به گزارش سایت خبری پرسون، همهگیری ویروس کرونا، بحرانی عجیب و بینالمللی بود که در کنار پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی، نظامهای آموزشی را هم بهشدت تحت تأثیر خود قرار داد. پس از اعلام جهانی شیوع بیماری کووید ۱۹، بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون نفر از دانش آموزان سراسر جهان به دلیل این بحران از شرکت در آموزشگاهها و مدارس منع شدند و ۱۹۵ کشور در سراسر جهان، دستور تعطیلی کلی و یا منطقهای مدارس خود را صادر کردند. بحران ناشی از پاندمی شدن بیماری ناشی از ویروس کرونای جدید، موجب حساستر شدن اذهان عمومی شد و آنها را در شرایط پذیرش بیشتری برای اندیشیدن درباره بهداشت، اقتصاد و آموزش و پرورش قرار داد.
بنا بر اظهارات محققان، زیربنای توسعه هر کشوری توسط آموزش و پرورش آن کشور گذاشته میشود و البته ستونهای اصلی آن را باید در آموزش ابتدایی جستوجو کرد. این اهمیت بهاندازهای است که بیتوجهی به آن، آثار زیانباری را در ابعاد مختلف بر پیکره پیشرفت و تعالی جوامع بر جای میگذارد. نظام آموزشی ایران طی سه دهه اخیر، به اقتضای شرایط خاص زمانی، مدلهای مختلف آموزشی را تجربه کرده است. در سطح جهانی هم ظهور شبکههای ارتباطی گسترده از قبیل اینترنت در کنار ابزار و امکانات آموزشی پیشرفته، باعث تحول در روشهای آموزشی شده است. بروز پاندمی کرونا باعث شد که رویکرد استفاده از آموزش مجازی و الکترونیکی به اشکال مختلف مورد توجه قرار گیرد. این رویکرد با توجه به جدید بودن و گستردگی استفاده، با مشکلات و مسائلی مواجه شد که بایستی جهت رفع و پیداکردن راه حل، مورد توجه ویژه متخصصان قرار گیرند.
در این زمینه، پژوهشگران دانشگاه تهران، مطالعهای را انجام دادهاند که در آن، به واکاوی تجارب معلمان دوره ابتدایی از آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا پرداخته شده است.
این پژوهش با مشارکت گروهی از معلمان ابتدایی شهرستان تهران و از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است. دادههای بهدستآمده از این طریق نیز با استفاده از روشهای آماری، تجزیهوتحلیل شدهاند.
یافتههای این مطالعه که برگرفته از اظهارات معلمان بودند در ۵ مقوله اصلی شامل بعد آموزشی، بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی و بعد فنی طبقهبندی شدند.
بر این اساس، مهمترین مضامین موجود در بعد آموزشی شامل تداوم تحصیل، فرصت بازبینی آموزشها برای دانشآموزان، پایین بودن سطح سواد اولیا، کاهش انگیزه دانش آموزان و زمانبر بودن آموزش مجازی هستند.
مرضیه دهقانی، پژوهشگر دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران و دیگر همکارش در این مطالعه، میگویند: «در بعد آموزشی، شخصیسازی آموزش، فرصت بازبینی آموزشها برای دانش آموزان و تداوم تحصیل، از نکات مثبت تلقی میشوند. آموزش مجازی در زمان شیوع ویروس کرونا با کمبودهایی مواجه بود، اما موجب شد دانش آموزان روند تحصیلی خود را طی کنند و از تحصیل بازنمانند».
آنها میافزایند: «آموزش مجازی از بعد ذکرشده فوق دارای نقاط ضعفی هم بود که نیاز به توجه دارند. یکی از این موارد، عدم کنترل مستقیم معلم بر فعالیتهای دانش آموزان بود. این مشکل باعث شده بود که دانش آموزان به تکالیف درسی، توجه کمتری داشته باشند و اهمیت آن هنگامی بیشتر مورد توجه قرار میگرفت که سطح سواد و معلومات اولیا کم بود».
از طرفی به گفته این محققان، «به علت اینکه آموزش مجازی برای معلمان زمانبر بود، همیشه نمیتوانستند بهطور کامل نقاط ضعف دانش آموزان در تکالیف را بررسی کرده و تکبهتک بازخورد دهند. همچنین به علت محدودیت زمان و مهارت کمتر، برخی معلمان از روشهای تدریس خلاق، کمتر استفاده میکردند. ضمناً به علت ماهیت کلاس مجازی و خصوصیات دانش آموزان دوره ابتدایی، کنترل صحبتهای دانش آموزان و ایجاد نظم در کلاس سختتر بود».
طبق یافتههای این پژوهش، در بعد فرهنگی نیز آموزش مجازی، نکات مثبت و منفی مختلفی داشته است. از نکاتی که کمککننده بود، میتوان به ورود آموزش مجازی به نظام تعلیم و تربیت اشاره کرد که مسلماً آموزش پساکرونا را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. آموزش مجازی با تمام محدودیتها، تبدیل به تجربهای نو برای معلمان، اولیا و دانش آموزان شد، مسئولیتپذیری دانش آموزان را افزایش داد و میتواند گامی مثبت در جهت پیشرفت نظام آموزشی با بررسی عملکرد کشورهای پیشرفته در این زمینه باشد.
دهقانی و همکارانش میگویند: «در بعد فنی، آموزش مجازی با مشکلاتی مانند سرعت پایین اینترنت، مهارت اندک برخی از اولیا و معلمان که باعث جذابیت کمتر فیلمها و محتوای تولیدی میشد و همچنین مشکلات شبکه اجتماعی دانشآموزی یا شبکه شاد مواجه بود. توجه به این مشکلات بدون تردید میتواند از این تجربه فوقالعاده، رویکردی کامل و منسجمتر ارائه دهد که در آینده به شکل بهتری قابل استفاده باشد».
این یافتههای پژوهشی را دو فصلنامه «نظریه و عمل در برنامه درسی» متعلق به انجمن مطالعات برنامه درسی ایران منتشر کرده است.
منبع: ایسنا