به گزارش سایت خبری پرسون، این روزها که استانهای زیادی از کشور و به ویژه خوزستان درگیر بیآبی شدید هستند، بیش از همیشه به این فکر کنیم که در سالهای گذشته چه اشتباههایی سببساز وضعیت کنونی شده است.
اگر میدانستیم فرهنگ چه تاثیر مهمی در شکوفایی اقتصاد دارد، رفتارهای ناهنجار در برخورد با سرمایهگذاران و نیز دغدغهمندان زیستمحیطی، به حداقل میرسید تا اینک وضعیت استان سرسبزی همچون مازندران نیز رفتهرفته مانند خوزستان رقم نخورد.
از سوی دیگر سرمایهگذاری به ظن اهلش، به هفتخوان رستم بدل شده است؛ چرا که رفتارهای دولت و مسئولان در قبال سرمایهگذاران هرگز شایسته شارژ و تقویت این بخش مستقل و خصوصی نبوده است و این تربیت فرهنگی خودش را در برجستهترین حالت منفی ممکن نشان داد: «شکست یا تاخیر در اجرای بیشتر پروژههای بخش خصوصی!»
سیاستهای کنترلی دولت نیز موفق عمل نکرد؛ بنابراین بهشکلی دو سویه، تاثیر ضعف اقتصاد و فرهنگ بر یکدیگر، مقدمات همافزایی قدرتی ناشناخته برای از پا درآوردن توان مردم را فراهم کرد. افزایش غیرقابل کنترل و بیسابقه نرخ تورم و همچنین ضعف دولت در مهار آن نیز زمینهساز کند شدن اصلاح فرهنگ مصرف حاملهای انرژی شد.
در عین حال نیز تغییر ساختار بازار کار در اثر همهگیری ویروس کرونا از اواخر سال ۱۳۹۸ و ضعف شدید در زیرساختهای توسعه دیجیتال، همچنان مهمترین چالش اهالی کسب و کارهای اینچنینی در ایران و بهتبع آن در مازندران بهشمار میرود.
در چنین شرایط و فرآیندی دوستیِ فرهنگ و اقتصاد قربانی سیاست شد و تعامل جایش را به تقابل داد. در نتیجه فرش قرمزی که فرهنگ صحیح میبایست زیر پاهای اقتصاد این مرز و بوم پهن کند، نیست که نیست. بنابراین اهداف فرهنگی در سایه اتخاذ سیاستهای غلط اقتصادی رنگ باخت و نسلی که ما باشیم تاوان آن را سنگین، یعنی با عمر خود پرداختیم.
نویسنده:عشرت کراری