به گزارش سایت خبری پرسون، فرشاد پرویزیان در یاداشتی نوشت: تقدیم به زنده یاد مهندس دوست داشتنی و عزیز، فربد زاوه که هم مهندس بود و هم مطالعات ارزشمند و آکادمیک نظری و عملی در حوزه اقتصاد حمل و نقل داشت، از او بسیار یاد گرفتم، روحش قرین رحمت واسعه الهی.
بارها در خصوص نحوه برداشت هندسی و مهندسی از ادبیات اقتصادی اتفاقا منطبق بر فرمولها و معادلات ریاضی آشنا برای مهندسان توضیح داده ام. یکی از عبارات جذاب در اقتصاد و بازار، مفهوم سرریز است که در مفهومی ساده به معنای انتقال نوسان قیمتی از بازار به بازاری دیگر است. مثلا نوسان قیمت دلار ممکن است در بازار طلا سرریز شود. این به معنی ارتباط بین تغییرپذیری در بازارها است. مدلهای تغییرپذیری نیز ادبیاتی گسترده و پیشرفته در حوزه اقتصادسنجی سریهای زمانی پولی و مالی دارند. اما همین مفهوم در حوزه خودرو بطور جدی توسط مهندسان استفاده شد که چرا با این همه پیشرفت فنی در حوزههای حتی حمل و نقل دقیق نظامی، باید خودروسازیمان اینگونه باشد و باید کاری کنیم کارستان، که این فناوری در خودروسازی سرریز شود.
به این عزیزان مهندس باید گفت داستان سرریز در بازار، ربطی به انتشار فناوری در سایر بخشها از جنس بحث درباره خودرو در کشورمان ندارد. برخیها نیز موضوع سرریز را تبدیل به مهارت مدیریتی کرده که منظورشان سرریز توان مدیریتی از بخشهای مورد نظر به خودروسازی است. البته مدیران انصافا قابل و لایقی در صنایع نظامی داریم که بهتر است همزمان با سختکوشی جهادگونه مدیریت عالی ایشان به سهم هزینههای تحقیق و توسعه در این بخشها نیز توجه کنیم.
اما همینجا باید از عزیزان خواهان سرریز فناوری به خودروسازی فعلی کشورمان باید پرسید مگر این توان مدیریتی قبلا در خودروسازی در مقام مدیرعاملی، سرریز نشده بود؟ همان مدیر البته بسیار قابل در بخشهای حساس حتی صنایع هوا فضا که هم اینک نیز در بالادست وزارت خانه حضور دارد. چنین سرریزی مگر بجای مدیریت راهبردی تبدیل به وزارتخانه متولی فروش و بازار نشده است؟ عزیزان، همه توان و دستاوردهای صنایع نظامی که بسیار ارزشمند و ستودنی است را باید با ادبیات مهندسی راهبردی تحلیل کنید که این صنایع با استدلال بازار و محصول تجاری بررسی نمیشوند.
مکانیسم بازار و قیمت و رضایت مصرف کننده و هزینه تمام شده در این صنایع اولویت راهبردی ندارد. اما خودرو یک محصول تجاری است که به لحاظ قیمت تمام شده باید دارای کارایی اقتصادی باشد و این کارایی اقتصادی با کارایی فنی مورد نظر مهندسان تفاوت معنادار دارد. به خوبی یاد دارم سالها پیش به مدیر عامل وقت بسیار اهل منطق و استدلال مهندسی یک خودروساز بزرگ در حاشیه نشست خبری که داشت در قالب طنز و مزاح گفتم خبر دارید مدیر عامل مرسدس اعلام کرده که حاضر است با نیمی از حقوق و مزایای شما پست شما را در اختیار بگیرد؟ ایشان بسیار فروتنانه پرسید چرا؟ گفتم مدیر عامل مرسدس گفته است محصولاتش با آن همه امکانات از دم قسط برای فروش دچار مشکل است اما شما پولی میگیرید برای تحویل چیزی به نام خودرو با رنگ و امکانات دلخواه خودتان و البته با قیمت زمان تحویل دلخواه خودتان و اگر هم نشد میگویید بجایش فلان چهار چرخه دیگر را فقط داریم و باز هم مشتری بسیار دارید.
آقایان مهندس عزیز مشکل صنعت خودرو علاوه بر نیازمندی فناوری فوقپیشرفته در چیپ ستهای راهبری و... بجز مشکل تیراژ برای رسیده به صرفه حاصل از مقیاس، بجز مشکلات ناشی از پذیرش تحمیلی مدیران ریز و درشت از بخشهای دیگر و بقیه مشکلات داخلی ریشه در انحصار خانه خراب کن دارد. باور کنید این انحصار عملا موجب ورشکستگی بیشتر خودروسازی خواهد شد تا حفظ حاشیه سود. باور کنید مشکل خودروسازی مشکل مدیریت اقتصادی و زیرساختهای انحصار زده است وگرنه توان مهندسان فنی کشورمان در این زمینه ستودنی است. البته اگر لطفا مهندس باقی بمانند و بهجای اقتصاددانان آراء اقتصادی ندهند.
منبع: آفتاب یزد