سیاست

هر چند فقر نیز یکی از عوامل بروز این وضع است ولی مهم‌تر از آن اختلال در قواعد حقوقی و عرفی حاکم بر روابط مردم و نیز غیبت حکومت و دولت است و اگر هم حکومت غایب نباشد به راحتی می‌توان گفت که سوگیری و تبعیض در داوری‌ها منع از مواجهه عادلانه خواهد شد. پس از دیدن این فیلم که یکی از دوستان برایم فرستاده بود، پاسخ دادم که به کجا می‌رویم؟ او بلافاصله پاسخ داد که پرسش صحیح این است که به کجا آمده‌ایم؟ بله؛ این پرسش بهتری است.
ایده‌ها نقشی اساسی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می‌کنند. در واقع توسعه هر کشور بیش از هر چیزی به متوقف کردن ایده‌ها و سیاست‌های بد و نیز اجرای واقعی و درست ایده‌ها و سیاست‌های خوب وابسته است. مغالطه‌ها و ایده‌های احمقانه باید شناسایی شوند، مورد حمله و انتقاد قرار گیرند و از سوی همگان رد و مردود اعلام شوند.
سیاست باید انعطاف‌پذیر باشد و در مسیر خود همواره امکان دوربرگردان را در نظر بگیرد. حتی اگر سیاست اولیه اشتباه نباشد، از آنجا که ممکن است در طول زمان به دلایل پیش‌گفته دچار تغییر شویم و اصلاح سیاست ضروری شود، پس باید دوربرگردان در دسترس باشد نه آنکه مجبور شویم تا پایان راهی را برویم که هزینه‌زا است.
دنیای سیاست و نقد سیاسی را چند حوزه به بهترین شکل می‌تواند نمایندگی کند و خارج از این محیط فقط شاهد خطابه و تبلیغات خواهیم بود و تخریب و تحقیر سیاست نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود. نخست بخش‌هایی از دولت و از همه مهمتر وزارت خارجه و تمام اجزا و اعضای آن از وزیر تا زیردستان سفارتخانه های دورافتاده‌ترین کشورها و بلادی که ما با آن رابطه سیاسی داریم. همچنین نهادهای دیگری که در قانون ما می‌توانند ورودی در این حیطه داشته باشند مثلا شورای عالی امنیت ملی و البته این محیط و مسئولیت نیز فقط در ذیل قانون اساسی و قوانین موضوعه و مشروع، واجد معنا و معتبر است.
با نگرانی تمام، شاهد اجرای سیاست‌های معکوس هستیم. نمی‌دانم باید نامش را بی‌سیاستی گذاشت؛ یا عدم درک درست شرایط یا نام آن، چیز دیگری است؟
آنچه این نوشته درصدد تاکید بر آن است این است که «وضع محدودیت‌های ارزی سراشیبی لغزنده‌ای است که در نهایت، منتهی به انکار مالکیت می‌شود.» البته نظریه کوز، یک نظریه است و در دولت‌ها همواره هستند کسانی که در مواجهه با رونالد کوز بگویند «نظر شما اهمیتی ندارد!» و بر طبل محدودیت‌های بیشتر و بیشتر بکوبند. این، حکایتی است که از سال۱۳۰۸ تا کنون، در این کشور تکرار می‌شود.
مخالفت منتقدان شما نه با مقاومت است و نه با تفاهم و سازش، بلکه با معیارهای دوگانه شماست، کسانی که قبلا با سیاست‌هایی مخالفت می‌کردند و مانع عملی آن می‌شدند و تمام مدارک و صوت و تصویر آن موجود است و اکنون اجرای همان سیاست را چند پله بالاتر جزو افتخارات خود می‌دانند، بدون اینکه چیزی جز عامل و فاعل ماجرا تغییر کرده باشد.
آزادی درون‌گروهی در هر ساختاری، اعم از حزب، گروه، دولت یا کشور و... برای بقای آن ضروری است و هر نهاد و ساختاری که این ویژگی را نداشته باشد، سرنوشت آن در بهترین حالت چریک‌های فدایی خلق است که پس از شکست از روی اجبار تن به تغییر خط‌مشی دهند و در بدترین حالت سازمان مجاهدین خلق است که چهارنعل راه گذشته را ادامه دهد و اعضای فرقه را از بدیهی‌ترین حقوق برای درک از حقیقت محروم کند و اقدامات مبتذل رهبری سازمان را با لطایف‌الحیل توجیه کند.
شواهد نشان می دهد که ترکیه در آستانه یک تحول سیاسی – اجتماعی بسیار مهم قرار گرفته و اگر اتفاق عجیب و غریب و حادثه غیرمترقبه ای روی ندهد، مخالفین، قالی را از زیر پای اردوغان و باغچلی، بیرون می کشند.

«سفر رئیس جمهور به آفریقا»،‌ «جوابیه دولت به یک روزنامه»، «قیمت بلیت هواپیما»،‌« اعلام بخشودگی‌ها از سوی رییس‌جمهور»، «دیدار چهارجانبه مقامات ایران، روسیه، ترکیه و سوریه» و... از موضوعات مهم خبری حوزه سیاست در روز چهارم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ بود.
نماینده مردم تهران گفت: بسیار ضروری است که اصلاحات و جابجایی ها در دولت به هنگام و در زمان مناسب باشد نه با تأخیر زیرا ایجاد هزینه و مشکل و کاهش سرمایه اجتماعی و همچنین آشفتگی سپهر سیاسی کشور را در پی دارد.
در مسائل منطقه‌ای هم عده‌ای مدام می‌گفتند کلید حل مسایل منطقه‌ای ایران، در گرو حل مسایل با عربستان و ترکیه و به‌ خصوص عربستان است.
اقتصاددان دولت‌گرا با شناخت این نوع از سیاستمداران و به‌ دلیل مانوس بودن طرز فکر خود با آنان به آنها می‌گوید نسخه‌ای دارد که آسیب‌پذیری اقتصاد در مقابله با استکبار جهانی را کم می‌کند.
به نظر می‌رسد تجدید نظر در سیاست‌های مربوط به فضای مجازی و گشایش آن یک ضرورت بوده و با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی -روانی اجتناب‌ناپذیر است. این اصلاح سیاست می‌تواند در سال ۱۴۰۲ آثار مثبتی بر جامعه داشته باشد.