جهادگران؛ مشتی‌ترین­‌های روزگار

طی این سال­ها نوکری در مناطق محروم این تفسیر باطنی و حقیقی از توفیق را کاملاً درک کرده و بارها و بارها با آن مواجه بوده­‌ام. نکته‌ا­ی مهم تر آنکه اگر یک بار و دو بار و پنج بار و بیست بار با این عنوان که «خدا توفیق نداد» خود را توجیه کنی و از حضور در یک کار معروف و خیر نظیر اردوی جهادی استنکاف کنی بار بیست و یکم اگر اراده‌­ی واقعی هم نمایی ممکن است دیگر حضرت حق به تو اجازه ندهد ... بگذریم.
تصویر جهادگران؛ مشتی‌ترین­‌های روزگار

به گزارش سایت خبری پرسون، اسماعیل احمدی در یادداشتی نوشت:

توفیق:

خیلی‌­ها از واژه‌­ی توفیق، برداشت و تفسیرشان اشتباه و ناقص است. تصور می‌­کنند توفیق یعنی آنکه خدا باید بخواهد تا ما آن کار را انجام دهیم. حال آنکه توفیق بر وزن تفعیل از باب مشارکت است یعنی دو سویه و دو طرفه است هم بنده باید بخواهد و صد البته که نیاز به امر الهی نیز دارد. در این مشارکت؛ آنکه اول باید اراده کند و خواستن را نه در حرف و تعارف بلکه عینا و عملاً طلب کرده و نیت را به عمل نزدیک نماید «بنده» است که به تعبیری 50 درصد را پیش رفته و آنگاه که عزم خود را جزم کرد و تعارف­های شعاری را کنار گذاشت؛ به خداوند سبحان تفویض کند.

قطعا شما نیز تایید می­‌کنید که اگر انسان در کار خیر اراده­‌ای اجرا نماید بی‌شک خالق عظیم الشان نیز رخصت اجرا خواهند داد مگر در شرایط خاص که «العبد یدبر والله یقدر»

طی این سال­ها نوکری در مناطق محروم این تفسیر باطنی و حقیقی از توفیق را کاملاً درک کرده و بارها و بارها با آن مواجه بوده­‌ام.

نکته‌ا­ی مهم تر آنکه اگر یک بار و دو بار و پنج بار و بیست بار با این عنوان که «خدا توفیق نداد» خود را توجیه کنی و از حضور در یک کار معروف و خیر نظیر اردوی جهادی استنکاف کنی بار بیست و یکم اگر اراده‌­ی واقعی هم نمایی ممکن است دیگر حضرت حق به تو اجازه ندهد ... بگذریم.

برمودایی در دزفیل:

خیلی‌­ها نام برمودا را در اقیانوس اطلس شمالی با واقعیات و شایعاتی که از مخاطرات این مثلث در دریا وجود دارد شنیده­‌اند؛ آری دی ماه 93 که به همراه یار جهادگرم سید علی بهشتیان پای در کوه­‌های سر به فلک کشیده زاگرس نهاده و ساعت­‌های متمادی از این قله به آن دره و از اعماق دره به اوج قله­‌ها یکی یکی گذر کردم تا به منطقه­‌ای بسیار بسیار زیبا و بکر احمدفداله برسم باور نمی‌کردم که ده­‌ها روستا با هزاران جمعیت فاقد هرگونه امکانات اولیه باشند نه از راه خبری بود نه برق و گاز و مخابرات و آب و مدرسه مناسب و مسجد و خانه و ... .

واقعاً باید شهادتین می­‌گفتیم برای در امان ماندن از مخاطرات پیچ و خم­‌های مکرر در مکرر این بی راهه؛ و خدا می­داند که طیّ این سال­ها چندین بار تا مرز وصال و قطع امید کامل از دنیا رفتیم و جز معجزه‌ا­ی الهی و عنایات امامزادگان واجب التعظیم این منطقه آقا فداله عمران و احمدفداله نبوده و نیست که اکنون در فروردین 1400 کماکان استوار و مقاوم در تردّد به این منطقه­ی صعب العبور هستیم.

و خدا را شکر که به همت جبهه جهادی منتظران خورشید طی 6 سال حضور مستمر با پشتیبانی و استقبال و همراهی اهالی شریف و عزیز منطقه که غالبا سادات حسینی بوده و جملگی عشایر غیور بختیاری هستند توانسته­‌ایم کارهای بزرگی را که شبیه به افسانه و آرزو برای اهالی بود انجام دهیم و این میسّر نمی­شد جز با توکل و اخلاص و ثبات در عمل و البته یاری نهادها و دستگاه­های گوناگون به ویژه ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، سپاه، کمیته امداد حضرت امام، صدا و سیما، اهالی خستگی ناپذیر رسانه و برخی دستگاه­‌های مجریه.

با احداث مدارس و مساجد و خانه­‌های بهداشت و بالگرد اورژانس اختصاصی برای منطقه و ده­ها میلیارد تومان برای راه سازی و آب رسانی و برق رسانی و مخابرات و ... امروز قطار شکوفایی و بالندگی دنیوی احمدفداله با سرعتی چشمگیر در ریل گذاری منتظرانی‌ ­ها در حرکت است و به لطف خردورزی و فضیلت پذیری و کرامات انسانی و آسمانی اهالی منطقه که قدمتی به عمر بشریت دارد و همواره حضور جهادگران باعث کسب ارزش­‌های الهی از ثروت معنوی و روحی و انسانی روستاییان عزیز است؛ احمدفداله نامی آشناست از اراده و عزم جهادگران و روستاییان و همدلی و مشارکت نهادها و حاکمیت اسلامی.

منتظرانی‌­ها:

از جمله اقدامات جبهه برگزاری اردوهای متمرکز سالانه در این دیار بوده و هست که الحمدلله امسال جمعی از دختران و پسران جوان انقلابی از «گروه جهادی منتظران حضرت ولی عصر عج» با تخصص بهداشت و درمان در منطقه احمدفداله حضور یافته و با ارایه خدمات دندانپزشکی و مامایی؛ تمام تخصص دانشگاهی شان را به خدمت گرفتند تا مصداق این آیه­ی شریفه گردند «السابقون السابقون اولئک المقربون».

خدا می­داند که جهاد و هجرت در احمدفداله به دلیل عدم امکانات لازم، بسی سخت و دشوار است از اینکه باید سعی کنی کمتر به سوی «گلاب به روی تان» بروی چون یا سرویس بهداشتی نیست یا دور است یا آب آوردن سخت است به ویژه آنکه هوا تاریک شده باشد و بدانی که منطقه انواع چهارپایان ترسناک نیز دارد از خرس و پلنگ و گرگ تا گراز و کفتار و ... .

طی طریق چندین ساعته از دزفول تا اولین روستا آن هم نه با اتوبوس و مینی بوس و ون و ماشین سواری؛ بلکه با خودروی دنده کمک دار و نیسان در آن مسیر پر پیچ و خم؛ کافی است برای آنکه چند روز فقط استراحت کنی تا درد زانو و کتف و سر و دست­ها که دایما با درب و سقف ماشین برخورد می­‌کنند؛ کمی آرام گیرد؛ چه رسد که به محض رسیدن و استقبال­های با شکوهِ اهالی و میهمان نوازی بی بدیل شان؛ کار خدمت رسانی از همان لحظه­ی اول آغاز می­شود و هر یک از جهادگران در گوشه­ای از مسجد جهاد، در عبادت محرومیت زدایی مشغول جمع آوری ثواب و پاداش و اجر بی منتهای الهی است.

جهیزیه:

همزمان با ارایه‌ا­ی خدمات گوناگون بهداشت و درمان- فرهنگی- ورزشی و ... در اردو؛ به لطف خدای سبحان و مساعدت، دکتر مخبر رییس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، یکصد جهیزیه به ارزش دو میلیارد تومان که هر یک حاوی چهارده قلم کالای ایرانی بود تقدیم نوعروسان بختیاری منطقه گردید که انتقال ده­ها جهیزیه از شهر دزفول به این منطقه صعب العبور با به خط کردن قریب به 50 نیسان آبی، خود حدیث مفصلی است که خدا می­داند چگونه با سلام و صلوات، دعا کردیم تا هیچ یک از هزار و چهارصد قطعه کالای جهیزیه‌­ها بدون کوچکترین آسیب، قلل مرتفع و شیب­‌های تند و پیچ­‌های مخوف مسیر بی راهه را طی کرده و به مقصد برسد تا عروس و دامادی با بازکردن کارتن‌های جهیزیه‌­اش با قطعه­‌ای شکسته مواجه نگردد و ما جهادگران، شرمنده­شان نگردیم که شکر الهی بازهم در برابر ولی نعمتان انقلاب رو سپید ماندیم.

تداوم:

ومنتظرانی‌ ها شبیه به برخی زوار امام رضا علیه السلام هستند که هیچگاه آخرین زیارت سفر خود را وداع نمی­کنند به این امید که باز، سلطان سریر ارتضاء آنها را می‌­طلبد و با تاسی به این مرام، جهادگران منتظران خورشید نیز اگر چه ساعات پایانی اردو برای شان حزن انگیز و غم آور بوده و برای اهالی نیز این جدایی حقیقتاً دشوار و تعب انگیز است امّا هم اهالی و هم جهادیا تمام امیدشان آنست که در مرام جبهه جهادی، انقطاع و فراموشی و غفلت وجود نداشته و آب هر روستایی را که نوش می‌­کنند و نمک آن سرزمین را می­‌خورند و پای در خاک هر روستایی می‌­نهند؛ دیگر تا رفع و دفع تمام کاستی­‌ها و موانع در کنار و حتّی پیشروتر از اهالی می­دوند از این نهاد تا آن دستگاه ... از این خیّر تا آن نیکوکار ... مکاتبه پشت مکاتبه ... تماس در پی هر تماس و پیامک پشت پیامک؛ و از جلسات 4 صبح تا پیگیری­‌های بی وقفه­ی ساعات پایانی شب؛ تا مبادا غمی برای زن و کودک و پیر و جوان احمدفداله‌ ای باشد که او را به رنج و زحمت اندازد و عهد بسته اند تا شکوفایی و آبادانی مناطق محروم تحت پوشش شان از پای ننشینند ... آری گره خورده است شادی و غم اهالی با خشنودی و ناراحتی جهادگران و اینگونه معنای عینی می­یابد: چو عضوی به درد آورد روزگار ... دگر عضو­ها را نماند قرار.

امید که این خدمات و نوکری­‌ها؛ خالص برای خدا بوده باشد که:

#میسازیم- تا- ساخته- شویم

منبع: فارس

281409

سازمان آگهی های پرسون