به گزارش سایت خبری پرسون، رضا داوری اردکانی در یادداشتی نوشت:
در زمان توسعه نیافتگی، انسان توسعه نیافته دارای ویژگی هایی ست که به هفت مورد آن اشاره می شود:
۱- انسان توسعهنیافته حتی اگر بسیار باهوش و درسخوانده باشد معمولا از خرد انتقادی بهره کافی ندارد یا به کلی از آن بیبهره است و چون جهان توسعهیافته با این خرد پدید آمده و جز با آن ساخته نمیشود، تا مردمی واجد آن نباشند به توسعه دست نمییابند.
۲- آدم توسعهنیافته دلبسته سیاست و محو ایدئولوژیهاست. اینکه او به کدام سیاست و ایدئولوژی قائل باشد اهمیت ندارد زیرا پیرو و هواخواه هر سیاستی که باشد پیروی و هواخواهیش بنیاد و اساسی ندارد. به این جهت ممکن است در حرف و گفت از آزادی ستایش کند و در اخلاق مستبد و حتی خشن و تندخو باشد.
۳- انسان توسعهنیافته ممکن است صاحب هوش درخشان باشد، خوب درس بخواند و دانشمند شود اما در جهان توسعهنیافته چنان که انتظار دارد، کاری از پیش نمیبرد، زیرا در این جهان حساب و کتابها پریشان است. آدم توسعهنیافته اهل تجربه و عبرتآموزی نیست. او نسبتها را نمیداند و وقت و اندازه را نمیشناسد و کاری که در وقت و جایگاه خود و به اندازه صورت نگیرد، کار نیست.
۴- اهل عالم توسعهنیافته به جای اینکه در جستجوی راه درست و رفتار شایسته باشند، رفتار و کردار عادی خود را برتر از هر رفتاری میدانند و با حدت و شدت آن را توجیه میکنند.
۵- آدم توسعهنیافته نه متجدد است و نه به هیچ یک از عوالم قدیم تعلق دارد، او مسألهای هم ندارد که آن را حل کند یا اگر مسائلی دارد بیشتر آنها در جای دیگر و برای دیگران مطرح شده است و او این مسائل را مسائل خود و جهان خود میداند.
۶- آدم توسعهنیافته چون از زمان و تاریخ بیرون افتاده است دایره امکانها و انتخابهایش بسیار محدود است. او اگر امکانات را نمیشناسد به این جهت است که افقی در پیش روی او نیست که در آن امکانات پدیدار باشد.
۷- آدم توسعه نیافته مظلوم تاریخ است. میگویند و درست میگویند که قدرتهای استعمارگر به او ظلم کردهاند ولی درستتر این است که مظلومیت جهان توسعهنیافته چیزی بیش از ظلم استعمار است. آیا مردم جهان توسعهنیافته نفرین شدگان زمینند و راه بیرون شدن از زندان توسعهنیافتگی ندارند؟