مهاجرت و روابط بین‌المللی

برخی با این ذهنیت به مناسبات بین‌المللی می‌نگرند که آنچه مهم است سلسله مراتب قدرت و در راس آنها جایگاه قدرت‌های بزرگ در نظام بین‌المللی است، اما مهاجرت گسترده بین‌المللی نشان می‌دهد که نگاه عمودی مزبور، با تحولاتی که در سطح افقی در روابط بین‌المللی رخ می‌دهد، هماهنگی نداشته و نمی‌تواند توضیح‌دهنده این تحول عظیم اجتماعی و پی‌آمدهای سیاسی آن باشد.
تصویر مهاجرت و روابط بین‌المللی

به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر سیدمحمدکاظم سجادپور در یادداشتی نوشت: مهاجرت، پدیده‌ای کهن به درازای تاریخ بشری است. هیچ دوره و زمانی در تاریخ بشر را نمی‌توان سراغ گرفت که در آن مهاجرت صورت نگرفته باشد؛ به هر دلیلی که مهاجرت صورت پذیرفته، این پدیده، پیوسته یکی از پیشران‌های مهم در زندگی بین‌المللی بوده است. برخی از کشورها، مهاجرت بنیاد هستند. فراتر قاره‌ای مثل آمریکا، اعم از شمالی و مرکزی و جنوبی، بدون تاریخ تحولات مهاجرتی قابل درک نیست.

اما آنچه امروز در عرصه مهاجرت در جهان رخ می‌دهد با گذشت ایام، در کنار تشابه‌ها، بسیار متفاوت است. هیچگاه تاریخ بشری، مانند امروز مشحون از کنش و واکنش‌های مهاجرتی نبوده است. بنا به آمار سازمان بین‌المللی مهاجرت در حال حاضر3/6 درصد از مردم جهان مهاجر هستند. تحول و دگرگونی در مهاجرت این پرسش را ایجاد می‌کند که نسبت مهاجرت در روابط بین‌الملل چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ در پاسخ ابتدا باید فراگیر بودن مهاجرت را مد نظر قرار داد و روشن کرد که «روابط بین‌المللی امروز بدون مهاجرت» قابل درک نیست و اینکه مهاجرت سطوح مختلف «تنش و همکاری» بین‌المللی را در بر داشته است.

مهاجرت بین‌المللی در جهان کنونی، پدیده‌ای فراگیر است و همه ابعاد ملت‌ها را از خود متأثر می‌کند. شمار کنونی مهاجرین در دنیا به ۲۸۱ میلیون نفر بالغ می‌شود. این رقم که معادل جمعیت چندین کشور است افرادی را شامل می‌شود که در جایی زندگی و کار می‌کنند که محل تولد آنها نیست و به عبارت دیگر جابجا شده‌اند. جابجائی به معنای عبور از مرزها و استقرار در سرزمین‌های دیگر است. ترکیبی از ویژگی‌های کمّی و کیفی، فراگیر بودن مهاجرت بین‌المللی را روشن می‌سازد. از نظر اقتصادی، جمعیت کارگر مهاجر در دنیا رقمی بالغ بر ۱۶۴ میلیون نفر است. برخی از کشورها، به پولی که از این کارگران مهاجر به سرزمین اصلی خود ارسال می‌کنند، متّکی هستند. در چهار گوشه جهان را این پول رقمی حدود ۷۰۲ میلیارد دلار بالغ می‌گردد. از نظر اجتماعی، جابجایی این جمعیت عظیم به‌ صورت همزمان آشنایی با فرهنگ‌های گوناگون و تنش‌های فرهنگی و هویتی را به همراه آورده است. جوامع مهاجرتی، مخصوصاً از کشورها و مناطق پیرامونی، تبدیل به بخشی از اجتماع در هر کشوری شده‌اند، اما نگاه‌های تبعیض‌آمیز به مهاجران و همچنین احساس خطر، از نظر اجتماعی به روندهای نژادپرستانه دامن زده است و این به نوبه خود استفاده از موضوع وکارت مهاجرین را تقریباً در اکثر کشورهای جهان، فراروی سیاستمدارانی قرار داده است که بعضاً با برداشت‌های سطحی توده‌گرایانه، با ایجاد تنفر از مهاجرین کسب رای می‌کنند. تقریباً هیچ کشور غربی نیست که موضوع مهاجرت، در دستور کار سیاسی نخبگان آن قرار نگرفته باشد.

گستردگی مهاجرت، تعاریف سنتی مهاجرت را دگرگون ساخته است. پیشتر، کشورهایی تولید مهاجر می‌کردند و برخی به مصرف مهاجرت عادت داشتند و صرفاً در یک دسته‌بندی جا می‌گرفتند. اما در حال حاضر، تقریباً همه کشورها، بر شمول کشورهای غربی، مهاجردوست، مهاجرپذیر و گذر مهاجرتی هستند و البته در هر کدام از این دسته‌بندی‌های سه گانه انواع کنش‌های دوستانه و خصمانه بین‌المللی قرار دارد.

فراگیربودن مهاجرت، به معنای آن است که روابط بین‌المللی امروز را صرفاً نمی‌توان به رقابت قدرت‌های بزرگ تقلیل داد. برخی با این ذهنیت به مناسبات بین‌المللی می‌نگرند که آنچه مهم است سلسله مراتب قدرت و در راس آنها جایگاه قدرت‌های بزرگ در نظام بین‌المللی است، اما مهاجرت گسترده بین‌المللی نشان می‌دهد که نگاه عمودی مزبور، با تحولاتی که در سطح افقی در روابط بین‌المللی رخ می‌دهد، هماهنگی نداشته و نمی‌تواند توضیح‌دهنده این تحول عظیم اجتماعی و پی‌آمدهای سیاسی آن باشد. مهاجرت بین‌المللی روشن می‌کند که همه سطوح کنش و واکنش اعم از سطح فردی، سطح اجتماعی، سطح ملی، سطح منطقه‌ای و سطح جهانی، در روابط بین‌المللی در خور توجه و اعتنا هستند. فروکاستن روابط بین‌المللی به منازعات بین قدرت‌‌های بزرگ در تضاد با واقعیت آن نوینی مانند مهاجرت بین‌المللی است.حوزه مهاجرت، در سطوح روابط بین‌المللی، به انواع و اقسام تعاملات بین دولت‌ها شکل داده است. تعاملات دوجانبه مهاجرتی و معاهدات گوناگون در این حوزه را باید مد نظر قرار داد. بعلاوه تعاملات بین‌المللی و چند جانبه نیز حائز اهمیت هستند.

در این خصوص به نقش سازمان بین‌المللی مهاجرت باید اشاره کرد که هر چند محصول دوران پسا جنگ جهانی دوم و متولد شده در سال ۱۹۵۱ (۱۳۳۰)، یعنی فضای جنگ سرد است امروز با ۱۷۵ عضو، سعی می‌کند سیاست‌های مهاجرتی روشنی را با همکاری دولت‌ها، تدوین و تعریف کند. در این سازمان، اساس کار بر این فرض شکل گرفته که مهاجرت بین‌المللی پدیده‌ای غیرقابل کنترل و جلوگیری است، اما می‌توان آن را مدیریت کرد. لذا مدیریت مهاجرت، مرکز ثقل مفهومی و عملیاتی این سازمان‌ در روندی چند جانبه و مشارکتی است در همین راستا به ظهور و جا افتادگی رشته‌ای در حقوق بین‌الملل با عنوان حقوق مهاجران باید اشاره کرد که در درون خود معاهدات دوجانبه، منطقه‌ای، قاره‌ای و جهانی را در بر دارد. پیشرو در این خصوص، البته دولت مکزیک است.آنچه که گفته شد در مورد مهاجرین بود، اما پدیده دیگر که مستقلاً باید بدان پرداخت پناهندگان است که موضوع بحث مستقلی است اما در ورای نگاه کلان به ارتباط بین مهاجرت و روابط بین‌المللی می‌توان گفت هیچ کنشگر عمده‌ای در جهان امروز نیست که متأثر از مهاجرت نباشد و همچنین نمی‌توان روابط بین‌المللی را بدون مهاجرت فهمید.

منبع: اطلاعات

485350

سازمان آگهی های پرسون