اغلب نامزدها جز یک یا دو نفر دنبال کار کارشناسی نیستند و به خصوص آنهایی که وعده های رویایی می دهند کاری به کار کارشناسی و آمار ندارند و فقط می گویند که چه بگوییم تا مردم خوششان بیاید و به ما رای بدهند.
تنها پرسش این است که چرا برخی از کاندیداهای گرامی، سطح کار را پایین آورده اند و از مدیریت عالم و آدم و تحقق برنامه های رشد شتابان در کشور و منطقه، وعدۀ ارزاق اولیه می دهند و به راستی این طنز روزگار است که ملت بزرگ و گرامی ایران را بدین امور مخاطب قرار دهیم.
با حفظ احترام همه نامزدها، باید گفت؛ اگر حضور و ادامه گفتمان شهید رئیسی عزیز را که ترجمان دیگری از گفتمان امام و انقلاب و رهبری است، میخواهید و به آن اعتقاد راسخ دارید -که میدانیم دارید- باید به ائتلاف تن بدهید و در غیر اینصورت، با عرض پوزش و خدای نخواسته روی تاکیدهای مکررتان بر ادامه راه شهید رئیسی غباری از خدشه مینشیند.
تایید صلاحیت دکتر مسعود پزشکیان که همواره با صدایی رسا میگوید: "من یک اصلاح طلب هستم."مرکز ثقل هوشمندی و دور اندیشی نظام برای افزایش مشارکت مردم بوده است.
با گذشت حدود ۴۵ سال از انقلاب اسلامی و برگزاری دهها دوره انتخابات در عرصههای مختلف، ما مردم ایران اینک مجموعهای گرانقدر از تجربیات انتخاباتی را در اختیار داریم که در آن تلخیها و شیرینیهای متعدد و گوناگونی به چشم میخورد.
انتخابات اخیر نیز فقط از نظر برخی از آنان موجب راه خروجی ولو موقتی برای این بنبست و ناامیدی سیاسی تلقی میشود. هنوز اکثریت منتقدین وارد این میدان نشدهاند. در واقع میتوان گفت جامعه ایران از این حیث کاملا دوقطبی و به دو قسمت مساوی تقسیم شده است. نیمی طرفدار مشارکت و اصلاح امور و در بدترین حالت تداوم وضع موجود و نیمی هم در نقطه مقابل قرار دارند.
اصل شاخص انتخاب ملی مردم به میزان آرای آنها و در شرکت تعیین کننده در انتخابات بستگی دارد. در انتخابات ریاست جمهوری از گذشته تا امروز شاخص اصلی، حضور مردم به میزان رأی دادن یا در پای صندوق در روز انتخابات بوده و این امر اصلی تعیین کننده ارزیابی میشود.
آقای روحانی را میتوان «نامحبوبترین» رئیسجمهور ایران لقب داد. این نه ادعای ما که نتیجه نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) وابسته به جهاد دانشگاهی است؛ که از قضا جهتگیریاش در پارهای امور همسو با دولتمردان آقای روحانی دستهبندی میشد.
عامل چهارم همان مردم هستند. اگر عده ای که تا امروز با تردید مواجه هستند یا به هر دلیلی تمایلی به مشارکت در انتخابات ندارند، وارد عرصه انتخابات نشوند، مسئله انتخابات می تواند برای مردم پرهزینه باشد.
مردم تنها سلاح بی خدشه و تمامی ناپذیر و پرشور هستند که تاریخ انقضا ندارند و برخلاف دیگر ابزارها و نهادها و امکانات، دچار کهنگی و انحلال و تجدید و تغییر نمیشوند.
مدتهاست اخراج اساتید دانشگاه در منظر افکار عمومی مورد بحث و گفتوگو است و به شکلی ناباورانه، چشم در چشم ملت و همچنین اخراجیها این موضوع انکار میشود.
واقعیت این است که «انتخابات» در جمهوری اسلامی ایران، یک صحنه نمایشی نیست و مردم در میدانی بزرگ، دست به انتخاب میزنند و ثمره این کنشگری ملی، «تولید قدرت» است. برای همین، چون «انتخابات» واقعی است و برای کشور و نظام «سرمایه اجتماعی» میسازد؛ دشمن به موازات این بزنگاه سرنوشت ساز تلاش میکند بر انتخابات ایران تأثیر بگذارد.
دکتر محمد فاضلی استادی است که اغلب میتوان چیزی از او آموخت، اما راهی که برای سیاستورزی برگزیده است، اعم از از اینکه درست یا نادرست باشد، بنا به سرشت خود صبوری بینهایتی را طلب میکند. اگر قرار به عصیان در برابر هر بیعدالتی و ستمی باشد، خیلی نباید در پی اصلاحگری و بخصوص روزنهگشایی بود.
متن کامل یادداشت محمد فاضلی پس از بلوای میزگرد فرهنگی:
آمده بودم به دور از هیاهو، در زمانهای که دعوت به عدم مشارکت، تحسین و لایک بیشتری دارد، از ضرورت مشارکت و قرار دادن کشور در مسیر «عقلانیت بهبود تدریجی اما مستمر» بدون تندروی بگویم. و اتفاق دیشب در تلویزیون هیچ تغییری در این باورم ایجاد نکرده است.
اساتید بسیجی به عنوان قشری فرهیخته، دارای دانش و تخصص علمی و اعتبار اجتماعی لازم میتوانند نقش مؤثری در جلوگیری دانسته یا عمدی شکلگیری دوقطبیهای کاذب و مخاطره آمیز داشته باشند.
وضعیت اینترنت در ایران را میتوان عجیب و ناامیدکننده خواند. از یک طرف مردم و کسبوکارها ناراضی هستند و از طرف دیگر مقامات دولتی از آن دفاع میکنند. تفاوت این نظرات در حدی است که انگار دو طرف از دو اینترنت متفاوت صحبت میکنند. بیراه هم نیست، واقعا اینترنتی که دولتیها از آن صحبت میکنند با اینترنت مردم متفاوت است.
«فرق میکند چه کسی رئیسجمهور شود» و این تفاوت جز با رای مردم رقم نخواهد خورد. مردم این روزها باید بیش از پیش در انتخاب و رای خود دقت نمایند چرا که رای امروز آنها در سرنوشت سالهای آینده کشور و موفقیتها و پیروزیها یا شکستها و ناکامیها تاثیر مستقیم دارد.
اگر مشارکت بالا را ضروری بدانیم باید به تبعات آن نیز تن داد. تبعات آن احترام گذاشتن به خواست مردم مشارکتکننده است. طبعا نمیتوان گفت که قانون چنین میگوید و اسلام چنان میگوید و باید همه تابع باشند. اگر چنین ایدهای در ذهن است، ترجیح دارد که از ابدا وارد این ماجراها نشد.
بیتردید در این مقطع حساس که ایران اسلامی به عنوان قدرتی نوظهور و تاثیرگذار در منطقه ظاهر شده، حضور پرشور و شعور در عرصه انتخابات بیانگر درایت و بصیرت ملت همیشه بیدار خواهد بود.
طبق گزارش های موجود، به اهتمام دولت و حمایت ویژه شهید خدمت دکتر رئیسی، قانون رتبهبندی مشاغل در روابط عمومی دستگاه های اجرایی به تصویب رسیده و به زودی ابلاغ خواهد شد، در این قانون، جهش و ارتقا بر مبنای مهارت و سوابق خدمتی، صورت می گیرد.
فضای معنوی و احیاکننده ارزشهای انقلابی که با شهادت آیتالله رئیسی و همراهان ایشان و تشییع پیکرهای آنان پدید آمده و نهتنها به جایگاه ریاستجمهوری اعتبار بخشیده، بلکه حس قدرشناسی از شهیدان خدمت را در جوانها برانگیخته است. چنین فضایی مشوق و محرک مشارکت در انتخابات بوده و ریختن رأی به صندوق حداقل تعهد و مسئولیتشناسی مردم نسبت به شهیدان خدمت به حساب میآید.
یکی از شما ۶نفر، به جای دادن امیدهای واهی که اساسا باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب میداند نخواهد توانست معجزه کند. اما بگوید که در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم، بنبست هم نداریم. یکی از شما، زبان صادق دردهای مردم شود و بگوید که مردم، شما در هر حال، دوران دشواری را در پیش خواهید داشت و هرکس غیر از این بگوید یا از سر جهل است یا فریب.
برخی از انکارگران انتخابات، تصور میکنند تجربهها دارند و آن تجربهها عبث بوده که رای دادهاند و آنچه میخواسته یا بدان امید بسته بودند، رخ نداده است. پس برهان میآورند که آزموده را بازآمودن شرط عقل نیست.
«ما اکنون در کجا ایستادهایم؟» ما اکنون در میانه دوران بهبود و درمان هستیم. درمان بیماریای که دولت مدعی تدبیر و امید- بخوانید دولت مدعیان اصلاحات- آن را به کشور تحمیل کرد و دولت رئیسی به بهبود آن پرداخت و شهادت رئیسجمهور و هیئت همراه، درمان این بیماری را نیمه کاره گذاشت.