به گزارش سایت خبری پرسون، مرتضی مکی تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداشتی نوشت: سخنان آقای باقریکنی، معاون سیاسی وزارت خارجه و مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران حاوی نکات برجستهای که بتوان به آن استناد کرد که جمهوری اسلامی ایران میتواند در چارچوب برجام به مذاکرات احیای برجام برگردد، نیست.
واقعیت این است که این مواضع، مواضعی است که طی یکسال و نیم گذشته تکرار شده و در این یکسال و نیم گذشته فرصتهای زیادی وجود داشت که میتوانستند از این فرصتها برای احیای برجام استفاده کنند. اما شاید یک نکتهای که بتوان بارقهای از امید در آن دید این است که وقتی همواره سخن از احیای برجام میشد گفته میشد که آمریکاییها باید تعهد دهند و اینکه موضوع پادمان و انتقاداتی که نسبت به برنامههای هستهای ایران در آژانس گرفته میشود، حل شود تا ایران به مذاکرات احیای برجام بازگردد. ولی در این سخنان اخیر آقای باقری تنها بر بازگشت به برجام و احیای توافقنامه هستهای سال 2015 اشاره کردند.
در چهارماه گذشته اتفاقاتی افتاده که پرونده هستهای ایران را بسیار پیچیده کرده است.
یکی موضوع جنگ اوکراین است که در آن دولتهای آمریکا و اروپا معتقدند که این همکاریهای بین ایران و روسیه صورت گرفته که خط قرمز غرب را رد کرده است. موضوع دیگر تحولات و ناآرامیهای چهارماه گذشته است که درست است بزرگنماییهایی از این ناآرامیها شد و تلاش شد با یک بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی، فشار بر جمهوری اسلامی ایران وارد کنند ولی همچنان این موضوع به رغم اینکه شاهد آرامش و ثبات هستیم در دستور کار دولتهای غربی برای فشار به جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
صحبتهای آقای باقریکنی در شرایطی مطرح میشود که ما شاهد گفتوگوهای انتقادی میان ایران و آژانس هم هستیم. این گفتوگوها حاوی یک ابتکار عملی از سوی آژانس و یا ایران نیست که دو طرف بتوانند به یک برنامه زمانبندی شده برای بستن انتقادات و اتهاماتی که آژانس نسبت به برنامه هستهای ایران دارد، برسند. از این رو به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران اگر واقعا اراده جدی در این خصوص دارد، باید به هر شکل و صورتی شده بتوانیم با آژانس به یک توافقی در چگونگی بستن پرونده سایتهای مشکوکی که آژانس مدعی است، دست پیدا کنیم. نرسیدن به این توافقنامه تبعاتی خواهد داشت.
ما اجلاس شورای حکام در اسفندماه و اجلاس شورای حکام در خردادماه را در پیش داریم. این سه ماه بسیار حساس است و اگر قطعنامه دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران در آژانس صادر شود، پرونده ایران، پرندهای تقریبا امنیتی خواهد شد و امنیتی شدن پرونده هستهای ایران و زمینه برای ارسال آن به شورای امنیت وضعیت را برای ایران سخت خواهد کرد تا بتواند تحریمها را رفع کند. چراکه قطعا برجام با تمام ایرادات و انتقاداتی که بدان وارد است، همچنان بهترین سند برای رسیدن ایران و غرب به یک توافق در چارچوب برنامه هستهای ایران است. غربیها و بهخصوص آمریکاییها به دنبال این هستند که توافقی گستردهتر از برجام را پی بگیرند. توافقی که بتواند موضوعات دیگری در قبال ایران مثل توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران مطرح کنند تا در آن توافق جامع بتوانند ایران را تحت فشار قرار دهند.
به هر حال اگر از مرحله برجام بگذریم و بخواهیم به شکل دیگری با غرب به مذاکره ادامه دهیم، شاید مذاکرات در چارچوب یک سیاست گام به گام باشد که ایران در قبال تعلیق برخی از برنامههایش بتواند به بخشی از درآمدهای ارزی خود دست پیدا کند و نفت خود را بفروشد. قطعا چنین مکانیسم و سازوکاری یک سازوکار موقتی خواهد بود که هیچ گشایش اقتصادی برای ایران ایجاد نخواهد کرد.
ما به یک ابتکار عملی جدی و ملموس از سوی دست اندرکاران سیاست خارجی کشور برای احیای روند مذاکرات برجام نیاز داریم. فرصتی باقی نمانده که بخواهیم با طرح اتهامات، ادعاها و شعارهایی همه توپ را به زمین طرف مقابل بیندازیم. چراکه انداختن توپ به طرف زمین مقابل، مشکلی از برنامه هستهای ایران و سیاست رفع تحریمها و خنثی کردن تحریمها حل نمیکند. باید خیلی عملگرایانهتر و با یک هزینه- فایده بلندمدتتر به موضوع احیای مذاکرات برجام نگاه کرد.
منبع: آرمان ملی