به گزارش سایت خبری پرسون، چاپ تازه نمایشنامه «درس و آوازهخوان طاس» نوشته اوژن یونسکو با ترجمه داریوش مهرجویی منتشر شد.
در معرفی ناشر از این کتاب آمده است: دو نمایشنامه «درس» و «آوازخوان طاس» را میتوان جزو مهمترین آثار اوژن یونسکو دانست که هر دو از کارهای اولیه اوست.
نمایشنامه «درس» به رابطه یک استاد و شاگرد میپردازد؛ رابطهای که منجر به فاجعه میشود. این نمایشنامه نشان از سختی ایجاد ارتباط میان انسانها دارد، انسانهایی که در کنار هم هستند اما همچنان نمیتوانند با یکدیگر رابطه معناداری برقرار کنند.
نمایشنامه «آوازخوان طاس» درباره خانواده اسمیت است که در اتاقی نشستهاند و راجع به همه چیز با هم حرف میزنند. آنها درباره خانوادهای گفتوگو میکنند که همه اعضایش بابی واتسون نام دارند. آنها هر لحظه فراموش میکنند که شخص بهخصوصی به نام بابی واتسون زنده است یا مرده.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
پروفسور: از قصد که اونو نکشتم.
خدمتکار: ولی متأسف که هستی؟
پروفسور: اوه البته ماری، قسم میخورم، خیلی متأسفم.
خدمتکار: منم نمیتونم به خاطر تو متأسف نباشم. نمیدونم چرا. با وجود همه اینها، باز میبینم که تو پسرِ... بدی نیستی. سعی میکنم بازم این خرابکاریتو رفع و رجوع کنم. ولی بار آخرتهها! دیگه نباید شروع کنی. ممکنه باعث سکته قلبیت بشه.
پروفسور: آره ماری. راست میگی. حالا میخوای چیکار کنی؟
خدمتکار: باید دفنش کنم. همراه سی و نه جسد دیگه، که رو هم میشه چهل تا تابوت. به مأمور کفن و دفن زنگ میزنم و بعدش به پدر آگوست که عاشق منه... حلقه گل و مُل هم خودم سفارش میدم.