در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران به دلیل چالش های موجود در پرونده هسته ای خویش و برخی موضوعات دیگر، رودرروی آمریکا و کشورهای اروپایی قرار گرفته و اساسا در دولت سیزدهم نگرش مثبتی نسبت به عملکرد کشورهای غربی و توسعه روابط با آنها وجود ندارد، سیاست «نگاه به شرق» و به ویژه رابطه با روسیه از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
این روزها به محافل رسمی یا غیررسمی در حمل و نقل عمومی یا محیطهای عمومی که میرویم، تقریبا عمده صحبتها و دغدغهها حتی در جمعهای خانوادگی و دوستانه، صف نانوایی و جاهای مختلف حول موضوع افزایش قیمتها و ناتوانی مردم در تامین هزینهها و یا جبران بخشی از هزینههایی است که در زندگی به واسطه تورم و گرانیهایی که چند سالی است داریم تجربه میکنیم و این شرایط از نظر من شرایط نگران کنندهای است.
در 29 خرداد 1330 پس از اجرایی شدن قانون ملی شدن نفت، حسین مکی به عنوان سخنگوی هیاتی که تاسیسات نفتی را در اختیار داشتند، نهایی شدن نهضت ملی نفت و دراختیار گرفتن دفاتر مرکزی شرکت نفت ایران- انگلیس را اعلام و در مراسمی نمادین شبیه به آیینهای انتقال قدرت، پرچم ملی برافراشته شد.
پیرامون چند و چون و سرگذشت و سرنوشت برجام سخن بسیار گفتهاند و شنیدهایم، از موافقان و مخالفان گرفته تا تحلیلگران میانهرو در مصاحبهها، سخنرانیها و درج مقالات ابعاد گوناگون آن را بررسی و نتیجهگیری کردهاند.
«به نام سعادت ملت ایران و به منظور تامین صلح جهان امضا کنندگان ذیل پیشنهاد میکنند صنایع نفتی ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد.»
چهار سال از رسمی شدن ارز نیمایی در اقتصاد کشور ما میگذرد؛ در نتیجه اکنون، زمان مناسبی برای بررسی عملکرد ارز نیمایی از جنبههای مختلف اقتصادی است. در این یادداشت، بهصورت گذرا، به بررسی عملکرد ارز نیمایی از چند منظر میپردازم. موارد مدنظر در این یادداشت برای بررسی عملکرد ارز نیمایی عبارتند از: رشد اقتصادی، تاثیر نرخ ارز بر بازار آزاد، توزیع رانت، جلوگیری از قاچاق و مالکیت خصوصی. پس از بررسی این موارد، در نهایت به این مساله میپردازم که آیا در ایران میتوان نظام ارزی را از معضل چندنرخیبودن نجات داد و آن را تکنرخی کرد یا خیر.
یکی از پرسشهایی که امروز، پس از سپریشدن بیش از چهار سال از زمان مصوبه ارز ترجیحی نیمایی میتواند مطرح شود، این است که آیا مداخله در بازار ارز از طریق سامانه ارز نیمایی، توانست بر قیمت ارز در بازار آزاد تاثیرگذار باشد یا خیر. بهعبارت دقیقتر، اعمال این نوع مداخله در بازار ارز، توانست مانع افزایش بیشتر نرخ ارز شود یا خیر. در پاسخگویی به این پرسش، از تحلیل ساده مبتنی بر بررسی عرضه و تقاضای ارز استفاده میشود.
آیا بدهکاری و ورشکستگی میتواند نشانه سودآوری پنهان یکمجموعه باشد؟ پاسخ به این پرسش نامتعارف، میتواند فضای مباحث بانکی را روشنتر کند و برخی از تناقضها و ابهامات موجود در این خصوص را از جنبهای متفاوت که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، توضیح دهد.
در جملهای منتسب به مایر امشل روچیلد (۱۸۱۲-۱۷۴۴) آمده است که «اگر بگذارید پول یک کشور را کنترل کنم، برایم اهمیتی ندارد، چه کسی قانون آن کشور را مینویسد.» هرچند از ذهنخوانی روچیلد در بادی امر ممکن است بانکمرکزی بهعنوان ناشر انحصاری پول و متولی سیاست پولی در یک کشور به ذهن متبادر شود؛ اما میتوان این جمله را تا حدی به تمام بازیگران عرصه خلق پول تسری داد. یکی از مهمترین بازیگران، بانکهای تجاری هستند که نقش مهمی در فرآیند خلق پول و ایجاد نقدینگی در اقتصاد دارند.
مذاکرات وین به رغم برخی خوشبینیها باز هم منجر به امضای توافق نشد و هیات ایرانی بازگشت و متن جمع بندی شده در عمل بدون حضور هیات ایرانی بود که در اختیار همه هیاتها گذاشته شد.
در شناسایی مبانی انشای مقررات و قوانین عباراتی مانند اخلاق حسنه، عرف، آداب و رسوم هر سرزمین خودنمایی کرده بنا بر همین امر باور غالب حاکم بر تئوریهای حقوقی آن است که شرط ضروری مقبولیت قوانین انطباق قواعد بر اصول اخلاقی است، پیروان و طرفداران مکاتب حقوقی بهشدت پیگیر فراهم آوردن پایه اخلاقی برای قانون بوده و در همین راستا با وام گرفتن از وجدان عمومی جامعه سعی در نزدیکی مفاهیم قانونی با اصول اخلاقی داشتهاند.
نوشتن؛ آنهم برای روزنامهای که عمرش کمتر از یک روز است و در دورهای که غم نان نمیگذارد، به واقع تلاشی توانفرساست! به باغبانی در کویری میماند که انگار سالهاست عادت کرده به اینکه در خاکِ تیرهاَش ریشهی عمیقِ هیچ گیاهی نروید یا چندان که باید سیراب نشود.
هر سال، مناسبت «روز خبرنگار» در هفدهمین روز مرداد که فرا می رسد، فرصتی است تا در کنار تکریم ها و تهنیت ها که امری شایسته است، جامعه خبرنگاری کشور کارکردهایش را بازنگری کند و از خود بپرسد که چه قدر در انجام وظایف حرفه ای اش توفیق داشته است؟