به گزارش سایت خبری پرسون، نادر مجیدی آهی در یادداشتی نوشت: در مواقع عادی نیز هرگاه، بلکه هرلحظه که آن رسانه ها( همان بی بی سی و جزآن) اراده کنند درباره هر موضوعی در کشور خبر پراکنی کنند، مدیران و نمایندگان ما بلافاصله آماده پاسخگویی بوده و فورا توضیحات لازم را باطلاع می رسانند.
به عبارت واضح تر مسولان ما همیشه در مقابل رسانه های آنسوی آب، پاسخگو هستند. ولی همانطور که می دانیم در مقابل رسانه های رسمی داخلی اینطور نیستند. یعنی تقریبا اینطور نیستند!؟ چون اگر در داخل هم فلان ورزشکار یا بازیگر و خواننده (گروه معاف از مالیات) چیزی در فجازی خود زمزمه کنند، آنهم از شمول بی اعتنایی مدیران خارج خواهد بود.
امروز دیدیم که در مجلس ضمن معاف کردن یا تخفیف دادن صاحبان املاک دارای قیمت نجومی در پرداخت مالیات، در عوض اخذ مالیات از مطبوعات به تصویب رسید. همه ما از هزینه کهکشانی رسانه های خارجی چیزهایی می شنویم. مراکز دولتی و مافیایی پشتیبان آنها را نیز می شناسیم. اما تو خواننده عزیز از منابع مال و حمایتی مطبوعات بی اطلاع می باشید.
عمده مطبوعات از محل آگهی های دولتی گذران می کند. اما عدد این درآمد هم فقط روی کاغذ است. اغلب مطبوعات مخصوصا در این دوران، بیش از 90 درصد همان درآمد روی کاغذ، هزینه نقدی دارند. بیش از سی درصد آن را به طرز مستند هزینه نیروی انسانی(در حداقل دستمزد) دارند. بیش از شصت درصد هزینه مستند برای کاغذ و چاپ و زینک دارند. هزینه های دیگر هم که هزینه های دیگرند. با این وجود در وضعیت فعلی الی چهل درصد همان درصد همان درآمد روی کاغذ سوخت می شود یا به دیون سالهای بعدی انتقال می یابد. درواقع اغلب مطبوعات به مدد یارانه ناچیزی که می گیرند سال را به پایان می برند، تا در آغاز هرسال، بجای رشد و نداوم فعالیت ها، خود را بازنشانی کنند! حال قرار شده است که از سال آینده درآمد مطبوعات از فلان مبلغ به بعد مشمول مالیات شود. بی آنکه حداقل مشخص شود که معنای درآمد مطبوعات چیست؟
مطبوعات هرساله باید اظهارنامه مالیاتی بدهند. ولی قانون فعلی نیز آنقدر عبارات قابل تفسیر دارد که مدیران مطبوعات شاهدند که به تعداد سالهای انتشار و احضار به ادارات مالیاتی، نظرات متفاوت از ممیزان محترم مالیاتی شهر خود شنیده اند! حال تکلیف مطبوعات و ممیزان با این مصوبه چه خواهد بود؟ روش جاری اینطور است که در مواقع مشکلات، توپ در زمین مردم (بخوانید مطبوعات) است. همین اخیرا برای مطبوعات هشدار برای قطع آگهی شان آمده بود که چرا فلان آگهی دولتی را بدون گذر از ارشاد چاپ کرده اید؟ اما به هیچ اداره اخطار ندادند که چرا آگهی خود را خارج از کانال ارشاد به چاپ می رسانید؟
در قانون اساسی، قریب به مضمون نوشته شده که مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی باشد. نگارنده بیش از چهل سال است که روزنامه نگاری میکند، هنوز ندیده است که مجلس یا دولت تعریفی از آزادی دربیان مطالب داده باشد و تکلیف حدود و حقوق آن را روشن کرده باشند. یا موارد اخلال در مبانی مورد نظر قانون اساسی بصورت قانونی تبیین و اعلام شده باشد. همانطور که ندیدیم که مسولان بجای پاسخگویی به رسانه های بقول خودشان، معاند، به فکر ایجاد اتاق فکر رسانه ای و تقویت رسانه داخلی باشند. مسولانی که از نماینده و وزیر و مدیر، اغلب فاقد سواد رسانه ای کاملی بوده و در طی بازه زمانی کوتاه انواع ناسخ و منسوخ و تضاد در سخنان و اطلاعیه هیشان مشاهده می گردد.
مطبوعات در ایران فاقد یک نظام صنفی خصوصی و منسجم هستند تا از منافع شان حمایت و درمقابل زیانها بایستد. ولی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدعی است که نیابتا به این کار مشغول است. تا آنجا که حتی زحمت انتخاب نماینده مطبوعات را در دورافتاده ترین شهر کشور نیز توسط معاونت مطبوعاتی خود به عهده گرفته است! آیا در این موارد نظر این وزارت خانه سوال شده است؟
منبع:عصر اصفهان