به گزارش سایت خبری پرسون، ابوالقاسم قاسم زاده در یادداشتی نوشت: نظام آموزش و پرورش پایه و اساس آینده هر کشوری است. بر این اساس است که دولتها در برنامهریزی بنیانی و بلندمدت برای آن دارند به طوری که با گرایشهای احزاب و یا گروههای دارای سلایق «چپ یا راست» دچار تغییر و تحول نمیشود.
در جمهوری اسلامی ایران اغلب در فصول انتخاباتی (مجلس یا دولت) جدید همواره جایگاه مهم و حساس وزارت آموزش و پرورش مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. در این نقد و ارزیابیها، کمبودها و نقائص مدیریتی نظام آموزشی و به ویژه بودجهای این وزارتخانه برای مدتی سوژه خبری رسانهها میشود که حکایت از تکرار پایان ناپذیر کمبودها دارد.
دیروز معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش با ارائه آمار از کمبودهای گوناگون این وزارتخانه در آستانه انتخابات مجلس گزارشی از «بحران» در وزارت آموزش و پرورش داد. او گفت:«7/97درصد کل بودجه آموزش و پرورش فقط به حقوق پرسنل اختصاص دارد و با 3/2درصد باقی مانده، اداره این وزارتخانه بزرگ کار بسیار دشواری است!».
او همچنین اطلاع داد: «... اکنون حدود 3 میلیون نفر دانش آموزان کشور در فضاهای ناایمن و پرخطر مشغول به تحصیل هستند و در صورت وقوع زلزله جان آنان در خطر است! در حالی که بودجه امسال وزارت آموزش و پرورش 242 همت(هزار میلیارد تومان) است. از این میزان 7/97 درصد فقط به حقوق پرسنل اختصاص دارد و با 3/2درصد باقی مانده، اداره این وزارتخانه بزرگ کار بسیاری دشواری است.»
اغلب مخاطبان رسانهها در فصل انتخابات مجلس و یا ریاست جمهوری به تکرار چنین گزارشها از ادوار گذشته تا امروز عادت کردهاند. معمول چنین شده است که در آستانه انتخابات کمبودها در وزارتخانه محوریت مییابد و اینکه مجلس یا دولت در زمان تصدی خود، چند گام به جلو برداشتهاند و از کمبودهای گذشته کاسته اند، کمتر آمار و ارقام دقیق و روشن ارائه شده است.
لذا در دور انتخابات مجلس و ریاست جمهوری همچنان رأی دهندگان حسرت زدگی همراه «بهت» دارند که در مدت چهار سال چندگام برای بهینه سازی مدیریت کلان اجرایی کشور و در اینجا وزارت آموزش و پرورش برداشته شده است.
این گزاره که موفقیت برنامهای و اجرای نظام آموزش و پرورش ارتباط وثیق با اجرای مطلوب برنامههای دولت دارد، شک و تردید نیست. اما مشارکت مردمی برای کسب چنین موفقیتی در اجرای برنامه بسیار حائز اهمیت است.
این مشارکت زمانی به دست میآید که مجموعه نظام آموزشی کشور، اعم از مدارس تا دانشگاهها وارد چرخه برآوردهای سود و سرمایه مالی نشود. تفاوت آموزشی در مدارس خصوصی با مدارس دولتی فاصله بسیار نداشته باشد. اکنون دو نهاد آموزشی وجود دارد. یکی نظام آموزشی دولتی که دولت باید بودجه آن را تأمین کند و آن دیگر، نظام مدارس خصوصی است.تفاوت از این دو نظام در زمان ورود به دانشگاهها خود را نشان میدهد.
اکنون نظام آموزشی گرفتاری دیگری پیدا کرده است و آن مهاجرت فارغالتحصیلان دانشگاههاست. به ویژه کسانی که با رتبه و معدل بالا فارغالتحصیل میشوند و به راحتی از دانشگاههای خارج از کشور پذیرش تحصیلی میگیرند.
چرخه نظام آموزشی کشور از دبستان تا دبیرستان و تا مدارس عالی و دانشگاه نیازمند بازنگری و ارزیابی همه جانبه است که البته کمبود شدید بودجه به ویژه در آموزش و پرورش بسیار مشهود و زنگ خطر برای آینده است.
نظام آموزشی ما، علیرغم اینکه طی دهههای اخیر تغییرات شکلی داشته و از آن به عنوان نظام قدیم و نظام جدید یاد میشود، در محتوا و ساختار تغییر چندانی نکرد و همچنان نظام آموزشی کتاب محور و آموزگار محور است، حال آنکه شیوههای آموزشی در جهان مدرن سالهاست که به نظام پژوهش محور تغییر ریل داده است...
منبع: اطلاعات