به گزارش سایت خبری پرسون، عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان در مجلس شورای اسلامی علت این رخداد را بی آبی دانسته و میگوید: «اگر دیروز شاهد مرگ گاو میشها و ماهیان در هورالعظیم و شادگان بودیم، امروز نخلهای سر به فلک کشیده به دلیل بی آبی از ریشه جدا شده و به قطر و کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میشوند.» اما نایب رئیس انجمن خرمای ایران نظر دیگری دارد و نقش خشکسالی و کم آبی را در صادرات و فروش نخل کم اثر قلمداد میکند و از محصول درخت نخل که اخیرا به دلیل ارزشمند بودن گران شده، سخن گفته و تأکید میکند: «همین مسئله باعث جذاب شدن صادرات یا قاچاق این درخت شده است.»
با این همه، دادستان دشتستان ادعای صادرات نخلها را تکذیب کرده و در پاره ای از توضیحات خود بیان کرده است: «فردی که صاحب این درختها بوده، حدود ۱۸ درخت را به دلیل بی کیفیت بودن محصول به قیمت هر کدام حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان میفروشد و کارشناسان جهاد کشاورزی نیز غیرمثمر بودن و نداشتن صرفه اقتصادی نخلها را تأیید کردهاند.» این موضوع به همین چند اظهارنظر ختم نمی شود و گفته ها آنقدر متناقض است که تشخیص درست از غلط کار آسانی نیست.
در اینجا میتوان به سخنان محسن رشید فرخی، رئیس انجمن ملی خرما گریزی زد که این خبر را ضمن اظهار تأسف، تأیید کرده و می گوید: صادرات نخل از ایران به کشورهای حاشیه خلیجفارس در شهرهای جنوبی کشور بهویژه بوشهر، صورت گرفته است و هنوز هم ادامه دارد. رشیدفرخی در گفتوگو با ایلنا، گوشزد می کند که درخت نخل توانایی سازگاری با رطوبت کم و کم آبی را دارد. پس این سخنان که درختان خشک و غیرمثمر هستند از اساس درست نیست اگر چنین است چرا این درختان از ریشه کنده می شوند؟ حتی اگر بپذیریم این درخت ها غیرمثمر هستند کندن و جابه جا کردن آن نباید صورت بگیرد چراکه باعث تخریب محیط زیست می شود از این رو لازم است که این مسئله قاچاق تلقی شود و با کسانی که اقدام به چنین کاری میکنند به شدت مقابله کنیم. درحالی که خسرو عمرانی، معاون جهاد کشاورزی بوشهر میگوید «صادرات نخل در سال های اخیر به هیچ وجه ممنوع نبوده است.»
طبق آمار اعلامی این مقام مسئول در سازمان جهاد کشاورزی بوشهر، «از ابتدای سال 97 تا کنون دقیقا 3 هزار و 747 اصله نخل از استان بوشهر به کشور قطر صادر شده است.»
به گواه سخنان خسرو عمرانی، قطری ها از این نخل ها برای توسعه فضای سبز مربوط به جام جهانی استفاده می کنند: «ما معتقدیم که اساسا جام جهانی قطر یک فرصت اقتصادی برای تمام کشور ما است و استان بوشهر نیز می تواند در حوزه توسعه فضای سبز جام جهانی از این فرصت استفاده کند.» این مقام مسئول در ادامه گفته هایش با اشاره به نخل های قطع شده که تصاویرش در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود، تصریح کرده است: این نخل ها صادر نشده و در فضای سبز منطقه مورد استفاده قرار گرفته اند.
قیمت هر نخل چقدر است؟
رئیس انجمن ملی خرما، سخنان مسئولان را نمی پذیرد و تلاش دارد تا همه زنگ خطر را جدی بگیرند چرا که ممکن است در آینده بهترین درخت های ما فروخته شوند. هرچند هر نخل 15 میلیون ریال خرید و فروش می شود اما معتقد است که نباید سرمایه های کشور به دلیل عدم مدیریت صحیح به حراج گذاشته شود و به هدر برود. هر قیمتی برای آن در نظر گرفته شود قابل بحث و گفت وگو نیست.
ظاهرا صادرات این نخلها تأثیر چندانی در اقتصاد ملی ندارد و محمدعلی طهماسبی، معاون پیشین امور باغبانی وزارت جهاد کشاورزی معتقد است: میزان ارزآوری آن به قدری است که نمیتوان آن را در نظر گرفت.
میگویند هر نفر نخل را به قیمت 1.5 میلیون تومان به دلالان میفروشند، نرخی که طبق محاسبات یک استاد دانشگاه و بخشدار ارم غیر واقعی است. حسین پرورش، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد بندرعباس میگوید «۱۰ سال پیش هر نفر نخل به قیمت هشت میلیون تومان خرید و فروش میشدهاست». علی بهرامنژاد، بخشدار ارم هم معتقد است: «قیمت یک اصله نخل در باغات این بخش، بالغ بر پنج میلیون تومان است و ادعای فروش هر اصله نخل به بهای 1.5 میلیون تومان دور از ذهن به نظر میرسد.»
صادرات نخل پس از صادرات خاک
بالطبع پرسشهای فراوانی به ذهن متبادر می شود؛ من جمله این سؤال که آیا صادرات نخل، مازاد بر تولید یا نیاز داخلی است؟ پاسخ فعالان محیط زیست این است که نخل های فروخته شده، مازاد نیستند و تنگنای معیشتی سبب شده تا کشاورزان قید نخل های خود را بزنند. عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان تأکید می کند: بعضی از مردم که آبی برای آبیاری نخلستانهای خود در اختیار دارند و دچار مشکلات معیشتی هستند ناچارند که برای امرار معاش تا زمانی که نخلها هنوز به طور کامل از بین نرفتهاند، آنها را از ریشه درآورند و به کشورهای عربی بفروشند.
«گاهی نخلداران به دلیل نامرغوب بودن گونه، نر بودن و پیر بودن درخت به دنبال جایگزینی گونههای جدید با ارزش اقتصادی بالاتر هستند»؛ ادعایی که از سوی بخشدار ارم رسانه ای شده و اذعان کرده، «نخل درخت مقاومی است و نیاز چندانی به آب ندارد. از این رو درآوردن درختان به علت بحران آب قابل قبول نیست. بخش ارم تنها تابستان خشک و کم بارانی دارد و در سایر فصلها بارندگیها برای درخت نخل کفایت میکند.» تناقض ها در این باره فراوان است و چند سال پیش در مورد صادرات خاک نیز چنین ماجرایی رخ داد، مشخص نیست که خرید خارجی خاک ایران از چه زمانی به طور دقیق آغاز شده، اما نخستین بار توجه رسانهها از سالهای ابتدایی دهه ۹۰ به این موضوع جلب شد و هنوز هم بیش و کم ادامه دارد.
فروش خاک در مناطقی که زمین هایشان برای کشاورزی مرغوب و حاصلخیز است، تجارتی نسبتا قدیمی است و سالها پیش این موضوع در رسانه ها درج شده بود که «قاچاق» یا «صادرات» خاک؛ هرچه باشد سرمایهای است که از کشور خارج و برای ساخت جزایر مصنوعی «نخلیون» در امارات استفاده میشود به طوری که به گفته مشاور وقت رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نزدیک به ۸۰ کیلومتر از این جزایر با خاک ایران ساحلسازی شد.
«اقتصاد24» سال 97 گزارشی را به رشته تحریر درآورد و نوشت: یکسری افراد سودجو به بهانههای مختلف خاک حاصلخیز کشور را جمع آوری و به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میکنند تا صرف ساخت جزایر مصنوعی شود، خاکی که برای تولید فقط یک سانتیمتر مکعب آن یک قرن زمان نیاز است. یک عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب گفته بود: برخی به بهانه صادرات محصولات گلدانی، خاک صادر میکنند. برخی هم در پوشش سیمان این کار را انجام میدهند و این برای کشور یک فاجعه است، شاید در کوتاه مدت اثرات این اتفاق خود را نشان ندهد اما نسل آینده به راحتی از کنار این موضوع نخواهد گذشت و ما را نخواهد بخشید.
اخیرا موضوع نخل فروشی، همانند فروش خاک از سوی کاربران شبکه های اجتماعی به وطن فروشی تعبیر شده است و سمیه رفیعی، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس درباره خاک و نخل فروشی در استانهای جنوبی کشور تأکید کرده است که طبق قانون حفاظت از خاک، هر نوع خاکفروشی و قاچاق خاک ممنوع است و برخورد شدیدی با متخلفین صورت میگیرد ضمن اینکه در متن صریح قانون هم به آن اشاره شده که محافظت از خاک وظیفهای حاکمیتی است. هر یک سانتیمتر خاک صدها سال طول میکشد که ایجاد شود لذا نباید با منابع خودمان، توسعهگرایی کشورهای جنوب خلیج فارس را منجر شویم.
این در حالی است که همین کشورهای عربی جنوب خلیج فارس با ایجاد جزایر مصنوعی حریم مرز دریایی خود را جلوتر میآورند و میگویند این مساحت در زمره مرزهای کشورشان محسوب میشود. متأسفانه برخی کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس با ایجاد جزایر مصنوعی پله پله مرزهای دریایی خود را توسعه میدهند که میتواند تبعات سیاسی و امنیتی برای جمهوری اسلامی در پی داشته باشد.
رفیعی ضمن بیان این موضوع که قاچاق خاک از ایران به کشورهای عربی جدا از تبعات محیط زیستی، تبعات سیاسی و امنیتی دارد، تصریح کرده است: «در مورد صادرات نخلهای کشورمان به کشورهای عربی نیز اگر شرایط به گونهای است که امکان خشک شدن آنها وجود دارد، شاید چاره ای به غیر از صادرات منطقی نخلها نباشد، آن هم به شرطی که طبق تمامی ضوابط و قوانین محیط زیستی باشد اما باید به گونهای تصمیمگیری کرد که بتوان ذخایر طبیعی خود را در داخل کشور حفظ کرده و مانع از خروج آن شویم.»
خشکسالی و مشکل شوری آب
نخلهای بسیاری در چند سال گذشته از بین رفته اند و یا در آستانه نابودی اند و مدیر جهادکشاورزی شادگان خبر داده است: در تنش آبی که اکنون با آن مواجه هستیم حدود ۷ هزار و ۵۰۰ نفر نخل در شادگان تلف شدهاند و اگر شرایط تأمین آب مناسب نباشد باید گفت که همه نخیلات شادگان در معرض نابودی هستند. هر چند ماهیت نخل به گونه ای است که در برابر کم آبی مقاوم است اما خشکسالیهای طولانی در این چند سال فراتر از تاب و توان نخل ها بوده است و در حال حاضر علاوه بر خشکسالی و کم آبی، نخلداران با مشکل شوری آب هم روبه رو هستند که این مسئله بر کمیت و کیفیت محصولات نیز اثرگذار بوده است.
سد گتوند هم موجب شده تا شوری آب افزایش یابد و از سوی دیگر کمبود آب، پساب های فاضلاب را به زمین های نخلداران می رساند و از این رو، گفته می شود اگر عطش نخلستان ها رفع نشود، نخیلات در معرض نابودی قرار می گیرند و بسیاری از نخلداران، به جز فروش نخیلات خود راه دیگری ندارند.
عباس مشعشع، کنشگر محیط زیست در این باره نکاتی را مطرح کرده و میگوید: «موضوع صادرات نخل به کشورهای حاشیه خلیج فارس به روشنی از سوی مسئولان تبیین نشده است، اما اگر مازاد نخل را صادر کرده باشند، چون زمین های ما برای پرورش نخل مستعد است، ایرادی ندارد ولی به طورکلی نخل در کشور ما مورد ظلم واقع شده و شادگان تا دهه 80 و اوایل 90 دارای حدود 3 تا 6 میلیون نفر نخل بوده که اکنون بین یک میلیون و 500 هزار تا دو میلیون نفر است و سدسازیهای مهلک در حوضه رودخانه جراحی که از شعبه های پیوستن مارون-بهبهان و رود اعلاء رامهرمز است و اینها شامل سد و بندهای زیادی شده اند موجب از بین رفتن حقآبه تالاب شادگان و نخلستان های اطراف تالاب شده و توسعه کشاورزی در بالادست هم مزید بر علت بوده که زمین های دیم و مرتعی را در بهبهان، جایزان و رامشیر تبدیل به زمین های کشاورزی آبی کردهاند.
از سوی دیگر ما می دانیم که وارد یک دوره خشکسالی طولانی مدت شده ایم و تقریبا 50 سال است که این خشکسالی سرتاسر کشور را فرا گرفته، هرچند بارانهای خوبی به صورت نقطه ای باریده اما در کل، دوران بدی را از نظر منابع آبی گذرانده ایم. علاوه بر این، کشاورزان قبلا با استفاده از آب تالاب، زمین هایشان را آبیاری می کردند، در حال حاضر تالاب شادگان تنها از زهابهای نیشکر، فاضلاب شهری و پسابهای نهرهای ماله و بحره آبگیری میشود که آبی بسیار شور با عناصری بسیار سنگین است و صرفا به یک دهکده آبی تبدیل شده و خالی از تنوع ماهی هاست؛ از میان گونه های متنوع ماهی، فقط تیلاپیا در این تالاب موجود است که آن هم گونه ای مهاجم بوده و در برابر آب شور مقاوم است و کشاورزان نخل هایشان را با همین آب، آبیاری کردند که باعث شد نخل ها بی سر شده و خشک شوند.»
مشعشع با اشاره به سد چم شیر و نقش آن در فروش نخل ها نیز بیان می کند: «رسانه ها باید این موضوع را واکاوی کنند؛ شاید علت قطع نخل ها و فروش و صادرات و یا قاچاق آن، این باشد که در حال حاضر سدی به نام سد چم شیر در استان کهگیلویه و بویر احمد در حال احداث است. این سد نیز مشابه گتوند است. چرا که ۷۰ درصد دریاچه روی سازند نمکی و یا تبخیری گچساران واقع شده است و در صورت آبگیری، سالانه 500 هزار تن نمک در مخزن سد حل میشود و تمام سرزمین ها و اراضی حاصلخیز بهبهان و جنوب شرق استان و دشت شادگان و ماهشهر، شور می شود و تجربه تلخی که در گتوند داشته ایم، نباید در چم شیر تکرار شود. نخل را مردم صادر می کنند چون دیگر آبی نیست، قبلا رودخانه جراحی پرآب بود اما وقتی آبی در رودخانه نباشد، عملا نخل ها که هر 10 روز یا دو هفته یکبار نیاز به آب دارد، از بین می روند. به این مسئله هم معتقدم که فروش نخل هم رده خاک است و قطع و فروش آن نوعی وطن فروشی محسوب می شود.
گرچه وضعیت معیشتی و اقتصادی نامطلوب است و کشاورز از سر ناچاری این کار را میکند اما نخلی که به پای آن 30 سال زحمت کشیده شده، نباید اینگونه از دست برود. بالاخره باید کسانی در این کشور باشند که بر مسئله قطع نخلها نظارت کنند. بعدهم صدور مجوز برای صادرات بسیار عجیب است، در کجای دنیا این کار انجام میشود؟
برای صادرات نخل باید پاجوشها و یا اصطلاحا بچه نخل صادر شود، نه خود درخت. در این صورت تجارت خوبی خواهد بود و ارز به کشور وارد میشود و ما هم استقبال میکنیم. نخل مادر 30 سال عمر دارد و می تواند 10 بچه نخل داشته باشد و محصول بیشتری بدهد. کشورهای عربی، مراکز تکثیر دارند و سرنخل را بریده و داخل آن را می شکافند و پنیرک نخل را به تکه های مکعبی چند سانتی تقسیم میکنند و داخل آب میگذارند، وقتی ریشه زد، از هر نخل، 100 یا 200 تای دیگر تولید میکنند و با اصلاح بیولوژیکی اینها را قوی میکنند؛ اگر در ایران نخل 10 کیلو محصول می دهد، با این شیوه، 50 کیلو محصول خرما بهدست می آید. ما هم در اهواز مرکز تکثیر نخل داریم، منتها قدیمی است و دغدغه ای برای این مسئله وجود ندارد و عده ای نانشان از طریق همین دلالی و قاچاق نخل بهدست میآید.»
دیری نمیگذرد که باید خرما وارد کنیم!
این کنشگر محیط زیست تأکید میکند: «مسئولان ما به نخل احترام نمی گذارند و کشاورزان این ها را می فروشند. کشورهای حاشیه خلیج فارس قدر گونه های محیط زیستی را بهتر می دانند. نخل های بسیاری از ایران سر از کشورهای عربی درآورده و اکنون پاجوش گرفته اند و نخل های خوبی شده اند. سابق بر این، ما و بصره صادر کننده خرما در دنیا بودیم که متأسفانه در حال از بین بردن نخل هایمان هستیم. هر کشتی 200 نخل را به مقصد امارات می برد و با تزریق یکسری ویتامین ها، میزان محصول دهی نخل ها را چندین برابر می کنند، بعد هم خرمایی که بهدست می آید به نام و به کام امارات بسته بندی و توزیع می شود. قیمت هر نخل بزرگ حداقل 10 تا 15 میلیون تومان است و ما این سرمایه بزرگ را دو دستی تقدیم کشورهای عربی می کنیم. در همین کالیفرنیا بیش از 10 میلیون نخل در حال کاشت است، جهان منتظر ایران و محصول خرمای ما نمی نشیند و دیری نمی گذرد که باید محصول خرما را هم وارد کنیم! نخل نه فقط برای محصول آن بلکه به لحاظ بصری هم در محیط، حس آرامش ایجاد می کند و بسیاری از صنایع دستی از نخل تولید می شود ولی متأسفانه فقر باعث شده تا چنین وضعیتی بهوجود بیاید.»
فیصل عامری، نخلدار و فعال محیط زیست نیز در این ارتباط میگوید: «نخل های بوشهر به خاطر کم آبی و خشکسالی و حفر چاههای بی ضابطه و فراوان به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میشود. از نخلستانهای آبپخش بوشهر سالها پیش بازدید کرده ام که به این ها به ویژه نخلستانهای پایین دست آب نمی رسد. در شادگان کشاورزی را میشناسم که 200 نفر نخل را از ریشه قطع کرد، چون صرفه اقتصادی ندارد.
اکنون هم این درختان را از ریشه جدا می کنند و به قطر و امارات می فرستند. نخلستان های شادگان حدود 6 میلیون اصله بوده که به مرور کم شده و تقریبا معادل 1.5 میلیون اصله به دلیل سدسازی های لجام گسیخته از بین رفته است. کل حقآبه شادگان، با نخلستانهایی که در کنارش قرار دارد، سالانه حداقل حدود یک میلیارد و 500 میلیون متر مکعب است که تأمین نشده و هم اکنون در حال احداث سد مارون 2 هستند. بنابراین تالاب شادگان را خشک کرده اند و نخلستانها نیز در آستانه از بین رفتن است و کشاورزان ما، نخل ها را می فروشند تا بتوانند در این شرایط بغرنج اقتصادی، امرارمعاش کنند.»
مجبوریم بفروشیم
این نخلدار و فعال محیط زیست معتقد است: اگر نخل ها به کشورهای عربی ارسال نشود، از تشنگی تلف می شوند. خودم 250 نخل داشتم، از این تعداد فقط 80 نخل باقی مانده، آبی نداشتم و وقتی دیدم در حال از بین رفتن هستند، ناچار شدم بفروشم.
فیصل عامری پیش تر در گفت و گویی مطرح کرده بود: چیزی که از نخل های شادگان مانده یک تنه خشک و غیرمثمر است که اگر هم ثمری بدهد خیلی کم و نامرغوب است. علتش خشک شدن رودخانه و برگشت پسابهای مهلک نهر مالح شامل پسابهای کشاورزی، صنعتی و بیمارستانی شرق اهواز تا شهرستان باوی و پساب های شیلات آزادگان و سه طرح نیشکر شرق کارون است. همه اینها دست به دست هم دادهاند و حدود 20 درصد از تالاب شادگان را تبدیل به یک دریاچه نمک از نزدیک نهر بحره در اهواز تا خلیج فارس نمودهاند که این دریاچه باعث شد آب شور ثقلی و زیرزمینی به نخلستانهای شادگان نفوذ کند. این دریاچه به اضافه تالاب ناصری که در قسمت خرمشهر واقع شده و پساب های نیشکر امیرکبیر و دهخدا در آن تخلیه میشود، حجم عظیمی از نمک را در دو قسمت کارون ایجاد کردهاند. از نظر اختلاف سطح اینها بالاتر از کارون هستند و نفوذ اینها به کارون موجب شوری کارون از قسمت سویسه اهواز تا پایین دست کارون شده و بی اثر در از بین رفتن نخلستان ها و کشاورزی آبادان و خرمشهر نیستند.
این کشاورز خوزستانی گفته بود: در قسمت آبادان هم برگشت آب شور دریا به علت سدسازی در سرچشمههای کارون و کرخه (که از طریق تالاب هورالعظیم به دجله وارد میشود) و سدسازیهای ترکیه، سوریه و عراق باعث از بین رفتن نخلستانهای آبادان و خرمشهر شده است.
منبع: رسالت