برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۷)

کتاب آسمانی ما قرآن، راهکارهایی برای مدیریت دارد که در یادداشت پیش‌ رو به آن پرداخته می‌شود.
تصویر برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۷)

به گزارش سایت خبری پرسون، شفیعی می‌نویسد:

مردم همواره خواسته‌های فراوانی دارند که انتظار دارند مدیر و رئیس دستگاه، آن‌ها را رفع کند.

بدین منظور می‌طلبد به عنوان ارباب‌رجوع از جانب مسئولان نه تنها مورد بی‌مهری و طرد قرار نگیرند؛ بلکه با نیکوترین اخلاق آن‌ها را به حضور پذیرفته شوند.

اخلاق نیکو در برخورد مردم خصوصا از سوی مسئولان به مثابه حل نصفی از مشکلات است. بدون تردید هیچ مسئولی توانایی آن را ندارد که همه مشکلات و خواسته‌های ارباب رجوع را حل کند؛ ولی می‌تواند با خوش‌اخلاقی و برخورد احترام‌آمیز جایگاه و شخصیت او را حفظ کند.

چنین رفتارهای کریمانه‌ای موجب می‌شود که ارباب‌رجوع این احساس را کند که اگر مشکل او حل نشده نه ناشی از بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی مسئولان است؛ بلکه ناشی از عواملی است که از دست آن مسئول خارج است. همین امر باعث ایجاد رضایت خاطر و امیدواری در ارباب‌رجوع می‌شود. علاوه بر آن هر مدیر باید وظیفه خود بداند که مشکلات مردم را حل کند و آن‌ها را از دفتر خود طرد نکند.

قرآن خطاب به پیامبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله این چنین توصیه می‌نماید: « وَ لا تطرد الذین یَدْعون رَبَّهُم بِالغدوهِ والعَشِیِّ یُریدونَ وَجْهَهُ ما علیک مِنْ حسابِهِم مِنْ شَئ وَ ما مِنْ حسابِک علیهم مِنْ شَیءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فتکونَ مِنَ الظالمینَ .» (انعام[6]/52)
ترجمه: [و کسانی را که پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان می‌خوانند، در حالی که خشنودی او را می‌خواهند‌ مران. از حساب آنان چیزی بر عهده تو نیست و از حساب تو [نیز] چیزی بر عهده‌ آنان نیست تا ایشان را برانی و از ستمکاران باشی].

نکته قابل توجه در این است که در این آیه صراحتا خداوند خطاب به پیامبر می‌فرماید: اگر مردم را که به او مراجعه می‌کنند از خود طرد کند یعنی به آن‌ها بی‌توجهی کند و به مسائل و مشکلات آنان توجه نداشته باشد، از ستمگران خواهد بود.

نکته دیگری که از آیه برداشت می‌شود توجه ویژه به قشری است که معمولا صاحب نفوذ در ادارات و یا موقعیت خاص اجتماعی نیستند. این امر از آن جهت اهمیت دارد که افراد صاحب‌نفوذ یا ثروتمند به هر جا که مراجعه کنند معمولاٌ مورد توجه مسئولان قرار می‌گیرند و به راحتی به آن‌ها وقت ملاقات داده می‌شود و مشکلات و یا بهتر بگویم خواسته‌های آن‌ها حل می‌شود. این توده مردم و افراد بی‌بضاعت و بی‌نام و نشان هستند که نه خود توان آن نفوذ را دارند و نه واسطه‌هایی دارند که از آن طریق خواسته‌های خود را اعمال کنند.

بنابراین خداوند تأکید دارد که پیامبر این افراد را از خود نراند و به حضور بپذیرد و مورد حمایت خویش قرار دهد و مشکلات آن‌ها را حل کند.

327406