رسانه‌های نوین و نظریات ارتباط متقابل...

رسانه‌های نوین به دلیل ارتباط متقابل فرصت این را فراهم می‌کنند تا «همگان» شکل بگیرند.
تصویر رسانه‌های نوین و نظریات ارتباط متقابل...

به گزارش سایت خبری پرسون، زهرا نژادبهرام در یادداشتی نوشت: رسانه‌های نوین به دلیل ارتباط متقابل فرصت این را فراهم می‌کنند تا «همگان» شکل بگیرند. این اصطلاح که از اواخر قرن نوزدهم توسط «گابریل تارد» حقوقدان و جامعه‌شناس در حوزه ارتباطات مطرح شد به نظر می‌رسد اکنون تصویر عینی‌تری پیدا کرده است. او معتقد است عصر ما نه عصر «انبوه خلق» بلکه عصر «همگان» یا «همگان»ها است.

وی «همگان» را ناشی از مطبوعات می‌دانست. از نظر وی «همگان» یک اجتماع معنوی است که اعضای آن بر اندیشه یکدیگر تاثیر متقابل دارند. اعضای «همگان» برخلاف انبوه خلق درکنار یکدیگر قرار نمی‌گیرند، بلکه آنها در مکان‌های غیر‌مجاور با هم می‌اندیشند و شاید ارتباط شخصی هم نداشته باشند اما با هم هستند. در «همگان» رابطه افراد براساس مباحثه و استدلال استوار می‌شود. در آن تمایلات مختلف با یکدیگر برخورد می‌کنند و در هم نفوذ می‌کنند. دگرگون می‌شوند و سرانجام قالب نهایی خود را انتخاب می‌کنند. «همگان» از آن جهت که با قصد قبلی ایجاد نمی‌شوند، می‌توان آن را یک گروه‌بندی جمعی غیرارادی تلقی کرد.

از نگاه او «همگان» با وجود پراکندگی‌ها، دارای کنش و واکنش‌های متقابل می‌باشند و از عقلانیتی تبعیت می‌کنند که خاص جوامع صنعتی است. در ایده او گروه «همگان» برخاسته از رشد تکنولوژی و شکل‌گیری مطبوعات بود اما به نظر می‌رسد این مفهوم قادر است با توجه به تحول فناوری در عرصه رسانه و شکل‌گیری رسانه‌های نوین معنای بیشتری را در بر داشته باشد.

به این معنا که نوآوری و رشد تکنولوژی منجر به شکل‌گیری «من» اثربخش و «من» کنشگری شده که به دلیل تشابهت اندیشه و موضوع و معنا قادر است گروهی از همگان را شکل بدهد که بدون همجواری و همشناسی گروه ارتباطی باشند. این همگان به نوعی در رسانه‌های نوین در قالب گروه‌های همفکر که همان شبکه‌ها هستند که شکل پیدا کرده‌اند و ارتباطی معنا‌دار برگرفته‌اند، ارتباطی که شاید در گروه «همگان» موردنظر «تارد» وجود نداشت و آن جدا از ارتباط ذهنی فرصت ارتباط شخصی نیز هست که از امکان رشد و نوآوری و فناوری حاصل شده است.

از این رو با وام گرفتن از نظریه «همگان» به نظر می‌رسد این گروه‌ها نظم مکانیکی را به‌هم ریخته و جلوه و نمایشی متفاوت از تحول ارتباطی را در قالب شبکه ارتباطی مجازی در رسانه‌های نوین معنا‌دار کرده‌اند. گروه همگانی که «تارد» آن را برخاسته از موج اول رسانه یعنی مطبوعات می‌دانست آن‌قدر گسترش یافته که تصویر به‌هم آمیخته‌ای از هویت و معنا و کنش را در عرصه مجازی و حقیقی به دست گرفته است!

از آنجا که مکان‌مند بودن در ادبیات گروه همگان از ابتدا هم معنا نداشت، بلکه هم‌آوا بودن و هم‌اندیش بودن معیار شکل‌گیری این گروه در جامعه صنعتی بود، اکنون در جامعه فراصنعتی که بر مقیاس صفر و یک حرکت می‌کند نه تنها مکان‌مندی را دارا نیست، بلکه زمان‌مندی را هم در بر ندارد. این «همگان» از مفهوم معنای واحد یا به عبارتی شکل‌گیری اندیشه مشترک برمبنای علایق، دیدگاه‌ها و نظرات در قالب مجازی، هویت یافته است.

ویژگی همگان در اندیشه «تارد» برمبنای نوعی خردگرایی و انتخاب و کنش متقابل است، همگان مورد نظر او در بستری از نوعی تفاهم درونی در میان گروه قرار دارند. در همگان، رابطه بین افراد براساس مباحثه و استدلال استوار می‌گردد.

بر این مبنا تمایلات مختلف با یکدیگر برخورد می‌کنند، در هم نفوذ می‌گذارند، دگرگون می‌شوند و سرانجام قالب نهایی خود را انتخاب می‌نمایند. همگان را از جهت آنکه با قصد قبلی ایجاد نمی‌شود و پیدایی آن پاسخ طبیعی به یک نوع اوضاع و احوال خاص است، می‌توان یک گروه‌بندی جمعی خود به خودی شناخت.

با این نگاه رسانه‌های نوین به بستری برای شکل‌گیری گروه‌های «همگان» مبدل شده‌اند که به نوعی در پیشتازی برای شکل‌گیری این گروه‌ها از رسانه‌های جریان اصلی پیش افتاده‌اند. این گروه‌ها قادرند در پیوستگی شبکه‌ای جدا از به اشتراک گذاشتن اندیشه‌های مشترک نوعی «افکار عمومی منطقه‌ای» را نیز ایجاد کنند. افکار عمومی منطقه‌ای منظور همان پیوستگی چند شبکه به یکدیگر و ایجاد منطقه شبکه‌ای مشترک است. نقطه قابل توجه در این است که این شبکه‌های فعال در رسانه‌های نوین به دلیل تنوع و تکثر که دو عامل اصلی در گستردگی اثر‌گذاری است، قادر است نوعی از افکار عمومی را شکل دهد امری که شاید در گذشته زمان‌بر و پرهزینه بود امروز کوتاه و کم‌هزینه است.

نکته قابل توجه در نظریه «همگان» گابریل تارد و رسانه‌های نوین تاکید بر «مخاطب» است به‌رغم آنکه تولد امواج نخستین رسانه‌های عمومی قادر به ارتباط‌گیری دوسویه با مخاطب نبودند! اما مخاطب نقطه حرکت آنها بود. امری که در رسانه‌های نوین ستون اصلی حیات آنها محسوب می‌شود. نقش تعیین‌کننده مخاطب به دلیل ساختار فن‌آورانه این رسانه‌ها توانسته است گروه‌های هم نظری در قالب شبکه‌های ارتباطی شکل دهد که قادر به ارسال پیام هستند در حالی که گروه همگان گابریل تارد قادر نبود پیام‌های دوبه دو یا ساختاری را در میان خود مبادله کند! این مهم جایگاه رسانه‌های نوین را بیش از پیش ارتقا داده که بازاندیشی بر آن الزامی است. از این رو همگان رسانه‌های نوین از نوعی پیشرفتگی و اثربخشی خاصی برخوردار است که بستری برای تحول و جاافتادگی نقش فرد و شبکه در شکل‌گیری تحولات اجتماعی ایجاد کرده است!

منبع: روزنامه اعتماد

405545