به گزارش سایت خبری پرسون، بازدید و آشنایی با نخستین مکانهای ورزشی شهر تهران و همچنین رشتههای ورزشی که ورزشکاران تهرانی به آن میپرداختند، بهانهای بود تا نوزدهمین تور تهرانگردی مرکز تهرانشناسی موسسه همشهری به «تولد ورزش در تهران» بپردازد. نصرالله حدادی، تهرانشناس، و علیرضا زمانی، تهرانپژوه، در این تور گردشگران را همراهی کردند.
مقصد تور تهرانگردی مرکز تهرانشناسی همشهری، نخستین ورزشگاهی است که در شهر تهران ساخته شده و ورزشکاران و مدالآوران بسیاری در این محیط پرورش یافتهاند. این روزها تندیسی از مرشد شیرخدا که ضرب به دست دارد و زنگ زورخانه در کنارش است، جلوی در ورودی ورزشگاه شهید شیرودی یا همان امجدیه سابق جا خوش کرده است.
نصرالله حدادی، تهرانشناس، هویت اولین ورزشگاه شهر تهران را روایت میکند: «پهلوی اول از وزرای خود میپرسد تهران چی کم دارد؟ به او میگویند اونیورسیتی و ورزشگاه.» در سال ۱۳۱۳ این زمین به مهدیقلیخان مخبرالسلطنه هدایت تعلق داشت و او میخواست این زمین را بفروشد. به دستور او علیاصغر حکمت، وزیر معارف وقت، این زمین را میخرد و تصمیم میگیرد بیرون از دروازهدولت ورزشگاه بسازد.
این ورزشگاه را مهندسی به نام «سیرو» میسازد و تا ۳۰اردیبهشت ماه ۱۳۴۷ فقط زمین فوتبال بود و تیمهای فوتبال تهران آن زمان مانند آتشنشانی، نیروی زمینی، شاهین و تاج، در آن فوتبال بازی میکردند. اما در این روز ایران با تیم رژیم اشغالگر قدس به رقابت پرداخت و در بازی نهایی آنها را ۲ بر یک برد. ورزشگاه امجدیه که تقریباً ظرفیت ۲۰ هزار نفر را داشت، روز مسابقه میزبان ۵۰ هزار نفر برای تماشای این بازی بود.
چرا امجدیه؟
در گذشته این محدوده به باغ «امجدالوزرا قزوینی» معروف بود. علیرضا زمانی، تهرانپژوه، درباره تاریخچه و دلیل نامگذاری آن نقل میکند: «در تهران قدیم نام مالکان زمین بر خیابانها و یا یک منطقه گذاشته میشد، مثلاً اختیاریه به نام غلامحسینخان صاحباختیار بود و اختیاریه نامیده شد یا مثلاً فرمانیه که متعلق عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود فرمانیه شد. به این ترتیب، اینجا هم به نام امجدیه شهرت پیدا کرد.»
زمانی اضافه میکند: «ورزشگاه امجدیه به لحاظ فنی، اولین استادیوم مدرن ایران محسوب میشود که در سال ۱۳۱۳ کلنگ احداث آن به زمین زده شد و در سال ۱۳۱۷به بهرهبرداری رسید. بعدها نام این ورزشگاه برای زنده نگه داشتن خاطره شهید علیاکبر شیرودی، خلبان نیروی هوایی ارتش در جنگ ایران و عراق، به نام او تغییر کرد و سالن کشتی ورزشگاه شیرودی پاتوق اعضای تیمملی کشتی و سالن توفیق جهانبخت یادآور خاطرات کشتیگیران زیادی بود.»
در آن ایام، امکانات ورزشی تمام شهر در امجدیه خلاصه میشد و ورزشکاران رشتههای شنا، والیبال، بسکتبال، دوومیدانی و تنیس به این ورزشگاه میآمدند. همچنین این ورزشگاه امکان حضور تماشاگر و تماشای بازیهای ورزشی را برای نخستینبار فراهم کرد.
چالحوض مدرن
در میان هیاهو و شلوغی خیابان زیبای «بابهمایون» در پلاک۳۰ کوچه قنات، حمامی قاجاری با قدمت بیش از ۲۰۰ سال هنوز پابرجاست و به خاطر معماری، چیدمان و دکور منحصر به فردش، علاوه بر اهالی محله، پذیرای توریستهای بسیاری است که در چالحوض این حمام تنی به آب میزنند، غافل از اینکه بدانند این خزینه یا چالحوض، اولین استخری است که تهرانیها در آن شنا میکردند.
نصرالله حدادی میگوید: «اغلب کسانی که در شنا مهارتی داشتند برای اینکه این مهارتشان را به رخ دیگران بکشند و تمرینی داشته باشند، داخل این چالحوض میشدند و زیرآبی میرفتند. در واقع چالحوض یا هشتی را با آب سرد پر میکردند و آب خزینه و چالحوض از یک سمت وارد و از سمت دیگر خارج میشد تا آب این دو استخر دائماً تمیز باشد. اگر چنین نبود، آب آن حمام را ناسالم میدانستند.»
حمام قجری؛ میراث خانوادگی
چند پله را پایین میرویم و در آهنی را به داخل هل میدهیم. به یکباره گرمابهای گنبدیشکل با ورودی کاشیکاریشده پیش رویمان نمایان میشود و گردشگران تور تهرانگردی را با خود به سفر در زمان میبرد؛ به دورانی که هنوز خانهها حمام شخصی نداشتند و اهل محل برای استحمام به خزینه میآمدند. دورتادور فضای ورودی با جامهدانهای آینهدار نیمقدی، احاطه شده و مشتریان لباسها و وسایلشان را در قفسههایش جای میدهند.
تختهای سنتی، میزی چیدمانشده با صابونهای پیچ، مراغهای، کیسه و وسایل قدیمی مانند ظرف، تاپو، چراغ والور و حوضی که با کاشیهای فیروزهای تزیین شده، تضاد زیبایی با سبک و سیاق زندگی امروزی ایجاد کرده است. روی دیوار هم تابلویی به یادگار از نرخ کیسهکشی ۲ریالی تا لیف و بهای مشتومال باقی است.
«مهدی امانی» میراثدار این گرمابه قدیمی است که بیش از ۱۲۰ سال در خانوادهشان حفظ و نگهداری شده است. او درباره قدمت این حمام نقل میکند: «ساخت گرمابه بابهمایون به دوره آقامحمدخان قاجار برمیگردد. آب مورد نیاز این گرمابه از «قنات حاج علیرضا» تامین و این کاریز، از بهترین و گواراترین آبهای شهر تهران شناخته میشد. در گذشته برای گرم نگهداشتن گرمابه و روشن کردن مشعل آن، از چوب و هیزم استفاده میشد. سالهای پس از آن، نفت سیاه جای چوب را گرفت. کوره کف گرمابه در زیرزمین است و برای رفتن به آنجا باید ۸۰ پله را پایین رفت.»
منبع: همشهری آنلاین