محرمانه لاریجانی

وقتی روز 4خردادماه 1400 نام علی لاریجانی در میان نامزدهای احرازصلاحیت شده نبود، این سوال بزرگ پدید آمد که رییس 12ساله مجلس شورای اسلامی که در کارنامه خود تصدی جایگاه‌های بالادستی نظیر دبیری شورای عالی امنیت ملی و ریاست صداوسیما را نیز دارد، چرا صلاحیتش برای ریاست‌جمهوری تایید نشد.
تصویر محرمانه لاریجانی

به گزارش سایت خبری پرسون، روشن شدن دلیل یا دلایل این ردصلاحیت با وجودی که بارها از سوی شخص علی لاریجانی و نیروهای نزدیک به او از شورای نگهبان پیگیری شد، لیکن هر بار شورای نگهبان با عطف به اینکه اعلام دلایل ردصلاحیت به نامزدها پیش‌بینی نشده است، درخواست لاریجانی را بی‌پاسخ می‌گذاشت. اصرار از لاریجانی و انکار از شورای نگهبان تا مدت‌ها پس از انتخابات ریاست‌جمهوری نیز ادامه داشت تا اینکه هادی طحان‌نظیف در یک نشست خبری اعلام کرد که دلایل ردصلاحیت به‌صورت محرمانه به علی لاریجانی ابلاغ شده است.

این ابلاغ اما برای لاریجانی کفایت نمی‌کرد چراکه او قصد داشت دلایل ردصلاحیتش اعلام عمومی شود و برای همین منظور، از شورای نگهبان خواست که مهر محرمانه را از نامه بردارد. بی‌پاسخ ماندن درخواست لاریجانی، او را بر آن داشت تا در ضمن نامه‌ای 30صفحه‌ای خطاب به این شورا، دلایل ردصلاحیتش را نیز به چالش بکشد و توضیحات تکمیلی درخصوص آن‌ها بدهد.

در این میان روز گذشته خبرگزاری فارس، صحت نامه منتسب به شورای نگهبان را تائید کرد که در آن دلایل ردصلاحیت لاریجانی آمده بود. براساس نوشته این خبرگزاری، در نامه شورای نگهبان آمده است: سهیم بودن رئیس سابق مجلس در بخش هایی از نابسامانی و وضع نامطلوب موجود در دولت مستقر (دولت دوازدهم) و عدم رعایت اصل ساده زیستی مسوولان، مورد تاکید امام راحل و مقام معظم رهبری بر اساس ملاحظه فهرستی از اموال غیر منقول مربوط به همسر و فرزندان، اعلام شده از سوی مراجع قانونی کشور، از جمله دلایل رد صلاحیت علی لاریجانی اعلام شده است.

یکی از موضوعاتی که در دوره انتخابات هم به‌عنوان یکی از دلایل مهم ردصلاحیت لاریجانی مطرح بود، سکونت یکی از فرزندان او در کشور انگلیس بود که چون این اقامت مخالف مصوبه شورای عالی امنیت ملی در سال88 دانسته شد، به‌نحوی در وضعیت صلاحیت لاریجانی موثر واقع شد. لاریجانی در نامه خود تحت‌عنوان «پاسخ به شورای نگهبان» به این امر اشاره و تصریح می‌دارد: «آیا تاریخ این مصوبه را مشاهده فرموده‌اید؟ فرزند بنده با همسرشان در سال83 برای ادامه تحصیل سفر کرده‌اند و مصوبه شورای عالی امنیت ملی مربوط به سال88 است.

یعنی فرزند بنده باید علم غیب می‌داشتند که پنج سال بعد چنین مصوبه‌ای صادر خواهد شد». لاریجانی در بخش دیگری از پاسخ خود، تابعیت و اقامت فرزند و دامادش در کشور خارجی را رد و آن را صددرصد دروغ عنوان می‌کند. دلیل دیگری که در ایام انتخابات برای ردصلاحیت لاریجانی آورده می‌شد، نزدیکی او به دولت روحانی و سهیم بودنش در ایجاد وضعیت نامطلوب موجود بود. لاریجانی در پاسخ خود به همین موضوع نیز اشاره و تصریح می‌کند: «شما با چه معیاری این مساله را ارزیابی کردید؟ اساسا اولا معیار تشخیص شما برای اینکه چه میزان از مشکلات منشا خارجی دارد و چه میزان منشا داخلی دارد چیست؟ ثانیا در صورت پاسخ به سوال اول، معیار تشخیص نقش دستگاه‌های مختلف مخصوصا سایر قوا چیست؟ ثالثا در صورت پاسخ به دو سوال گذشته، معیار تشخیص نقش هر یک از افراد مسوول چیست؟» لاریجانی در سطور دیگری از پاسخ خود، به بندهای دیگری از دلایل ردصلاحیتش که ازسوی شورای نگهبان به او ابلاغ شده، ازجمله مواضع سیاسی در جریان فتنه سال88، سفرهای متعدد اعضای خانواده به خارج از کشور، عدم رعایت ساده‌زیستی، حمایت از افراد ردصلاحیت‌شده و دفاع از عملکرد آن‌ها و مداخله یکی از فرزندان در قراردادهای خدماتی و ساختمانی مجلس شورای اسلامی نیز جواب داده است که به‌دلیل طولانی بودن در این مقال و مجال نمی‌گنجد. اما فارغ از این پاسخ‌ها، علی لاریجانی قرار است در آینده سیاسی ایران چه جایگاهی داشته باشد و پاسخ‌هایی نظیر آنچه ذکرش رفت، چه تاثیری بر این آینده خواهد گذاشت؟

بازسازی رابطه با حاکمیت؟

شاخصه مهم طیف راست میانه که می‌توان در چهره‌هایی نظیر ناطق‌نوری، روحانی و لاریجانی دید، برخورداری از اعتماد حاکمیت است. وجود این اعتماد نیز باعث شد که اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور، به هاشمی‌رفسنجانی و حسن روحانی گرایش یابند و او را در برابر نامزدهای متکثر اصولگرایان حمایت کنند. علی لاریجانی نیز به‌واسطه سال‌ها جلوس بر مسندهای رفیع نظام، از چهره‌های مورداعتماد حاکمیت محسوب می‌شود. بااین‌حال، ردصلاحیت لاریجانی به دست شورای‌نگهبان موجب شد تا گزاره‌ روابط خوب و سازنده او با حاکمیت تا حدی دچار خدشه شود؛ ازاین‌رو تمام تلاش لاریجانی در لایه اول بازسازی روابط خود با حاکمیت است و می‌خواهد به‌نوعی این عدم اعتباری را که از شورای نگهبان به دلیل احراز نشدن صلاحیت حاصل شده است بازسازی کند.


لاریجانی به‌موجب خصایص خاص خانوادگی مثل انتساب نسبی‌اش به آیت‌الله‌العظمی میرزا هاشم آملی، از مراجع بزرگ تقلید و نیز انتساب سببی‌اش به شهید مطهری، هیچ‌گاه حاضر نبوده و نشده که با جریان‌های اپوزیسیون چپ‌نما همدست و هم داستان شود؛ چه آنکه وقتی در انتخابات مجلس دهم ازسوی اصلاح‌طلبان قم موردحمایت قرار گرفت، پس از انتخابات این حمایت را در رأی‌آوری خود موثر ندانست و بعد هم که وارد مجلس شد، نیروهای نزدیک به او حساب‌شان را از فراکسیون امید جدا کردند و دست به ایجاد فراکسیون جداگانه با عنوان فراکسیون ولایی زدند. در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری نیز با اینکه لاریجانی ردصلاحیت شد اما در پیام‌های مختلف مردم را به حضور در انتخابات تحریک و تشجیع کرد و حاضر نشد با تاکتیک تحریمی نیروهای داخلی و خارجی همنوایی کند؛ بنابراین قدم اول لاریجانی برای تجدیدحیات سیاسی، کاستن از فاصله خود با حاکمیت است.

اپوزیسیون دولت جدید

قدم بعدی لاریجانی پس از بازسازی رابطه خود با حاکمیت، قرار گرفتن در جایگاه اپوزیسیون دولت فعلی یعنی دولت سیدابراهیم رئیسی است. یکی از نشانه‌های مهم قرارگرفتن لاریجانی در موضع اپوزیسیونی دولت رئیسی، کنار رفتن از پرونده چین و واگذاری آن به معاون اول رییس‌جمهوری بود. از طرفی، استعفای شیخ صادق آملی لاریجانی از شورای نگهبان در اعتراض به روند بررسی صلاحیت برادرش نیز در نوع خود در راستای پروژه زاویه یافتن لاریجانی‌ها با وضعیت موجود در عین حفظ روابط حسنه ایشان با مجموعه حاکمیت، برداشت می‌شود؛ بنابراین باید تصریح داشت فرایندی از مدت‌ها قبل درحال دنبال شدن است تا در مقطع زمانی مناسب، جمع‌بندی و نتیجه سیاسی مدنظر علی لاریجانی حاصل شود.

به بیان بهتر، لاریجانی با مانور تعمدی و دامنه‌دار روی موضوع ردصلاحیتش قصد دارد روندهای موجود را ضمن حفظ چهارچوب‌های رسمی به چالش بکشد تا از این طریق و به‌موازات حاکمیت، بتواند خود را به نیروهای ناراضی سیاسی و اجتماعی هم نزدیک کند؛ بنابراین یک برنامه بلندمدت، هویتی، فرایندی و کاملا بنیادی برای شخص لاریجانی وجود دارد که صرفا قدرت‌محور و انتخاباتی نیست و نگاه او بسیار فراتر این مقولات موضوعی و مصداقی است.

شرایط اصلاح‌طلبان در مقایسه با سال۸۴ بسیار بدتر است و کاملا تضعیف شده‌اند و بنابراین دیگر نمی‌توانند به‌عنوان نیروی فشار علیه دولت مستقر نقش‌آفرینی کنند. در این وضعیت، علی لاریجانی احساس می‌کند اگر بتواند آن بازسازی را در حاکمیت انجام دهد و رابطه خود را با بخشی از اصولگرایان حفظ کند، احتمالا خواهد توانست در بین اصلاح‌طلبان تبدیل به صدای اصلی شود و وضعیت سیاسی سال۹۲ و حمایت از نامزد نیابتی را تکرار کند؛ هرچند بحث کاندیدای نیابتی، منتقدان بسیاری بین اصلاح‌طلبان دارد و وجود همین منتقدان باعث شد که قاطبه نیروهای اصلاح‌طلب در انتخابات اخیر، از ایده حمایت از گزینه ائتلافی عبور و انتخابات را به‌کلی تحریم کنند.

بزرگ‌ترین پاشنه آشیل پروژه علی لاریجانی

اگر پروژه علی لاریجانی در معرض آسیب‌شناسی قرار بگیرد، باید تصریح داشت که آسیب یا خلأ اصلی این پروژه در بخش اجتماعی آن است؛ چراکه در حوزه اجتماعی زمانه با آنچه در ذهن این طیف یعنی راست میانه وجود دارد، فاصله گرفته و عبور کرده است؛ ازاین‌رو بازگشت به عرصه سیاست، حداقل در میان‌مدت برای لاریجانی یا سایر نیروهای موثر راست میانه منطقی به نظر نمی‌رسد و نشانه‌های آن را هم نمی‌شود در جامعه دید؛ چراکه ضربه اصلی به لاریجانی و اساسا به نیروهای میانه و عملگرا، توسط روحانی و دولت‌های یازدهم و دوازدهم وارد شد.

نزدیک شدن بیش‌ازاندازه لاریجانی به روحانی دلیل کم‌اقبالی مردم به لاریجانی و ایده‌های اوست. به‌عنوان نمونه، در ماجرای افزایش قیمت بنزین مردم میان روحانی و لاریجانی فاصله‌ای نمی‌گذارند؛ بنابراین اینکه لاریجانی بخواهد از زیر فشار افکار عمومی بیرون بیاید، کار ساده‌ای نیست و نباید خیلی مکانیکی به این موضوع نگاه کرد.

جامعه پدیده‌ای پویاست که با توجه به اقتضائات موجود، نسبتش با جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی را بازتعریف می‌کند؛ بنابراین، این امکان وجود دارد که در بلندمدت نظر جامعه درباره علی لاریجانی با تغییر مواجه شود. علی لاریجانی به‌واسطه زیرکی و هوشمندی ذاتی، حتما از وضعیت کنونی خود در میان مردم مطلع است و می‌داند که با تابلوی سابق نمی‌تواند نقطه‌نظرات جامعه خاصه نسل جوان را جلب کند اما با توجه به نشانه‌های موجود و با توجه به ضربه‌ای که روحانی به حیثیت راست میانه ازجمله علی لاریجانی زد، بعید است که در کوتاه‌مدت و حتی میان‌مدت بتواند جایی در رده‌های بالای افکارسنجی‌های مردمی کسب کند. علی لاریجانی چشم به آینده‌های دوردست دارد.

منبع: صبح نو

376136