل سوم یا همان دانشگاههای کارآفرین، مأموریت سومی برای دانشگاهها، فراتر از آموزش و پژوهش تعریف شده که حل مسئله و انتقال توانمندیها به جامعه است. بر اساس این تعریف، دانشگاه مجبور است با دانشی که تولید میکند، برای جامعه، خلقِ ارزش و ثروت کند.
نسل چهارمِ دانشگاه یا همان دانشگاههای هوشمند در بستر انقلاب صنعتی چهارم پدید آمدند و مقوله نوآوری، مهمترین خصیصه این نوع از دانشگاههاست. در هر دورهای از تاریخ، نهادهای علمی با وجود تفاوت در الگوهای فعالیت، در یک اصل مشترک بودند و آن کمک به برطرف کردن نیازهای جامعه با تولید دانش کاربردی و اِعمال آن در عرصه عمل بوده است.
در سالهای گذشته، علوم انسانی و اجتماعی همواره از یک بحران ساختاری رنج میبرد. در دانشگاههای علوم انسانی و علوم اجتماعی، دانشجویان با توصیههای اساتید دلسوز به کتابخانه راهنمایی و بعد از دوران تحصیل به دل جامعه فرستاده میشوند. اما آنها مدتهاست از جامعه دور بوده و تصویر درستی از جامعه خود ندارند.
این روند برای علوم انسانی و اجتماعی، که بستر تمامی علوم در جامعه است، مناسب به نظر نمیرسد. تغییرات فناوری و تحولات مرتبط، در حال تغییر دادن روش تحقیق در علوم انسانی و اجتماعی است که راههای جدیدی برای پاسخ دادن به مسائل پیچیده در مورد جامعه، فرهنگ، ارتباط و درک از فرهنگها و جوامع سراسر جهان ارائه میدهند.
بهمنظور ایجاد یافتههای جدید که درک ما را از فرهنگ، هویت، میراث و تاریخ متحول کند، پژوهشگران نیازمند دسترسی به مجموعههای متنوعی از دادههای کمّی و کیفی و ابزارهای پیشرفته برای فعال کردن تحقیقات و تحلیل دادهها هستند. زیرساختهای تحقیق و پژوهش نقش مهمی در پیشرفت دانش و پاسخ علمی به سؤالات مربوط به مسائل پیچیده اجتماعی دارند.
در طول یک دهه اخیر دیده شده است که زیرساختهای تحقیقاتی علوم انسانی و اجتماعی دستخوش تحول بنیادین شدهاند. دیجیتالی شدن متون تاریخی در علوم انسانی، علاقهمندی به تحقیق با تجهیزات آزمایشگاهی در بخشهای فلسفی کلاسیک و تاریخ باستان، علوم اجتماعی، زبانشناسی و علوم رفتاری و همچنین گسترش علمی و تبادل علمی فراتر از مرزهای کشورها از جمله این تغییرات هستند.
این موارد شیوههای کار و همکاری بینالمللی علوم انسانی و اجتماعی در مقیاس جهانی را تغییر خواهند داد. از سوی دیگر، توسعه زیرساختها اغلب پیششرط پاسخ به مسائل علمی و اجتماعی پیشرو از طریق پروژههای تحقیقاتی متمرکز بر موضوعات خاص است.
یکی از زیرساختهایی که بسیاری از دانشگاههای علوم انسانی و اجتماعی در تلاش برای راهاندازی آن هستند، آزمایشگاه مدیریت است. در حال حاضر به آزمایشگاه مدیریت، بهعنوان یک مؤلفه ارزشمند در فعالیتهای متنوع پژوهشی و آموزشی دانشگاهها تکیه میشود.
توسعه آزمایشگاههای جامعِ مدیریت میتواند باعث ارتقای تولید محصول و در نتیجه ارزشآفرینی مادی و معنوی دانشگاهها شود. بهطور کلی، آزمایشگاههای موجود در دانشگاهها دستیابی به چند هدف را در بین دانشجویان دنبال میکنند: ارتقای مهارتهای فکری و عملی، کمک به یادگیری مفهومی، توسعه توانمندیهای شناختی، کمک به درک و شناخت ماهیت دانش و فعالیتهای تحقیقاتی و ارتقای گرایش به انجام کارهای تحقیقاتی.
پیشرفتهای سریع در علم، فناوری و تحقیقات شناختی باعث منسوخ شدن تعریف سنتی آزمایشگاه شده است. در آزمایشگاه فرصتهایی برای افراد فراهم میشود تا بهطور مستقیم با دنیای مادی تعامل داشته باشند و با دادههای بهدستآمده از دنیای مادی، با استفاده از ابزارها، تکنیکهای جمعآوری دادهها، مدلها و نظریههای علمی ارتباط برقرار کنند.
اما در آزمایشگاههای علوم انسانی این تعامل با دنیای واقعی صورت میگیرد. آزمایشگاه علوم انسانی یک بخش بینرشتهای برای پژوهش و آموزش در دانشکدههای علوم انسانی و اجتماعی است. فعالیتهای آزمایشگاه، حول محور علوم انسانی و اجتماعی متمرکز است و موضوعات مربوط به علوم رفتاری، نوآوری، هوش مالی، حکمرانی و خطمشی، ارتباطات، فرهنگ، شناخت و یادگیری را مورد هدف قرار میدهد.
البته بسیاری از پروژهها در همکاری با علوم اجتماعی، پزشکی، علوم طبیعی، مهندسی و فناوری اطلاعات صورت میگیرند. در واقع آزمایشگاه، محققان علوم انسانی و اجتماعی را قادر میسازد تا با رشتههای دیگر در تعامل باشند تا چالشهای علمی پیشرو برای درک، توضیح و بهبود وضعیت انسان را بهتر بشناسند.
آزمایشگاه علوم انسانی و اجتماعی یک چشمانداز جدید پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی و در واقع توسعه یک زیرساخت آموزشی و پژوهشی برای علوم انسانی است. این آزمایشگاهها مکانی ارزشمند برای پژوهشگران، اساتید و دانشجویان دانشکدهها و کاربران در سراسر دانشگاه هستند که میزبان فناوری، روششناسی، مدیریت دادهها و اطلاعات آرشیوی و دامنه وسیعی از پروژههای تحقیقاتیاند.
آزمایشگاههای علوم انسانی و اجتماعی، عرصهای برای همکاری بین افراد دانشگاهی و ذینفعان خارجی در آموزش، صنعت و مؤسسات عمومی و خیریه مانند موزهها، کتابخانهها و… در سطح محلی، ملی و بینالمللی فراهم میآورند. آزمایشگاه دارای محیطی پویاست که محققان را قادر میسازد تا روشهای سنتی و جدید را ترکیب کنند و با رشتههای دیگر تعامل داشته باشند.
آزمایشگاه در علوم انسانی معاصر، با تأکید فزاینده بر ابزارهای دیجیتال، قدرت محاسباتی و روشهای ترکیبی، پیشتاز ارائه زیرساختهاست. این آزمایشگاه به هیچوجه به علوم انسانی و اجتماعی محدود نمیشود، چرا که بسیاری از دانشکدهها در دانشگاهها، محققان را از خارج دانشگاه استخدام میکنند.
بهصورت کلی میتوان بیان کرد آزمایشگاه علوم انسانی، یک واحد تحقیق میانرشتهای است که در آن محققان و دانشجویان در یک محیط تحقیقاتی جذاب و بسیار سازنده گرد هم جمع میشوند.
مدیریت و جمعآوری بهموقع اطلاعات، به شرکتها یک مزیت رقابتی نسبت به رقبای خود میدهد. در دوره دادههای کلان، تجزیه و تحلیل کسبوکار بهطور فزایندهای بهعنوان کلید موفقیت کسبوکار شناخته میشود. شرکتها از طریق تجزیه و تحلیل کسبوکارشان میتوانند استانداردهای کیفی بالاتری از خدماتشان را ارائه کنند و هزینهها و خطرات را کاهش دهند.
آزمایشگاه علوم مدیریت بهطور خاص برای پاسخگویی به نیازهای جدید مدیریتی، جهت انجام تحقیقات در زمینه تجزیه و تحلیل کسبوکار طراحی شده است که یک گروه تحقیقاتی چندرشتهای برای توسعه روشهای تصمیمگیری، هوش تجاری و تجزیه و تحلیل کلانداده در آزمایشگاه فعالیت دارند. هدف این نوع از آزمایشگاهها، بهکار بردن آخرین پیشرفتها در تجزیه و تحلیل فناوری نرم تجاری، روشهای پشتیبانی تصمیمگیری برای مدیران و شرکتها و بهبود استفاده مؤثر از اطلاعات در اختیار مدیران است.
منبع: پُرسون