یادداشت‌ها

بروز خشکسالی‌های بی‌سابقه در ایران و کاهش موثر تولید علوفه داخلی همزمان با افزایش شدید قیمت‌های جهانی، شرایطی را ایجاد کرده است که بازنگری و اصلاح فوری برآوردهای قبلی و متناسب‌سازی برنامه‌های جاری در تامین نهاده‌های دامی و طیور با واقعیت‌های میدانی را تبدیل به اولویت عاجل و اجتناب‌ناپذیر کرده است. از سوی دیگر توقف روند تامین ارز کالاهای اساسی و همزمانی با تغییرات آتی در نهاد دولت، نگرانی تاخیر در تصمیم‌گیری فوری در رفع موانع و ابهامات موجود را دوچندان کرده است.
چرا مردم سوسنگرد و اهواز و ماهشهر و… آب ندارند؟ چرا شادگان و هورالعظیم خشک شده‌اند و جانداران‌شان از گاومیش‌ها تا ماهی‌ها و پرندگان دارند تلف می‌شوند؟ مگر ادعا نمی‌کردند سدها ساخته می‌شوند تا روزهایی مثل این روزها منابع آب مدیریت شوند؟ کو مدیریت؟ کو آب؟
افزایش نقدینگی بر اقتصاد و تورم تجربه نشده در کشور طی ماه‌‍‌های آینده هشداری از سوی برخی فعالان اقتصادی است.
سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان همواره این بوده است که یک افغانستان دوست با سهم داشتن همه گروه‌های قومی در قدرت آن سهیم باشند و حتی طالبان هم به عنوان یک جریان فکری در بخشی از قدرت سهیم باشد و نه اینکه تمامی آن را در اختیار بگیرد.
یادداشت/ طرح اصلی ارتش آزاد این بود که با بروز انفجار و از بین رفتن آمران و مغزهای اصلی امنیتی سوریه، در یک عملیات برق آسا وارد وزارت دفاع شده و این وزارتخانه را به تصرف در بیاورند و عناصر مسلحی که احتمالا مزاحم آنها بودند را خلع سلاح کنند.

خوزستان ویژه‌ترین منطقه و استان کشور است. از هر جهت ویژه است. اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و طبیعی و فرهنگی، و ۸سال منطقه جنگی بودن؛ با دیگر استان‌های کشور تفاوت دارد. مشکلات آن نیز متأثر از عوامل گوناگون است، ولی به نظر می‌رسد که مهم‌ترین مساله استان سلطه نگاه غیر محلی و نه ملی بر استان است.
اقدام یا ابتکار یک فعال سیاسی در اعلام یا علاقه به «نیروی چهارم»، اهل تاریخ سیاسی را یاد «نیروی سوم» خلیل ملکی می اندازد. حال آن که در جدال «مشارکت و انحصار» و دو‌گانه های دیگر به دشواری می‌توان راه سوم و چهارم و پنجم گشود. هرچند شاید وجه مشترک این دو همان «دلیری و استواری اخلاقی» باشد که داریوش آشوری در توصیف نماد «نیروی سوم» به کار برده بود تا فرجام «نیروی چهارم» چه باشد...
موفقیت عراق در حملات گسترده ۴ ماهه پایان جنگ با تجاوزات آمریکا در خلیج فارس و ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرباس همراه شد و با توجه به درآمدهای پایین نفتی و مشکلات اقتصادی ناشی از آن، مجموعه سران تهران به این تحلیل رسیدند که دیگر اهداف از پیش تعیین شده محقق نخواهند شد و در نتیجه با مشورت هاشمی رفسنجانی، امام خمینی(ره) در تصمیمی تلخ، اما شجاعانه که حکایت از واقع گرایی ایشان داشت، قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت.
یادداشت مهمان؛

یک کشور، یک استان

بی گمان فهرست برتری های اقتصادی خوزستان در کشور را می توان به ۲۵۰ آیتم واقعی برگرداند. ولی صد حیف که جمهوری اسلامی از آغاز تکوین در ۱۳۵۷، اهمیت این خطه را در نیافته است.
با حضور طالبان در شهرهای مختلف افغانستان، ایده‌های خوش‌بینانه مقامات داخلی کشور یا اظهاراتی که عده‌ای از آنان با انگیزه‌های سیاسی مطرح می‌کردند؛ مبنی‌بر اینکه این طالبان با گذشته فرق کرده است، روز‌به‌روز به محاق می‌رود و هربار بیشتر مشخص می‌شود ریشه‌های این طالبان همانی است که بود‌ه است.
ما در تئوری‌های اقتصادی برای جهش اقتصادی، که خود رئیس دولت سیزدهم از این کلمه استفاده کرده است، نه تئوری کم داریم، نه اقتصاددان خوب. اگر هم در این حوزه کمبودی داشته باشیم می‌توانیم نصف قیمت مربی تیم ملی اقتصاددانان‌های بزرگ دنیا را هم دعوت کنیم تا به ما کمک کنند. در حوزه عملی هم مساله خیلی سخت نیست.
تشکیل‌ جلسه‌ای با حضور آقای رئــیسی، رئیس‌جمهــور منتخب و وزیر بهداشت و دیگر دست‌اندرکاران ستاد ملی کرونا در جهت تسهیل واکسیناسیون و هم و غمی که در جهت واکسینه سراسری صورت می‌گیرد، خبر خوبی است و از این بابت باید از رئیس‌جمهور منتخب تشکر کرد.
از شجاعت‌های امام بود که به رغم تأیید مخالفت‌های قبلی با قبول آتش بس به تصمیم سیاسیون و کارشناسان احترام گذاشت. اهمیت قبول قطعنامه را هنگامی می‌توان دریافت که تصور کنیم اگر نمی‌پذیرفت رهبر بعدی با چه کار دشواری رو به رو بود. اگر قبول می‌کرد در همان آغاز کار مخالف شیوه‌های امام تصور می شد و اگر قبول نمی‌کرد کشور بیش از آن فرسوده می‌شد.
جناب آقای رییسی و اژه‌ای؛ در این یادداشت می‌خواهم به یک نکته بسیار ساده در امر حکومت‌داری اشاره کنم که در ایران کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. این نکته مربوط است به فلسفه و وظیفه حکومت. اشتباه فاحش این است که حکومت و ابزار قدرت آن را در خدمت ذهنیتی هدایتگرانه قرار دهیم.
به نظر می رسد برخی فعالان سیاسی و رسانه ای اصلاح طلب بیش از حد در مورد دولت آتی خوش بین هستند. منظور من در مورد کیفیت و عملکرد دولت بعدی نیست بلکه منظور ترکیب سیاسی کابینه است. بعضا اظهاراتی شنیده و خوانده می شود که که گویی نیمی از کابینه دولت سید ابراهیم رئیسی از جریان ساکت و بازنده انتخابات انتخاب خواهد شد و حتی برخی از دولتمردان فعلی در مقام خود ابقا می شوند!
دولت‌ها می‌آیند و می‌روند اما دشواری مسکن همچنان حل‌‌ناشده باقی می‌ماند. این واقعیتی است که جامعه ما در‌ چند دهه گذشته شاهد آن بوده‌ است. اما به‌راستی چرا چنین است؟ از دو حال خارج نیست؛ یا منابعی که متولیان امر برای برخورد با این دشواری تخصیص می‌دهند، تناسبی با ابعاد آن ندارد‌ و پاسخ‌گو نیست‌‌، یا راهی که آنان برای برخورد انتخاب می‌کنند، راه درست و حکیمانه‌ای نیست.
بخش قابل توجهی از مشکلات کشور در واقع ناشی از ساختارها و شرایطی است که چندان فرقی نمی‌کند چه کسی قرار است رئیس‌جمهور یا وزیر باشد. به عبارت دیگر با تغییر آدم‌ها چندان تغییراتی ایجاد نمی‌شود و این مساله بیشتر به راهبردهای کلی نظام برمی‌گردد.
سازمان آگهی های پرسون