به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی نوشت: چنین مردمی دلیلی برای تحرکات مخرب نخواهند داشت. در عمل هم این معنا کاملا ثابت شد و دیدیم که اکثریت مردم در انتخابات شرکت میکردند و رایدهندگان کشور ما در انتخاباتهای رقابتی از نُرم جهانی بالاتر بودند. در دو ناآرامی سالهای 96 و 98 واقعا قاطبه مردم به معترضان نپیوستند که اگر چنین میشد اساسا اوضاع شکل دیگری به خود میگرفت.
اکنون اما خلأیی قابل مشاهده و قابل لمس است که تعادل و ثبات را مورد خدشه قرار میدهد. در حال حاضر مردم با حاکمان و مسوولان چگونه سخن بگویند و چه ابزاری دارند که خواستههای خود را پیگیری کنند و برای رسیدن به مطلوبها چه تضمینی وجود خواهد داشت؟ جمعیت زیادی که در انتخابات گزینهای برای رای دادن پیدا نکردند و شرکت نکردند دارای چه تصور و تحلیلی از وضع موجود هستند؟ نمایندهای که در یک میدان بیرقیب با حداقل آرا به مجلس راه یافته هیچ انگیزهای برای دفاع از حقوق تمام رایدهندگان نخواهد داشت. حالا صدای مردم به جای اینکه از حلقوم چون مدرسی در مجلس بیرون بیاید، به جای اینکه میهندوستان و متعهدان و دانشگاهیان و عالمان و دلسوزان سیلی خورده انقلاب و جوانان فهیم و روشنفکر و بیادعا و شجاع (که قرار است نظرات سودمندشان در اینترنت مسدود شود) حرف مردم را به گوشها برسانند، در عوض مدعیان حقیر شبکههای ماهوارهای که با تحریمکنندگان مردم ایران ملاقات و از دولت بیگانه ویلا دریافت میکنند خود را صدای مردم جا میزنند!
این خسارت خودساخته را کجا ببریم؟ مردم ایران فرق خادم و خائن را بهتر از بسیاری از مدعیان میفهمند و اولین مانع جاسوسان خود مردم خواهند بود. وقتی قدر حضور سنگین و متین مردم در انتخابات دانسته نشد، وضع کاملا جدیدی شکل گرفت، برای قطع برق یک پاساژ تجمع میشود و به سرعت شعارها از خطوط قرمز فراتر میروند. البته میشود به آب خوردنی آنها را جمع کرد، اما سیاستمداران آیندهاندیش معنای دقیق این ماجرا و انواع مشابهش را میفهمند و میدانند که رنگ و بو و عمق اعتراضها واقعا از نوع دیگری شده است و از کنارش به سادگی نمیشود عبور کرد.
ما در تحریم و در خشکسالی و تغییرات سیلآسای اقلیمی و زلزلههای احتمالی و تورم توفانی که در پیش است با اعتراضهای مردمی که به گفته خود مسوولان حق ملت است چگونه میخواهیم برخورد کنیم؟ وقتی مفاسد اقتصادی جا افتادهاند و حتی آنجا که نامش مفاسد نیست پاداشهای 500 میلیونی با یک صلوات تصویب میشوند و خجالت نمیکشند و معلوم میشود که ماجرا عمومیت دارد و هیچ کس عزل نشد و اعتراض رسمی صورت نگرفت آیا مردم تشنه بنشینند و تماشا کنند؟
ساختار فشل و پرهزینه اداری که مضارش فقط ناشی از دولت دوازدهم نیست با یک انقلاب هم به سادگی درست نمیشود. من به عنوان یک شهروند، منتقد تند دولت روحانی بودم و مثلا در بخش بهداشت قائل به محاکمه وزیر مربوطه هستم ولی انصافا چند درصد از نارساییها به کندی و ناکارآمدی و سهلانگاری دولت باز میگردد؟ اگر تورم با دستور انقلابی قابل کنترل بود کدام کشور انقلابی و غیرانقلابی یافت میشد که یک شبه فرمان توقف آن را صادر نکند؟
دیدیم که خشکسالی فقط یک تلنگر به خوزستان زد و چه شد؟ حالا این هیولای بزرگ در راه است و استانهای دیگر را جدا تهدید میکند، دولت فخیمه معجزه هزاره سوم آبهای زیرزمینی را به ثمن بخس دراختیار عموم قرار داد و هزاران چاه مجاز و غیرمجاز شیره جان ایران را مکید، کدام دستور انقلابی بدون سرمایهگذاری عظیم میتواند بر این معضل خردکننده غلبه کند؟ در تحریم که عدهای سینه چاک آن هستند پولمان کجاست که تاسیسات آب شیرینکن بسازیم و آب شور دریا قابل استفاده شود؟ آیا فکرش را کردهایم که چند صباح دیگر سیل کشاورزان بیکار و مستاصل به سوی شهرها روان میشود و آب یا کار میخواهند؟ با هر نوع حساب و از هر زوایه که نگاه میکنیم در آینده نزدیک مشکلات بیش از هر زمان دیگر بر سرمان میبارد و در چنین شرایط بیسابقهای کشور تاب و توان تشنج در روابط خارجی را ندارد.
اگر برجام با بنبست روبهرو شود دلار پرواز عمودی خواهد کرد و فقط شوک روانی ناشی از آن اقتصاد پرآسیب کشور را به لرزه خواهد افکند. نمیدانیم عدهای واقعا اوضاع را نمیدانند یا خود را به تجاهل میزنند؟ در آستانه این همه بحران دغدغه مجلس محدود کردن یا به تعبیری چلاندن فضای مجازی است، نگاهی که خود مستقلا بحرانساز و بحرانطلب است و بازی با اعصاب و روان مردمی است که از هر سو تحت فشارند. آیا صیانت عجیب از حقوق کاربران از جان مردم مهمتر است؟
مردم مستاصل مثل برگ خزان بر اثر کرونا به زمین میریزند، بیمارستانها تخت خالی ندارند آیا جان هزاران بلکه میلیونها نفر از مردم ارزش ندارد که برای خرید واکسن طرح سه فوریتی تصویب شود و همه محدودیتها رفع شوند و همه امکانات کشور در این زمینه بسیج شوند؟ فرصتها چون ابرها در حال گذر و تهدیدها چون گله گاوهای وحشی در حال نزدیک شدن هستند و ما ظرفیتهای تعادل و ثبات و امیدواری را مخدوش ساختهایم و در بند نقش ایوانیم!
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد