محمد طاها طاهرنژاد مدیر حوزه فناوری اطاعات نوشت:

نسل z قربانی ساختار های کهنه

نسل Z در ایران، نه بی‌تعهد و نه فراری، بلکه قربانی ساختارهای کهنه و بسته صنعت است؛ نسلی که با فناوری و ایده‌های نو بزرگ شده اما جایی برای شنیده شدن و اجرا شدن ندارد و اکنون در انتظار فرصتی است تا بتواند صنعت کشور را با عمل و نوآوری بسازد.
تصویر نسل z قربانی ساختار های کهنه

به گزارش سایت خبری پُرسون، محمد طاها طاهرنژاد مدیر حوزه فناوری اطلاعات در یادداشتی به چالش‌های نسل Z در ایران پرداخته و تأکید کرده است که جوانان نه بی‌تعهد هستند و نه فراری، بلکه به دلیل ساختارهای کهنه و بسته صنعت، فرصت یادگیری و اجرای ایده‌های نو را پیدا نمی‌کنند و در نتیجه بسیاری از نیروهای متخصص کشور مجبور به مهاجرت می‌شوند.

محمد طاها طاهرنژاد نوشت:

این یادداشت نه از سر گلایه، بلکه از عمق یک بحران و از زبان نسل من، یعنی نسل Z، می‌نویسم؛ نسلی که همیشه مورد قضاوت بوده، بی‌آنکه واقعاً شنیده شود. به ما می‌گویند نسل فراری، بی‌صبر و بی‌تعهد. اما حقیقت این است که ما نه فرار کرده‌ایم، نه بی‌تعهد؛ فقط جایی برای ماندن پیدا نکرده‌ایم.

وقتی وارد صنعت شدیم، با ساختاری مواجه شدیم که هنوز در دهه‌های گذشته مانده است. در حالی که جهان به سمت هوش مصنوعی، داده و رباتیک حرکت می‌کند، ما همچنان درگیر فرم‌های کاغذی، امضاهای تکراری و جلسات بی‌نتیجه‌ایم. وقتی ایده‌ای ارائه دادیم، گفته شد "تجربه‌ات کم است". وقتی خواستیم یاد بگیریم، پاسخ شنیدیم "فعلاً نگاه کن". وقتی خواستیم تغییری ایجاد کنیم، گفته شد "این روال سال‌هاست جواب داده". این یعنی ما در صنعتی هستیم که تغییر را تهدید می‌بیند، نه فرصت.

مشکل ما تنبلی نیست، بی‌اعتمادی است. نسلی که با فناوری و یادگیری مداوم بزرگ شده، در جایی قرار گرفته که یاد گرفتن ارزش ندارد. نرخ بیکاری جوانان در ایران حدود ۲۰ درصد است، تقریباً دو برابر میانگین جهانی. اما بیکاری تنها عدد نیست؛ ذهن و انگیزه هم بیکار می‌شود. بسیاری سر کار هستند، اما هیچ‌کس از آن‌ها نظر نمی‌خواهد. ذهنشان خالی است، چون هیچ ایده‌ای جای اجرا ندارد.

در همین سال‌ها، هزاران نیروی متخصص از صنایع ایران خارج شده‌اند. طبق گزارش پروژه ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد، تا سال ۲۰۱۹ بیش از ۳.۱ میلیون ایرانی مهاجرت کرده‌اند؛ بیشترشان تحصیل‌کرده و متخصص بوده‌اند، همان کسانی که می‌توانستند صنعت کشور را نوسازی کنند. وقتی مدیران به ایده‌های جدید گوش نمی‌دهند و ساختارها هر تغییر را خطر می‌بینند، طبیعی است که جوان احساس کند جایی برایش نیست.

دوستان من با امید وارد صنعت شدند، اما با ناامیدی بیرون رفتند. یکی می‌خواست خط تولید را هوشمند کند، گفته شد بودجه نیست. دیگری طرحی برای کاهش مصرف انرژی داشت، پاسخ شنید "فعلاً اولویت نیست". حالا همان افراد در کشورهای دیگر همان طرح‌ها را اجرا می‌کنند، تنها به این دلیل که آنجا باورشان کرده‌اند. ما نمی‌خواهیم برویم؛ فقط می‌خواهیم فرصت ماندن پیدا کنیم.

نسل ما دنبال معناست، نه فقط شغل. می‌خواهد بداند کاری که انجام می‌دهد چه اثری دارد، می‌خواهد مشارکت کند، یاد بگیرد و نتیجه را ببیند. اگر صنعت ایران به جای دستور دادن، گوش دادن را تمرین کند و به جای کنترل، اعتماد کند، نسل Z دشمن نخواهد بود؛ نیروی محرک خواهد شد.

ما فراری نیستیم؛ فقط به حاشیه رانده شده‌ایم. اگر صدایمان شنیده شود و به جای برچسب زدن، فرصت داده شود، همین نسل می‌تواند صنعت ایران را از نو بسازد… نه با شعار، بلکه با عمل.

منبع: پُرسون

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

1092370

سازمان آگهی های پُرسون