دبیرکل انجمن مدیریت کسب‌وکار ایران در گفتگو با پُرسون مطرح کرد:

ترس از بحران، بحرانی بزرگ‌تر از جنگ برای کسب‌وکارهاست

ترس و نگرانی‌های ناشی از بحران‌های احتمالی، نه‌تنها کسب‌وکارها را فلج می‌کند، بلکه با ایجاد واکنش‌های پیش‌دستانه و غیرمنطقی، خود به بحرانی واقعی در اقتصاد تبدیل می‌شود. محمدرضا انبیائی، دبیرکل انجمن مدیریت کسب‌وکار ایران، در گفت‌وگویی تحلیلی با پُرسون به بررسی ابعاد این پدیده پرداخته است
تصویر ترس از بحران، بحرانی بزرگ‌تر از جنگ برای کسب‌وکارهاست

به گزارش سایت خبری پُرسون، محمد رضا انبیائی دبیرکل انجمن مدیریت کسب‌وکار ایران و مدرس دانشگاه، در گفت‌وگویی تحلیلی با پُرسون، به بررسی اثرات منفی ترس‌های جمعی و انتظارات بدبینانه بر رفتارهای اقتصادی بنگاه‌ها پرداخت و تأکید کرد که در بسیاری موارد، واکنش روانی و پیش‌دستانه فعالان اقتصادی نسبت به یک تهدید فرضی، می‌تواند آسیب‌زاتر از خود تهدید باشد.

وی ضمن اشاره به نتایج مطالعات بین‌المللی و تحلیل‌های رفتاری در حوزه اقتصاد، رفتار بسیاری از کسب‌وکارها را در مواجهه با گمانه‌زنی‌های ژئوپلیتیکی، رفتاری «غیرعقلانی اما قابل پیش‌بینی» دانست که نه تنها منجر به کاهش سرمایه‌گذاری و توقف فعالیت‌های مولد می‌شود، بلکه زنجیره اعتماد در اقتصاد را تضعیف می‌کند و در نهایت خود به یک بحران واقعی بدل می‌شود.
محمدرضا انبیائی در تشریح ابعاد این مسئله افزود: بسیاری از شرکت‌ها و فعالان اقتصادی، صرفاً بر اساس ترس از احتمال بروز جنگ یا بحران سیاسی، تصمیماتی اتخاذ می‌کنند که پایه‌ای بر داده‌های واقعی ندارد. توقف استخدام، تعویق در اجرای پروژه‌ها، جمع‌آوری دارایی‌های نقد، و بدتر از همه تلاش برای وصول طلب‌ها به شکل غیرعادی در کنار به‌تعویق‌انداختن پرداخت بدهی‌ها، تصویری از یک اقتصاد مضطرب و نامطمئن ایجاد می‌کند. این همان چیزی است که در اقتصاد رفتاری از آن به عنوان “Self-fulfilling crisis” یا بحران خودتحقق‌بخش یاد می‌شود.
وی افزود: در نظریه انگیزش محافظتی (Protection Motivation Theory) که در حوزه اقتصاد رفتاری بسیار به آن استناد می‌شود، نشان داده شده که در مواجهه با تهدیدهای مبهم، افراد و سازمان‌ها تمایل دارند به‌جای اقدام سنجیده، به رفتارهای دفعی پناه ببرند؛ مانند متوقف کردن همه‌چیز، عقب‌نشینی، و بستن چرخه‌های تعامل. اما دقیقاً همین رفتارها، پایه‌های تعاملات اقتصادی را سست کرده و به بحران واقعی منجر می‌شود.
انبیائی با استناد به گزارش سال ۲۰۲۳ موسسه EY درباره رفتار مدیران کسب‌وکار در زمان تنش‌های بین‌المللی، گفت:
براساس این گزارش، ۳۲ درصد از مدیران عامل بنگاه‌ها در واکنش به فضای روانی تنش، برنامه‌های توسعه‌ای خود را متوقف کرده‌اند. در همین حال، داده‌های منتشرشده از سوی Deloitte نشان می‌دهد که در فضای انتظاری ناشی از بحران، نرخ توقف پروژه‌های M&A به بیش از ۳۰ درصد رسیده است؛ این‌ها بحران‌هایی هستند که از ترس بحران زاده شده‌اند، نه از واقعیت.
وی افزود: واکنش‌های رفتاری فعالان اقتصادی به بحران‌های احتمالی، به‌ویژه در جوامعی که شاخص ریسک ذهنی بالاست، می‌تواند اقتصاد را فلج کند. وقتی بنگاهی تلاش می‌کند همه طلب‌هایش را زودتر از موعد وصول کند، و از طرف دیگر بدهی‌های خود را به تأخیر اندازد، در واقع منطق تعامل را مختل کرده و زنجیره ارزش را دچار گسست می‌کند. در چنین فضایی، بی‌اعتمادی در زنجیره تأمین و تبادلات مالی، حتی کاراترین بنگاه‌ها را هم آسیب‌پذیر می‌کند.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود، به ابعاد روان‌شناختی این مسئله نیز اشاره کرد و گفت: مطالعات شناختی نشان می‌دهد که ترس مزمن، موجب فعال‌شدن نواحی آمیگدالا در مغز می‌شود و فرآیند تصمیم‌گیری منطقی را مختل می‌کند. همین امر در سطح سازمانی باعث توقف قدرت تحلیل بلندمدت، فرار از ریسک‌های منطقی و نوعی محافظه‌کاری فلج‌کننده می‌شود.
وی با اشاره به توصیه‌های علمی در مواجهه با این شرایط، افزود: کسب‌وکارها نباید اسیر فضاهای روانی شوند. آنان باید تصمیم‌های حیاتی را فقط بر اساس تحلیل داده‌محور اتخاذ کنند. استفاده از سناریوهای چندگانه، توسعه ظرفیت‌های انعطاف‌پذیر، تمرکز بر حفظ جریان نقدینگی بدون توقف کامل عملیات، و تقویت ارتباط با تأمین‌کنندگان و ذی‌نفعان، از مهم‌ترین راهبردهایی است که می‌تواند در چنین شرایطی ضامن بقای کسب‌وکارها باشد.»
انبیایی در ادامه تأکید کرد: کسب‌وکارها باید بدانند که حتی در شرایط بحرانی هم، نوآوری، تبلیغات، توسعه بازار و ارتقاء بهره‌وری، سرمایه‌گذاری‌هایی هستند که بازدهی بلندمدت دارند. مطالعات بین‌المللی از جمله نتایج تحلیل بحران مالی ۲۰۰۸ و دوران کووید-۱۹ نشان می‌دهد شرکت‌هایی که در اوج بحران، سرمایه‌گذاری‌های توسعه‌ای خود را ادامه دادند، پس از پایان بحران، سهم بازار بیشتری کسب کردند.
دبیرکل انجمن مدیریت کسب‌وکار ایران در پایان خاطرنشان کرد: ما به عنوان نهاد علمی مرجع در حوزه کسب‌وکار، وظیفه خود می‌دانیم به مدیران اقتصادی کشور یادآوری کنیم که واکنش احساسی، نباید جایگزین سیاست‌گذاری علمی شود. ترس، اگرچه طبیعی است، اما نباید مبنای تصمیم‌گیری اقتصادی باشد. با تحلیل علمی، سنجش دقیق ریسک‌ها، و هماهنگی با نهادهای تخصصی، می‌توانیم اقتصاد را از لبه اضطراب دور کرده و به مسیر عقلانیت بازگردانیم.

منبع: پُرسون

980014

سازمان آگهی های پرسون