به گزارش سایت خبری پُرسون، رهاورد عید امسال برای هزاران ایرانی، از دست دادن اعضای خانواده یا مجروح و مصدوم شدن و قطع عضو و نخاع آنها در تصادفات رانندگی در طول تعطیلات نوروز بود؛ نوروزی که زمان جشن شادمانی و نوشدن طبیعت و زمانهای برای شادی و سفر است، اما تعطیلات امسال با آماری تازه و تکاندهنده همراه شد. پویش پرافتخار «نه به تصادف» که با هدف کاهش حوادث جادهای در تعطیلات نوروزی معرفی شده بود، در یک حرکت نمادین به رکورد چشمگیری دست یافت: یک میلیون تصادف جادهای!
شاید این پویش به اشتباه «نه به تصادف» نامگذاری شده بود؛ زیرا نتایج آن گواه خلاف انتظار ماست. گویا نه تنها رانندگان عزیز شعار پویش را جدی نگرفتند، بلکه با حداکثر سرعت و حداقل دقت نسبت به قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی، در چالش به ثبت رساندن این رکورد ناخواسته مشارکت کردند. واقعیت این است که امسال، جادههای کشور به صحنهای برای نمایش خودروهای اسقاطی در جادههای فرسوده تبدیل شدند. این خودروها که به نظر میرسد از موزههای تاریخی فرار کردهاند، با افتخار در جادههایی که خودشان هم نیازمند بازنشستگی هستند، جولان میدهند. نتیجه؟ تلفات جادهای که هر سال رکوردهای جدیدی را ثبت میکند.
آیا وقت آن نرسیده که بهجای این پویشهای شعاری و شعارهای تکراری و تکیه بر آمارهای کاغذی، چارهای عملی و بنیادین اندیشیده و اجرا شود؟ به نظر میرسد مشکل نهتنها درعدم توجه رانندگان، بلکه در خودروهای ناایمن داخلی، زیرساختهای نامناسب جادهای، نظارت ناکافی بر شبکه معابر و نبود آموزشهای واقعی نهفته است و شاید وقت آن رسیده باشد که بهجای تأکید بر شعار، سرمایهگذاری بر برنامههای آموزشی و اصلاح قوانین و مقررات بهطور جدی آغاز شود. بدون تردید، اگر پویشی تحت عنوان «نه به مدیریت ناکارآمد» راهاندازی شود، شاید تغییر و تحولی واقعی در این وضعیت ایجاد شود، اما اگر این پویشها همچنان به صورت ظاهری ادامه یابند، فقط شاهد رکوردشکنی در تصادفات خواهیم بود.
در خاتمه، این پرسش مطرح میشود که آیا همچنان تاوان تولید و تردد خودروهای غیراستاندارد و ناایمن و جادههای فرسوده و مستهلک را مردم باید بپردازند و بهجای خودروسازان و جادهسازان، مردم باید تنبیه شوند و آیا برنامهریزان و مسئولان پس از مشاهده این آمار تکاندهنده، به سمت تغییرات اساسی و تحولات بنیادی گام خواهند برداشت یا همچنان به تکرار روشهای بینتیجه پیشین ادامه میدهند؟
منبع: شرق