نام همه مادرها یکی است

ایمان یعنی آنقدر خدا را باور دارم که برای تو با او حرف می‌زنم! و تو فقط اسمت را بگو!
تصویر نام همه مادرها یکی است

به گزارش سایت خبری پرسون، علی شاهنده در یادداشتی نوشت: انگار مادرم بود. یک زن حدوداً هفتاد ساله، هم قد و قواره مادر با چادری کهنه‌تر و رنگ و رو رفته‌تر از چادر مشکی‌های نو و همیشه تمیز آن روزهای مادر.

ولی او مادر من نبود. اما‌ ای کاش بود و من بعد از این سالهای سخت که مادر از دنیا رفته بود می‌توانستم دوباره فقط برای یک ثانیه، فقط برای یک ثانیه، ببینمش.

چند تا لنگ و لیف و کیسه حمام را گوشه پیاده رو کنار خودش چیده بود و داشت نان خالی می‌خورد.

کمی آن طرف تر، زیر بازارچه قدیمی کنار میدان اصلی شهر چند تا مغازه جگرکی بود. از ترس اینکه مبادا برود، با عجله از یکی از مغازه‌ها، چند سیخ کباب و مقداری پول نقد گرفتم و برگشتم.

دقیقاً مثل روزهای آخر عمر و افتادگی مادرم، دو زانو جلویش نشستم و در نهایت احترام، کیسه نان و کباب که زیر آن اسکناس‌ها گذاشته شده بود را روی زیراندازش گذاشتم و دو دستی به او تعارف کردم.

قبول نکرد.
گفت: امروز سیر شدم. فردا هم خدا بزرگه.

گفتم: لااقل این پول ناقابلش رو بردارین.

گفت: پسر خوب! من گدا نیستم.گفتم: می‌دونم مادر! می‌خواستم یک لیف بهم بدید.یک لیف را روی اسکناس‌ها و کیسه نان و کباب گذاشت و دو دستی به من تعارف کرد و قبل از اینکه حرف دیگری بزنم گفت: اسمتو بگو برات دعا کنم.

و من بی‌اختیار، نام مادرم را گفتم.

هنوز هم دلیل آن نگاه‌ عجیب آخرش را نفهمیده‌ام! نمی‌دانم برای این بود که شاید مثل چادرش، نامش هم شبیه نام مادرم بود و یا برای این بود که نام زنی را می‌شنید اما مردی را می‌دید!

اما دلیل آن حس‌غریب آخرم را خوب فهمیده‌ام! برای این که دیگر می‌دانم که نام همه مادرها یکی است و برای این که دیگر می‌دانم که تا قبل از آن تنها نام «ایمان» را می‌شنیدم اما آن روز، «ایمان» را می‌دیدم!

او خود خود «ایمان» بود.

ایمان یعنی آنقدر خدا را باور دارم که برای تو با او حرف می‌زنم! و تو فقط اسمت را بگو!

ایمان یعنی آنقدر خدا را باور دارم که به سیر شدن امروز راضیم و از روزی فردای او مطمئن! و تو پولت را داخل جیبت بگذار!

ایمان یعنی آنقدر خدا را باور دارم که هر چه می‌خواهم از او می‌خواهم و از آنچه به من داده به بندگانش می‌بخشم! و تو لیفت را بردار و برو و با آن چرکینی روحت را بزدای!

منبع: آفتاب یزد

483135

سازمان آگهی های پرسون