مکاتب اقتصاد سیاسی کلاسیک و معاصر از مرکانتالیستها گرفته تا اجتماعیون و اشتراکیون و اخیرا نئوکلاسیکها و نهادگرایان معاصر بر آنند که دادوستد و همکاریهای اقتصادی بین کشورها و قارهها، کاهنده منازعات هستند و موجب افزایش رفاه و ثروت میشوند. چندانکه مبادلات فرامرزی نه تنها ضریب امنیت و آسایش را در داخل کشورها و جوامع بشری افزایش میدهند، بلکه پیشنیاز ثبات و رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی بهشمار میروند. بدیهی است افزایش ضریب امنیت ملی و منطقهای به ایجاد و حفظ صلح جهانی کمک میکند. در دهههای اخیر، نوآوریهای فنی، انبوهسازی کالاهای با فناوری بالا را ممکن ساخته و به نماد تولید و مبادله بینالمللی تبدیل کرده است که علاوه بر مبادله در زمینههای انرژی (برق، گاز و نفت) کالاهای مصرفی نیز با محتوای بالای تکنولوژیک بخش اعظم حجم و ارزش مبادلات را به خود تخصیص دادهاند و بنابراین حملونقل جادهای، دریایی و شبکههای برق، گاز و نفت نقش عمدهای در تولید و درآمد ملی کشورها دارند. لاجرم ایجاد زیرساختها و فضاهای کسبوکار مشترک نیز با توسعه روابط تکنوبیزینس ملازمه پیدا کردهاند. «تعامل سازنده با جهان» در بخشهای زیر میتواند مورد توجه ادارهکنندگان کشور قرار گیرد.