به گزارش سایت خبری پرسون، آرش زرنیخی نویسنده و کارگردان تئاتر در گفت و گوی اختصاصی با پرسون به بررسی آسیب شناسی تاریخ تئاتر ایران از دیرباز تاکنون پرداخت وگفت: ضعف درتئاتردر کل ایران است و فقط مرتبط با استان مرکزی نیست.
وی ادامه داد: فرهنگ نمایش در تاریخ ایران بیشتر نمایش های آیینی و مذهبی بوده و تفاوت نمایش آیینی و تئاتر در این است که در آیین های نمایشی با پرسشگری سروکار نداریم و نمایش های آیینی ریشه در اعتقادات مذهبی یک تمدن دارد و فقط منظور اسلام نیست بلکه تمام ادیان است .
وی افزود: ایران دارای پیشینه های چندین هزار ساله یکتا پرستی است و این آیین های نمایشی بر مبنای یک نوع ایمان اسطوره های دینی برگزار میشود و بنا نیست در این مناسک روحانی حرف جدیدی زده شود و عموما مطالب یکسان و در یک مسیر گفته می شود.
زرنیخی گفت : در نمایش های آیینی با تماشاگر و بازیگر مومن مواجه هستیم که دغدغه مذهب خود را دارد اما در تئاتر بحث مشکلات اجتماعی فرهنگی هنری و ناهنجاری ها میباشد که گاهی بصورت طنز یا غیره به اجرا درمی آید .
وی تشریح کرد: ا تئاتر در سده ۶ و ۵ پیش از میلاد مسیح در یونان باستان جهان را مدیون خودش کرد که ان زمان هم مباحث فرهنگی و فلسفی بود، چرا که یونان مهد تئاتر و فلسفه است.
زرنیخی با بیان اینکه در یونان باستان تئاتر دارای محل مخصوص برای اجرا بوده است، ادامه داد: فلسفه موتور پرسشگر اجتماعی است که برخلاف روال آیینی، جامعه را به پرسشگری میکشد.
وی افزود: به دلیل اینکه فلسفه با تئاتر آمیخته میشود آن جوهر پرسش گری در تئاتر غرب نمودار میشود.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: مردم ایران اغلب نمایش های آیینی به انضمام یکسری نمایش های میدانی و رو حوضی داشته اند که تعدادشان کم بوده و یکسری بازیگران دوره گرد داشته است که به ابعاد سیاسی جامعه و حکام متلک هایی میگفتند، این دسته از نمایش ها بخاطر ذاتشان که متلک اندازی به سیستم حاکم بوده اصلا تماشاخانه نداشته اند، چون اگر در مکانی خاص اجرا میشدند با هجوم گزمه ها مواجه می شده اند.
وی با بیان اینکه دو اشکال اساسی در نمایش ایرانی داریم یکی اینکه از لحاظ تاریخی مکانی برای اجرای تئاتر نداشته اند و دوم اینکه نویسنده نداشته اند، ابراز کرد: مردم ایران در واقع نمایشنامه نویس نداشته اند و مغز متفکری پشت نمایش هایشان نبوده است، چرا که اولین مغز متفکر تئاتر، نویسنده و کارگردان است و نمایش های ایرانی کارگردانی نمیشده اند و به هر دلیل این فقر نگاه فلسفی ایرانی ها در طول تاریخ است و در واقع تئاتر ایرانی پرسشگر نبوده بلکه پرمتلک بوده است و با دقت میتوان دید اکثر نمایشنامه ها غربی و وارداتی بوده و هویت داخلی کپتر به متن تبدیل شده است .
زرنیخی گفت: پلوتارک مورخ در بخشی از نوشته هایش اشاره میکند در کرمان و همدان در دوره اسکندری تماشاخانه حکومتی دایر بوده و یا در دوره اشکانیان نمایش یونانی در ایران اجرا میشده است که البته این نمایش ها در دربار ارود و آرتاباز اجرا میشده که خود با تئاتر و فرهنگ یونان باستان آشنایی داشته است و نشان میدهد مردم هیچ نقشی در این تماشاخانه ها نداشته اند و تماشاخانه ها حکومتی بوده اند و این روال ادامه داشته تا در دوره صفویه مردم در ایران پاتوق نمایشی نداشته اند و در دوره صفویه که امنیت نسبی ایجاد میشود قهوه خانه ها پاتوق نقالی می شوند.
وی ادامه داد: تفاوت تئاتر ایران و غرب در این است که در ایران مکانی برای اجرای نمایش نداشتیم، اما در غرب تئاتر رفتن جزئی از فرهنگشان حتی در سخت ترین شرایط بوده است.
این نویسنده تئاتر افزود: تئاتر برای رسیدن به جایگاه واقعی اش در ایران، باید جزیی از فرهنگ ما شود که البته مانند بسیاری از کشورهای جهان نیازمند بودجه کلان دولتی است و همانطور که گاز در خانه ها لوله کشی شده است تئاتر نیز باید در خانه ها لوله کشی شود و این رمز موفقیت تئاتر و هنر نمایش در ایران خواهد بود.
زرنیخی با اشاره به اینکه در حوزه تئاتر و فرهنگ و هنر باید افراد کاربلد و دغدغه مند وارد شوند، اظهار کرد: یکی دیگر از مسایلی که به نظرم به نوعی به تئاتر آسیب میزند برگزاری جشنواره های استانی است که فکر میکنند از تئاتر حمایت میکنند اما کارگردانانی مانند من هستند که در مطبوعات متذکر می شویم برگزاری یک جشنواره استانی حمایت از تئاتر نیست و تئاتر باید برای رونق گرفتن با بودجه های دولتی حمایت شود.
وی تاکید کرد برای حمایت از تئاتر باید یک تماشاخانه در مرکز شهر و روستا ایجاد شود و از تحصیل کرده های این هنر در اتاق فکر سیستم های مرتبط با تئاتر استفاده و حمایت شود.
زرنیخی در پایان یادآور شد: مسئولان فرهنگ در سطح کلان دغدغه ای برای تئاتر ندارند و مهمترین دغدغه شان پرداخت حقوق کارمندانشان است و تا زمانی که تئاتر در خانه ها لوله کشی نشود به جایگاه اصلی خود نخواهد رسید و نکته پایانی اینکه تئاتر باید در کتابهای درسی و سیستم آموزشی نیز وارد شود تا نوجوانان و جوانان با این هنر بیشتر آشنا شوند چرا که هنر نمایش و تئاتر با بومی سازی علاوه بر کسب درامد و اشتغالزایی می تواند باعث گسترش فرهنگ ایران در جهان و ثبت بسیاری از وقایع مهم تاریخی کشور عزیزمان شود.