به گزارش سایت خبری پرسون، نامزدی و یا کاندید شدن زنان در انتخابات ریاستجمهوری در ایران و بحث رجال سیاسی از پرچالش ترین بحثها است. فرصت چندانی تا برگزاری دور جدید انتخابات ریاست جمهوری نمانده و همچنان این مسئله مبهم باقی مانده است. بیش از 40 سال از انقلاب گذشته و همچنان در ایران شاهد موضوعات جنسیتی هستیم. برابری و مسائلی نظیر آن در کشورهای دیگر سالها است که رفع مطالبه شده است. اما در کشور ما توانمندی زنان در عرصههای مختلف نادیده گرفته و حتی سرکوب میشود. با وجود شرایط سخت برای زنان نسبت به مردان، این زنان هستند که رشد کرده و به موفقیتهایی چشمگیر رسیدهاند. مشخص نیست دلیل نادیده گرفتن زنان در ایران چیست؛ برای مثال عملکرد ابتکار در معاونت محیط زیست قابل دفاع و مطلوب بود و یا کلانتری، معاونت فعلی این نهاد؟
مفهوم همچنان مبهم رجل سیاسی
سال گذشته، کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که ثبت نام خانمها در انتخابات ریاستجمهوری بلامانع است و بحثهای دیگر آن هم باید به تدریج حل شود. وی گفته که هیچ زنی تا به امروز به دلیل جنسیت، رد صلاحیت نشده است. هر چند ابتدا برداشت جدیدی از صحبتهای وی می شد؛ اما مشخص شد که در واقع صرفا ثبت نام زنان مشکلی ندارد و بحث اصلی همان تائید صلاحیت در قالب رجل سیاسی و مذهبی مطرح است که فرصت حضور زنان را در این عرصه سلب میکند.
توضیح این مفهوم به عهده شورای نگهبان است و به نظر این شورا رجل سیاسی کسی است که شایستگیهایی را در مناصب حاکمیتی و دولتی داشته و قبلاً سمت مهمی را در کشور احراز کرده باشد. البته که باید شورای نگهبان به گونهای شفاف بحث رجل سیاسی در خصوص جنسیت را مطرح کند.
مرحوم اعظم طالقانی از جمله زنان ایرانی بود که مکرر در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام و رد صلاحیت میشد. وی در سالهای پایانی زندگیاش با وضعیت جسمانی نامناسب مراجعه میکرد. در واقع ایشان قصد رئیسجمهور شدن نداشت؛ بلکه خواهان تفسیر واژه ی رجل سیاسی و مشخص شدن تکلیف زنان بودند.
زنان و انتخابات ریاست جمهوری سال 1400
اگر تفسیر جدیدی طبق صحبتهای شورای نگهبان در خصوص حضور زنان در انتخابات ریاستجمهوری وجود داشته باشد؛ باید منتظر ماند و دید آیا زنان در این دوره از انتخابات حضور فعال خواهند داشت؟ یا تمایل به شرکت در انتخابات را همانند سالهای گذشته به دلیل مواضع ثابت شورای نگهبان سرکوب خواهند کرد؟ اگر امکان نامزدی زنان مانند مردان فراهم شود؛ چه کسانی در ایران صلاحیت و توانایی رئیس جمهور شدن دارند؟
کدام زنان ایرانی رئیس جمهور میشوند؟
برای پاسخ به این سوال باید به دنبال زنان مطرح در عرصه سیاسی باشیم. دستجردی، وزیر سابق بهداشت، مولاوردی، معاونت سابق زنان، امین زاده، معاون سابق حقوقی، ابتکار معاون فعلی زنان ریاست جمهوری و
معاون سابق سازمان محیط زیست و جنیدی، معاون حقوقی روحانی از جمله شخصیتهایی هستند که نسبت به بسیاری دیگر از زنان از قابلیت و توانمندی بیشتری برخورداراند. چهره های ناشناختهای نیز وجود دارند که ابراز به تمایل برای حضور در رقابتهای ریاست جمهوری کردهاند. برای نمونه، یک استاد دانشگاه و یا عضو شورای شهر از جمله این افراد هستند. همچنین فائزه هاشمی اعلام کرده به صورت نمادین برای ثبتنام اقدام میکند.
ابتدا باید موانع قانونی حضور و مشارکت زنان به عنوان رئیس جمهور رفع شود. بحث اصلاح قانون انتخابات که در مجلس در حال بررسی است؛ شاید به این موضوع نیز کمک کند. سپس باید به این موضوع بپردازیم که آیا زنان توانمند تمایلی برای کاندید شدن دارند یا خیر؟ و در نهایت این که در جامعه مردسالار امروز ایران، زنان چقدر شانس پیروزی دارند؟
اخیرا فائزه هاشمی اعلام کرده که برخلاف خواست روحانی، امکان وزارت یک زن در دولت دوازدهم فراهم نشده است و در این خصوص ممانعت به عمل آمده است. در شرایطی که واقعیتهای سیاسی در کشور ما آشکار است و حتی وزارت به زنان لایق سپرده نمیشود؛ چطور می توان امید به بهبود اوضاع، نه انتخاب یک زن به عنوان رئیس جمهور، بلکه حداقل تائید صلاحیت یک زن در این زمینه داشت؟