به گزارش سایت خبری پرسون، سید محمد کاظم سجاد پور در یادداشتی نوشت: آسیای جنوب غربی، پیوسته منطقهای حساس و مهم و ژئوپلتیک جهانی بوده است. روابط پیچیده هند و پاکستان در بیش از هفت دهه گذشته و سرگیریهای راهبردی بینالمللی، همراه با چندین پرونده دائمی و زنده نظامی ـ سیاسی و اجتماعی مانند مسأله افغانستان و کشمیر، ترکیبی از تداوم و تفسیر در بافتار و ساختار امنیتی منطقهای که از آن آسیای جنوب غربی یاد میشود را ایجاد کرده است. چگونه میتوان چشمانداز امنیتی آسیای جنوب غربی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟
در پاسخ باید زخمهای کهن و رقابتهای هند و پاکستان، هند و چین و افغانستان را در کنار نگرانیهایی که از افزایش سطح هستهای، رقابتهای جدید آمریکا و چین و همچنین پیچیدگیهای سیاستهای داخلی در این منطقه حساس و دگرگونیهای ناشی از موضوع طالبان افغانستان را در نظر قرار داد.
آسیای جنوب غربی، از نظر تاریخ تحولات استراتژیک، در دهههای معاصر با پروندههایی چون تنش ساختاری هند و پاکستان، هند و چین و افغانستان گره خورده است. هیچکدام از این پروندهها، حل و فصل نشده و در نشیب و فرازهایی که با جنگ، برخوردهای مرزی، دعاوی ارضی، منازعات داخلی مخصوصاً در افغانستان، پیوستگی خاصی از روابط تنشآمیز منطقهای مشاهده میشود. در دوران جنگ سرد و پسا جنگ سرد، این ساختار منازعهآمیز، تداوم داشته و در مواردی، در دوران بعد از پایان جنگ سرد، برخی از این زخمهای کهن، مانند افغانستان، عمیقتر هم شدهاند.
در همین دوران است که دو کشور هند و پاکستان به آزمایشهای هستهای دست میزنند و از 1998 تاکنون، تردیدی در هستهای شدن منطقه وجود ندارد. هر چند که نمیتوان آنچه که در افغانستان گذشته را صد درصد ناشی از تنش کهن هند و پاکستان دید، اما از این واقعیت هم نمیتوان چشم پوشید که این دو کشور، افغانستان را از نظر عمق استراتژیک خود مینگرند و سایه سنگین رقابت این دو کشور شبه قارهای، بر تحولات افغانستان، پیوسته و پایدار بوده است.
اما آنچه که در خور توجه است،اینکه شرایط نوین استراتژیک، منطقه آسیای جنوب غربی را حساستر و ترکیب جدیدی از رقابتهای جهانی و شرایط ناپایدار داخلی، چشمانداز امنیتی را پیچیدهتر کرده است. در این خصوص، مثلث شکننده استراتژیک این پهنای ژئوپلتیکی، یعنی هند، پاکستان و چین، اتمیتر شدهاند.
براساس پژوهشهای موسسات رصد کنند. موضوعات هستهای، در 25 سال گذشته، این سه کشور، زرادخانههای هستهای خود را بدون استثنا افزایش دادند. شاید مهمتر، دکترینهای استفاده از سلاحهای هستهای را به گونهای تدوین که امکان بهرهبرداری از آنها، مخصوصاً در صحنههای محتمل تاکتیکی را راحتتر کردهاند.علاوه بر بعد هستهای، رقابت جهانی آمریکا و چین که واقعیتی غیرقابل انکار در روابط بینالمللی کنونی است، در هیچ منطقهای چون منطقه آسیای جنوب غربی، بازتاب و پژواک راهبردی نداشته است.
تمرکز استراتژیک آمریکا بر چین، هند را وارد تقریباً تمامی معاملات و معادلات آمریکا در اقیانوس هند و حوزه پیرامونی چین کرده است. از پیمانهای چهار آمریکا با انگلیس، استرالیا و هند گرفته، تا طرح موسوم به 2V2I (آمریکا، انگلیس، اسرائیل و هند) و طرح اخیر راه هند، خاورمیانه و مدیترانه که در اجلاس اخیر سران گروه 20 در هند اعلام شد، عنصری ضدچینی از نظر ماهیت و آسیای جنوب غربی از نظر پهنای جغرافیایی و ژئوپلتیک دارد.
شکافهای کهن با این تحولات نوین، افزایش پیدا میکنند و چین را در کنشگری ژئوپلتیک در این عرصه تحریک کرده و میکند. افزایش جایگاه پاکستان در محاسبات ژئوپلتیکی چین و حضور جدیتری در افغانستان نمونههایی از افزایش این حضورند. بعلاوه ماهیت دگرگون شده مسأله افغانستان با قبضه کامل قدرت در این کشور را باید مد نظر قرار داد.
آشکارا روابط پاکستان و طالبان، بعد از به قدرت رسیدن این گروه پشتونمحور، با گذشته یکسان نیست و روابط پیچیده تاریخی پاکستان و افغانستان را پیچیدهتر کرده است. تعمیق این تنش ساختاری، با فعالیتهای تروریستی گروه موسوم به تحریک طالبان پاکستانT.P.P که فیالواقع نسخه پاکستانی طالبان هستند، در مناطق مختلف پاکستان در خور تعمق است.در پاکستان، جنگ با تروریسم، موضوعی چندلایه در چهار دهه گذشته است. پاکستان از یکسو از طرف هند و آمریکا، به نقش داشتن در فعالیتهای تروریستی متهم شده و از طرف دیگر، خود در داخل با پدیده تروریسم دست و پنجه نرم میکند.
براساس برخی از تخمینها، پاکستان در داخل، هشتاد هزار تلفات، در جنگ با ترور داشته و مهم آنکه این موضوع ادامه داشته و دامنه فعالیتهای تروریستی در پاکستان در ماههای اخیر به بلوچستان این کشور نیز رسیده است.در کنار شرایط نوین تولیدکننده شکاف و تعمیقکننده شکافهای کهن، شرایط سیاست داخلی کنشگران منطقهای را باید مدنظر قرار داد.
پاکستان از نظر سیاست داخلی، با بنبستهای پیچیدهای در ماههای اخیر روبرو بوده و بحرانهای سیاست داخلی و کمتوجهی بینالمللی به موقعیت استراتژیک این کشور، خبر دارد کرده است. از سوی دیگر، هند روز به روز از چارچوبهای دمکراتیک سنتی خود فاصله گرفته و میگیرد و آنچه که در این میان حساس است، گرایشهای ضد مسلمانان در حزب حاکم در هند میباشد. این گرایشها که حتی در پارلمان هند، در موقع سخنرانی نمایندگان مسلمان، بروز پیدا میکند، عواقب استراتژیک و امنیتی خواهد داشت.
در مجموع آسیای جنوب غربی در حال یک پوستاندازی سیاسی، استراتژیک است که در آن منازعات و زخمهای کهن با شکافهای نوین و نگرانکننده منطقهای و جهانی توأم گشتهاند.
منبع: اطلاعات