به گزارش سایت خبری پرسون، حمیدرضا بوستانی در یادداشتی نوشت: با وجود خطِ فقر حداقل۱۴.۵ میلیون تومانی سال ۱۴۰۱، دستمزد مصوب کارگران برای سال ۱۴۰۲ حدود هفت میلیون تومان میباشد. این در حالی است که به نقل از فرشاد مومنی، جمعیت زیر خط فقر کشور در سال ۱۴۰۰فراتر از مرز۲۵.۵میلیون نفر بوده است. نگرانیها زمانی افزایش مییابد که بدانیم از نظر کارشناسان، مواجهه با تورم موجود در کشور به دلیل کاهش ذخایر طلا و ارز دور از انتظار نخواهد بود. طبیعی است وقتی در یک اقتصاد دستوری، حاکمیت مسیری مطمئن برای جذب سرمایههای راکد مردم پیشنهاد ندهد، جامعه چارهای جز خرید ارز و طلا با هدف حفظ ارزش دارایی، پیش پای خود نمیبیند.
دلار از سال ۱۳۹۶ تا به امروز که اردیبهشت۱۴۰۲ میباشد، بیش از ۱۵ برابر رشد نموده است. شگفتآور است که تحلیلها نشان میدهد در صورت تداوم سیاستهای فعلی، همین دلار ۴۰ - ۵۰ هزارتومانی، روزی برای ما به رویایی دست نایافتنی بدل خواهد شد. در کجای گیتی کشوری را میتوان یافت که ازیکطرف تورم، چنین افسار پاره کرده باشد و از طرف دیگر برخی مسئولانش مدام از سرعت قطار پیشرفت سخن بگویند؟ مشکل آنجاست که گروهی در این مملکت سالهاست که حکمرانی بدون پاسخگویی را حق بیچونوچرای خود میدانند.مشکل آنجاست که مدعیان بیچونوچرای مدیریت در کشور ما -ازقضا، این روزها همه جایگاههای انتخابی و انتصابی را در اختیار دارند- ضمن تخریب دستاورد دولتهای گذشته، هیچ بدیلی برای برونرفت از وضع موجود در چنته ندارند. متاسفانه بسیاری از افرادی که در دولت سیزدهم صاحب قدرت بوده و تصمیمسازی میکنند در دولتهای نهم و دهم طعم شیرین قدرت را چشیده و عملکرد چندان دلچسبی از خویش بر جای نگذاشتهاند. این افراد اگر خیلی بتوانند هنر کنند وضع موجود را سامانی ببخشند بدون اینکه برنامهای برای آینده داشته باشند.
به نظر میرسد چون مردم اولویت اول نظام حکمرانی نیستند، اراده چندانی نیز جهت حل بنیادی مشکلات آنان وجود ندارد. مثال حی و حاضر آن فرصتی بود که برای احیای برجام از دست رفت. به گزارش روزنامه شرق و به نقل از حسن روحانی، اسفند ۱۳۹۹ امکان رفع تحریمها و احیای برجام وجود داشت و حتی شرط رفع برخی تحریمهای غیرهستهای نیز پذیرفتهشده بود اما مصوبه اقدام راهبردی مجلس مانع از آن شد. این قبیل رفتارها نشاندهنده آن است که برخی بیش از اینکه نگران مردم باشند دلواپس به قدرت رسیدن گروهی جز همقطاران خود هستند.
از نظر حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، بدون برجام هم امکان توفیق در سیاست خارجی وجود دارد. علیرغم این ادعا، شواهد و قرائن نشان میدهد ریشه بسیاری از مشکلات سالهای اخیر در بلاتکلیفی برجام نهفته است. حقیقتاً، بسیاری از مردم نه میدانند برجام چیست و نه خیری از انرژی هستهای دیدهاند. قریب بهاتفاق مردم نه عاشق چشم و ابروی آمریکا هستند، نه مثل بسیاری از مسئولان، خانواده خود را به کانادا و انگلیس رهسپار نمودهاند که خواهان بهبود روابط دیپلماتیک با این کشورها باشند. دلیل اهمیت برجام برای مردم در همبستگی معنادار آن با حذف با دستکم تعدیل تحریمها نهفته است.
مخالفان برجام از سعید جلیلی گرفته تا مسئولان روزنامه کیهان، که برجام را لکه ننگ نام نهادهاند، احتمالاً نه دغدغه مسکن دارند و نه تورم، روزگارشان را سیاه و قرارشان را بیقرار نموده است. در همین راستا، روزنامه جوان مینویسد «ریشه کاهش قیمت ارز در سیاست داخلی است نه سیاست خارجی». البته مسئولان این روزنامه احتمالاً اکنون پذیرفتهاند که مردم نه خیری از مدیریت مسئولان در داخل دیدهاند و نه امیدی به تعیین تکلیف پروندههای بلاتکلیف سیاست خارجی دارند.
عدم وجود سرمایهگذاری در اقتصاد سودمحور ایران باعث تشدید فقر و ایجاد نابرابری گردیده است. این بیتدبیریها نتیجه «روزمرهگی حکمرانی» و فقدان توجه به شایستهسالاری است. با وجود بحرانهایی مانند گرانی، تورم، رشد افسارگسیخته قیمت ارز، بیکاری، خشکسالی و دیگر معضلات ریزودرشت اجتماعی، مسئولان بر سر انتصاب اطرافیان خویش به مناصب حساس مدیریتی مسابقه میدهند.
منبع: آفتاب یزد
نظرات شما ( 1 نظر )