به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر بلوری در یادداشتی نوشت: دوست تاریخدانی میگفت، برای تبیین یک تحول مهم مثل انقلاب بزرگ اسلامی در ایران یا انقلاب کبیر فرانسه، نمیشود از همان روز یا بعضا حتی سالی شروع کرد که تحول در آن رخ داده است. به عبارتی وقتی میخواهیم انقلاب 1789 فرانسه را تبیین و چگونگی وقوعش را به تحلیل بنشینیم، نباید سراغ همان چند روز آخر منتهی به انقلاب یا حتی تحولات سال 1789 برویم بلکه باید به تحولات داخلی و حتی خارجی پیرامون این انقلاب از 10 سال قبل رجوع کنیم. میخواست بگوید، وقوع برخی تحولات به ویژه وقتی آن تحول «مهم» است، نتیجه فعل و انفعالات و تحولاتی است که از مدتها قبل رخ دادهاند و چه بسا در نگاه اول، ارتباطی با آن واقعه هم نداشته باشند.
امروز تحولات بسیار مهمی در منطقه و حتی در دنیا رخ داده و در حال رخ دادن هستند که نتیجه اتفاقات مهمی مثل جنگ بزرگ روسیه و آمریکا در اوکراین است. امروز اتفاقی به بزرگی چرخش کشورهای عربی منطقه به سمت ایران رخ داده که بخشی از آن نتیجه اتفاق مهمی است که در 23 شهریور 98 در شرق عربستان بین این کشور و انصارالله یمن رخ داد! کمی ریزتر هم میشود شد و میتوان ریشههای تحولاتی را که امروز در پاریس یا آلبانی در جریان است را، در برخی تحولات مربوط به 22 ماه اخیر دید. یعنی زمانی که آقای رئیسی به قدرت رسید و سکان هدایت این کشور را از دستان کسانی خارج کرد که در دوران مسئولیتشان، روابط ایران و کشورهای همسایه، به تیرهترین نقطه رسید. آنقدر تیره که صحبت از تاسیس ناتوی عربی-با هدف مقابل هم قرار دادن اعراب و ایران- به میان آمد.
با این مقدمه برویم سراغ برخی تحولات طی ماهها یا سالهای اخیر. این اخبار را که در ظاهر هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند را کنار هم ببینید:
الف- همانطور که اشاره شد، یکی از این تحولات مهم، جنگ اوکراین است که شانزده ماهه شده و از قرار معلوم و به گفته صدر اعظم آلمان، قرار نیست حالا حالاها تمام شود. درباره خسارات این جنگ به دو طرف، گزارشهای متعددی منتشر شده است و تقریبا کسی نیست که از تبعات اقتصادی و اجتماعی این جنگ بهویژه برای غرب آگاهی نداشته باشد. شاید هیچ استراتژیست غربی یا روسی تصور نمیکرد، جنگ این قدر طولانی شود و اینهمه خسارت در همه حوزهها وارد کند. به عنوان مثال حدود 4 ماه پیش اعلام شد، غرب در حوزه انرژی مجبور شده چیزی بالغ بر یک تریلیون دلار- فقط یارانه- به مردم بدهد و شرکتهای اروپایی نیز همین میزان خسارت را متحمل شدهاند. اوکراین نیز حدود یکتریلیون دلار نیاز دارد تا بتواند ویرانیها را جبران کند. این آمار و ارقام که تا کنون به 3 تریلیون دلار رسیده، مربوط به 4 ماه گذشته است! یک بار دیگر به اعداد نگاه کنید!
به اظهارات پریروز دبیرکل ناتو هم دقت کنید: «انبار مهماتمان خالی شده است.» یا گزارش اشپیگل که نوشته، فقط و فقط 20هزار گلوله توپ برایمان باقیمانده است. یا گزارش اخیر نشریه معتبر اکونومیست درباره مرگ دستکم 68 نفر در اروپا در زمستانی که گذشت، زمستانی که نسبت به زمستانهای قبل اروپا، گرم بود! همینطور گزارشهایی از رواج خوردن غذای حیوانات یا غذاهای تاریخ مصرف گذشته در کشورهایی مثل انگلیس و یا به گزارشهای متعددی که از تاثیر بحرانهای اقتصادی بر سبک زندگی اروپاییها منتشر شده است. حالا کمی به سفر برخی رهبران اروپایی به چین بیندیشید. تحلیلهایی مثل تحلیلِ سفر فروردینماه ماکرون به پکن که باعث خشم آمریکاییها شد. همینطور سفر مقامات آلمانی به این کشور و این اواخر سفر وزیر خارجه آمریکا به پکن که به گفته ژنرال مک مستر «از سر ضعف بود.» همه این تحولات و سفرها حول یک چیز میچرخیدند: «اوضاع اقتصادی نابسامان غرب».
یعنی غربیها برای عبور از بحران اقتصادی حاصل از جنگ طولانی اوکراین، وارد فاز تازهای شدهاند. برخی از آنها مثل رئیسجمهور فرانسه حتی از لزوم استقلال اروپا از آمریکا در حوزههای امنیتی و نظامی میگویند.
ب- خبرهای متعدد و غیررسمی نیز درباره مذاکرات ایران و آمریکا منتشر شده که به تعداد انتشار، تکذیب شدهاند. این خبرها هم قابل تامل هستند. به رغم تکذیبها اما اینگونه اخبار همچنان در سطح وسیعی - چه در داخل و چه در خارج- در حال انتشار است. ما هم میزان صحت این اخبار را نمیدانیم اما چکیده این اخبار میگوید، ایران و غرب به توافقاتی دست یافتهاند-یا در حال دست یافتن هستند- و حوزه این توافقات را نیز، مسئله هستهای، تبادل زندانیان، پولهای بلوکه شده ایران و.....میگویند.
همینجا به خبر مربوط به گفتوگوی تلفنی آقای رئیسی و ماکرون، رؤسای جمهور ایران و فرانسه هم باید توجه داشت. طبق اخباری که از این گفتوگو منتشر شده، طرفین چیزی بالغ بر 90 دقیقه با یکدیگر صحبت کرده و بحثهای مهم و جدی بینشان رد و بدل شده است. همینجا کمی مکث کنیم. حالا شما بفرمایید: «آیا آنچه دیروز در پاریس برای گروههای تروریستی رخ داد نمیتواند به این گفتوگوی تلفنی مرتبط باشد؟ آنچه در آلبانی برای این گروه تروریستی رخ داد چطور؟» داریم تلاش میکنیم، ارتباط به تحولات با یکدیگر را پیدا کنیم.
ج- گزارشهای رسمی که هر از چندگاهی از منابع معتبر غربی یا داخلی در حوزه اقتصاد ایران منتشر میشود را هم باید کنار این تحلیلها دید. گزارشهایی که از افزایش تولید نفت ایران، رشد اقتصادی کشورمان، آزاد شدن داراییهای بلوکه شده، احیاء پروژههای مُرده و نیمه مُرده، تکرقمی شدن نرخ بیکاری در برخی استانها، عضویت کشورمان در سازمان شانگهای، عضویت دائم ایران در اتحادیه برن و همین روزها، عضویت در گروه بریکس، سیاست در حال جهانی شدن دلارزدایی و....خبر میدهند.
د- شاید یکی از مؤثرترین این تحولات، احیاء روابط ایران با کشورهای همسایه است. بنا به دلایلی از ذکر منابع جملات بعدی معذوریم. اطلاعات دقیقی که به دست ما رسیده نشان میدهد، تحولات یمن، ناامیدی از حمایتهای غرب، هزینههای سنگین سرشاخ شدن با ایران قوی در کنار برخی میانجیگریها، در احیاء این روابط نقش مهمی داشتهاند و یکی از سران کشورهای مهم عربی اعلام کرده از 40 سال تنش پرهزینه خسته شدهایم و به ما اثبات شده، اگر غرب بین منافع ما و منافع خود در مواجهه با قدرتی مثل ایران مجبور به انتخاب باشد، منافع خود را برخواهد گزید. از دل این آشتی و تحولاتی که به گوشهای از آنها اشاره کردیم، آشتی اعراب با سوریه، چرخش مصر و به تبع آن چرخش سایر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس به سمت ایران هم زاییده شده است. موضوعی که غرب، بیش از 40 سال برایش هزینه کرده و زحمت کشیده بود، در حال «هوا» شدن است.
وقتی این تحولات را کنار هم میگذاریم، مسائل زیادی روشن میشود. در حوزه سیاست خارجی و منطقهای، به فضل الهی و تلنگر حسابشدهای که ایران در برخی حوزهها زده، اوضاع نسبتا خوبی داریم. در حوزه نظامی نیز اتفاقات مهمی طی ماههای گذشته رخ داده که یکی از آنها، رونمایی از موشک هایپرسونیک است. چنین رویکردی باعث تولید قدرت و افزایش جایگاه میشود. وقتی کشوری جایگاهش را پس گرفت و به اقتدار منطقهایاش افزود، شنیدن یورش به لانه تروریستها در آلبانی از سوی نظامیان آلبانی یا مفتضح شدن همین تروریستها در آن یکی لانه یعنی در پاریس، نباید تعجببرانگیز باشد. خبرهای تعجببرانگیز هنوز منتشر نشده است!
منبع: کیهان