به گزارش سایت خبری پرسون، سیدحسن موسویچلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نوشت: در یک مقطع زمانی تلاش بر این شد که آسیبهای اجتماعی را به عنوان یک واقعیت اما واقعیتی تلخ بپذیریم و اقداماتی هم در ادوار مختلف انجام شد. اما بهرغم همه این اقدامات متوجه این هستیم که آسیبهای اجتماعی نگرانی جدی در کشور ایجاد کرده و روندی رو به افزایش دارد، تنوع بیشتری دارد، به درون خانوادهها رسوخ پیدا کرده و زنان و جوانان را هم درگیر کرده. به ویژه این روزها که فضای مجازی تاخت و تاز بیشتری در میان مردم دارد حتی در سنین بسیار پائین، حتی در پیش دبستانیها که از فضای مجازی برای آموزش و غیره استفاده میکنند، به مراتب این نگرانی بیشتر شده است.
در دولتهای مختلف هم یا با سیاستگذاریها و برنامهریزیهایی که انجام میشد، تلاش حداقلی به این معنی که واقعا به اندازه نیاز هیچ موقع به آسیبهای اجتماعی توجه نشد را داشتیم. هیچ موقع به کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی آنگونه که باید و آنگونه که اهمیت داشت، توجه نشد. همیشه آسیبهای اجتماعی در حاشیه سیاستگذاریها و برنامه ریزیها بود چون جذابیتی نداشت. چون ظهور و بروز آسیبهای اجتماعی در هر جامعهای نشانه ناکارآمدی آن جامعه، ساختارها و سازمانها برای تحقق آن زیست اجتماعی خوب برای مردم است.
طبیعتا دولتها هم خیلی علاقهمند به پرداختن به این موضوع نبودند و نیستند و میدیدیم هرازچندگاهی که اگر آمار یا تحلیلی بهویژه در سازمانهای دولتی ارائه میشود، معمولا مسئولان مورد عتاب و خطاب قرار میگرفتند که چرا این حرفها را زدید، چرا این اطلاعات را دادید و همیشه راجع به این موضوع این حساسیتها و غلبه نگاه سیاسی و امنیتی وجود داشت که این نوع نگاه بسیار هم برای امنیت اجتماعی، نگاه خطرناکی است. چون امنیت اجتماعی پایدار با افزایش سرمایه اجتماعی که یکی از مولفههای مهم در تحقق امنیت اجتماعی پایدار است، تحقق پیدا میکند و افزایش سلامت اجتماعی میتواند تحقق بیشتری پیدا بکند. اما این روزها دوباره صحبت از حل فوری آسیبهای اجتماعی است.
من به عنوان کمترین کارشناس در این حوزه اتفاقا اعتقاد دارم که آسیبهای اجتماعی را نباید فوری حل کرد و دلیل دارد. چون آسیب اجتماعی یک شبه به وجود نیامده که یک شبه بخواهد از بین برود. وقتی میگوییم آسیب اجتماعی باید فوری حل شود، پشتمان میلرزد از این بابت که دوباره نگاه بگیر و ببند و جمع کردن و به حصار بردن را شاهد باشیم. معلوم است که در چنین شرایطی، هیچ اتفاقی نمیافتد. ما اگر قرار است آسیبهای اجتماعی را مدیریت کنیم؛ کنترل کنیم که گام اول کنترل روند وضعیت موجود است و بعد اگر همه شرایط فراهم باشد، تعیین کنندههای موثر بر افزایش آسیبهای اجتماعی نقششان کمرنگتر و تعیینکنندههای محافظ بیشتر شود. آنوقت میتوانیم امیدوار به کاهش باشیم. لذا حتی کنترل روندش هم با این شرایط خیلی قابل تصور نیست تا چه رسد که قرار باشد آسیبهای اجتماعی فوری حل شود یا به صفر برسد.
اینها ادبیاتی است که پشت ما را حداقل مرا به عنوان کارشناسی که 27 سال در این حوزه دارم کار میکنم را میلرزاند. چون این ادبیات یعنی تقویت دوباره رویکردهای، سیاسی، امنیتی، تخریبی، جمعآوری و بگیر و ببند در حوزه آسیبهای اجتماعی. لذا وقتی میگوییم قرار است آسیبهای اجتماعی فوری حل شود، تنها استراتژیهایی که به ذهن میآید، اینهاست که امتحانش را پس داده و ما با این رویکرد و این استراتژیها هیچگاه نتوانستیم آسیبهای اجتماعی را مدیریت کنیم.
اگر به دنبال این نوع استراتژیها باشیم، مطمئن باشیم آسیبهای اجتماعی لایههای زیرزمینی را بیشتر درخواهد نوردید. لذا خواهشم از مسئولان این است که اگر مسئولیتی دارند- خواه انتخابی یا انتصابی- و میخواهند در حوزه آسیبهای اجتماعی کاری کنند یا حرفی بزنند، اول مطالعه و بررسی کنند، نظر کارشناسان را بگیرند و بعد عبارتی را بگویند یا برنامهای را پیشنهاد دهند. گاهی مواقع میخواهیم ابرو را برداریم ولی چشم را هم کور میکنیم! کاری نکنیم که آسیبهای اجتماعی مجدد به لایههای زیرزمینی رسوخ پیدا کند که آنوقت مثل بمب خطرناکی خواهد بود که هر آن ممکن است آثار منفی آن را در جامعه شاهد باشیم.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی