به گزارش سایت خبری پرسون، سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در یادداشتی نوشت: این روزها پیش هر کسی که می نشینید یا به طریقی با آنها صحبت می کنید، تقریبا اولین سوال این است که دلار چند شده؟ یا می دانی دلار شده ... تومان؟ بعد هم بالافاصله با عباراتی با این مضمون که تــا کجا می خواهد پیش برود؟ همه چیز گران می شود و اداره تامین هزینه های زندگی خیلی سخت می شود. بعضی ها هم می گویند که دیگر نمی توانیم، ادامه دهیم. هر چه پس انداز هم داشتیم خوردیم، دیگه نداریم. شرمنده زن و بچه ها هستیم و صحبت های از این قبیل که دل مان را به درد می آورد.
این روزها جامعه کارگری هم نگران چگونگی تعیین میزان حقوق و مزایای خودشــان هستند، معلمان هم دنبال رتبه بندی و اینکه طرح به کجا خواهد رســید. در این بیــن حال نیازمندان و خانواده های فقیر، خانواده هایی که بیماران صعب العــلاج دارند، به مراتب نگران کننده تر است. چون هیچ راهی برای تامین جبران هزینه های اضافی و کمرشکن درمان ندارند.
در این شرایط به عنوان مددکار اجتماعی که دیده بانی می کنم، از منظر اجتماعی، خیلی نگرانم که این شــرایط مســایل مشکلات اجتماعی، آسیب های اجتماعی در مردان و زنان و کودکان و نوجوانان، رهاکردن سالمندان، افراد دارای معلولیت، کودکان، بیماران صعب العلاج، بیماران روانی و... در جامعه در خیابان ها و کوچه ها، میادین و فضاهای بی دفاع شــهری و... بیشتر شود. طبیعتا در این زمینه همه سازمان های مرتبط باید بیشتر از قبل آماده پذیرش افراد با این مشــکلات باشــند.
از جمله این سازمان ها پلیس، دادگاه ها ، کمیته امداد، بهزیســتی، شــهرداری ها از جمله شهرداری تهران است که بار بسیاری از این مشکلات مربوط به افراد بی خانمان را دارد به دوش می کشد که اگر نبود فعالیت شــهرداری در تهران، غم بسیاری ازما به خاطر مرگ های بی خانمان ها در سرما و گرما در خیابان ها و بیغوله ها بیشتر می شد.
ای کاش شورای های اسلامی به ویژه شورای اسلامی شهر تهران برای حمایت از فعالیت های شهردار تهران در این زمینه حمایت های بیشتری داشته باشند. لذا در این شرایط که نشانگان حال خوبی را نوید نمی دهند دلم می خواهد اخباری بشنوم که حال همه مان خوب شود. این اخبار خوب را در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و درمانی و... منتظر هستم.
منتظر هستم تا لبخند رضایت را روی چهره همه اقشار با هر زبانی، جنسی، قومیتی و.. ببینم. البته ای کاش به گونه ای بود که جای لبخند قهقهه شادی را می شنیدم. خیلی وقت هست از ته دل شاد نشدیم و شادی نکردیم. شادی که حق همه است ولی مدت های مدیدی است که در سبد زندگی برخی این ضرورت زندگی، حذف یا کمرنگ شده است.
منبع: آرمان ملی