به گزارش سایت خبری پرسون، فردین مصطفایی در یادداشتی نوشت: در حالی که تورم افسار گسیخته در ایران ادامه دارد و دولت و مجلس غیر از فرافکنی، از کنترل آن ناتوان هستند برخی اقشار جامعه تبعات سنگین این تورم را تحمل میکنند.
براساس آمارهای رسمی تورم سالیانه حدود ۵۰درصد و تورم نقطه به نقطه بالای ۶۰درصد بوده که بالاترین نرخ تورم در نیمقرن اخیر بوده است.
در چنین شرایطی میزان افزایش سالیانه حقوق و دستمزد کارمندان و کارگران حدود ۱۵ تا ۲۵درصد بوده که همزمان با آن حق بیمه و مالیات افزایش یافته است که این باعث شده توازن و تعادل بین دریافتی مزدبگیران با هزینههای زندگی دچار شکاف فاحشی شود و عملا ستون فقرات بسیاری از آنان زیر بار فشارهای زندگی خم شده است.
باید اذعان داشت نرخ دلار است که تعیینکننده قیمت کالاها و خدمات در ایران است، براساس برآوردها، میزان حقوق دریافتی یک کارمند به طور متوسط در سال ۱۳۸۶ برابر با ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار بوده و در سال ۱۳۹0 حدود یک هزار دلار بود، اما در حال حاضر این ارزش اقتصادی حقوق کارمندان به طور متوسط به حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ دلار تنزل یافته است، یعنی در یک بازه زمانی ۱۵ساله، میزان درآمد و قدرت خرید کارمندان به کمتر از یک چهارم رسیده است.در چنین شرایطی فضای بیانگیزگی و عدم امید بر فضای سازمانها و بخشی از جامعه سایه انداخته و رکودکاری در ادارات و نهادها وعدم پیشبرد امور را بهدنبال خواهد داشت.
از سوی دیگر قشر دیگری که در میانه این تورم و گرانی دچار چالشهای جدی میشود، کارگران و کاسبکاران خرد مانند دستفروشان، باربران، کولبران، شاغلان فصلی و... می شود که معمولا فاقد خانه یا حتی خودرو بوده و بخش عمدهای از تلاش و دغدغه ذهنی آنان معطوف به اجاره خانه، تهیه خوراک و پوشاک در نازلترین سطح ممکن میگردد و از نیازهای آموزشی، تفریحی و تحرک اجتماعی خود و خانواده و فرزندان غافل میشوند که نتایج ناخواستهای از جمله ازدیاد آسیبهای اجتماعی، تنزل سطح توانمندی و مهارت آموزی افراد، مشکلات فرهنگی و تضعیف امید به آینده، از هم گسیختگی زندگی زناشویی، تنزل سطح دسترسی به نیازهای درمانی و بهداشتی و... می شود و شکاف طبقاتی افزایش مییابد.
در دهههای اخیر دولت و مجلس، سیاستهای اعمال شده و اقدامات اجرایی توسط آنان در زمینه توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه، برقراری عدالت اجتماعی، کاهش شکافهای طبقاتی، کنترل تورم و مشکلات معیشتی، عادلانه نمودن پرداخت یارانهها و حمایتهای اجتماعی و... عملکرد قابل قبولی نداشته و عملا نه تنها طبقات ضعیف، بلکه طبقه متوسط جامعه هم دچار مشکلات اساسی شده و به طبقات پایینتر به لحاظ اقتصادی تنزل یافته اند.
در کل باید گفت تورم و گرانی همچون تازیانه، روح و روان بخش عمدهای از جامعه خصوصا کارمندان، کارگران و کاسبکاران خرد را میآزارد که لازم است اقدامات فوری و معطوف به حل این مشکلات اندیشیده شود.
منبع: آفتاب یزد