سید محی‌الدین حسینی ارسنجانی به انگیزه ۲۷ شهریور روز پاسداشت زبان و ادب فارسی نوشت:

نگاهی به مسیر پرشکوه زبان و ادب فارسی؛ از رودکی تا شاملو و از اوستا تا امروز

سید محی‌الدین حسینی ارسنجانی در یادداشتی به مناسبت روز زبان و ادب فارسی، با تأملی انتقادی بر نامگذاری ۲۷ شهریور به نام شهریار، این انتخاب را نشانه‌ای از نگاه‌های محدود قومی می‌داند و در برابر، گستره هزارساله زبان پارسی را به‌عنوان میراثی تمدنی و جهانی برجسته می‌سازد. او با مرور قله‌های شعر و داستان از گذشته تا امروز، یادآور می‌شود که زبان فارسی نه فقط سرمایه‌ای ملی، بلکه یکی از ارکان ادبیات جهان است که تداوم و زایندگی‌اش تضمین‌کننده هویت فرهنگی ایرانیان خواهد بود.
تصویر نگاهی به مسیر پرشکوه زبان و ادب فارسی؛ از رودکی تا شاملو و از اوستا تا امروز

به گزارش سایت خبری پُرسون، سید محی‌الدین حسینی ارسنجانی فعال ادبی و فرهنگی به انگیزه ۲۷ شهریور روز پاسداشت زبان و ادب فارسی، زبان پارسی و هزار سال سایه‌گستری بر تاریخ و تمدن ایران را نشانه رفته است. و ضمن نقد نامگذاری شتاب‌زده این روز به نام شهریار، به ریشه‌های تاریخی و جایگاه جهانی ادبیات فارسی می‌پردازد. او با مرور نام شاعران، نویسندگان و پژوهشگران برجسته از گذشته تا امروز، گستره و تنوع این میراث را نشان داده است و بر ماندگاری و زایندگی همیشگی زبان و ادب فارسی در فرهنگ و تمدن ایران تأکید ها دارد.

سید محی‌الدین حسینی ارسنجانی نوشت:

۲۷ شهریور را در یک اقدام شتاب‌زده به‌عنوان روز پاسداشت زبان و ادبیات فارسی نام نهاده‌اند. این روز در واقع تکریم شاعر ملی، محمدحسین شهریار تبریزی است. اگرچه مقام و جایگاه وی در شعر فارسی بالاست، اما افراد و چهره‌های نامدار دیگری نیز بوده‌اند که مرتبت ادبی و موقعیت شعری بالاتری نسبت به ایشان داشتند. به‌واسطه نفوذ قومیت خاصی، این روز و مناسبت در تقویم رسمی کشور ثبت شد. حال آن‌که در همان زمان و درست در عصر شهریار، شاعرانی هم‌سطح و در طراز وی و حتی بالاتر نیز بودند که به دلایل و ملاحظاتی نامشان از این انتخاب خط خورد و قرعه به شاعر «همای رحمت» افتاد. بدین‌ترتیب روز ۲۷ شهریور، «روز زبان و ادب فارسی» نامگذاری شد.

به هر حال جای گله و شکوه نیست. هر یک از شاعران قدیم و جدید ایرانی دارای امتیازات خاص شعری و قابلیت‌های ادبی مشخصی هستند که نیازمند بررسی‌اند. اما در کل، جایگاه ادبیات فارسی در بین سایر ادبیات‌های جهان ممتاز و نمونه است؛ زیرا ادبیات فارسی ریشه در ادبیات باستانی ایران دارد و تحت تأثیر متون اوستایی در دوران ساسانی به زبان‌های پارسی میانه و پهلوی اشکانی پدید آمده است.

ادبیات فارسی نوین پس از اسلام و با الگوبرداری از ادبیات عربی در نظم و ریشه‌های دبیری و نویسندگی دوران ساسانی، که ادبیات منثور عربی را ایجاد کرده بود، در زمینه نثر متولد شد. ادبیات شفاهی فارسی نیز به همان سبک باستانی خود ادامه یافت و موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیرایرانی، مذهب و عرفان، روایت‌های عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در بر گرفت.

یک اثر ادبی در گستره ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی می‌گنجد. چهره‌های بزرگ ملی و بین‌المللی شناخته‌شده‌ای در این ادبیات حضور دارند که بیشتر آنان شاعران سده‌های اولیه و میانه‌اند. از این میان می‌توان به «پدر شعر فارسی» رودکی، «احیاگر زبان پارسی» فردوسی، ابن یمین فریومدی، نظامی، خیام، عطار، سعدی، خواجه عبدالله انصاری، وحشی بافقی، مولانا و حافظ، خواجو و دیگران اشاره کرد.

گوته بر این باور است که ادبیات فارسی یکی از چهار ارکان ادبیات بشر است. علاوه بر شعر، در ادبیات فارسی، داستان نیز تأثیرات عمیقی بر فارسی‌زبانان داشته است. نخستین رمان ایرانی، سرگذشت حاج بابای اصفهانی، به وسیلهٔ میرزا حبیب اصفهانی نوشته شد. پس از آن مفاخر بزرگ ادبی از جمله محمدعلی جمالزاده، طالبوف و زین‌العابدین مراغه‌ای، صادق هدایت، هوشنگ گلشیری، جلال آل احمد، صادق چوبک، صمد بهرنگی، بهرام صادقی، سیمین دانشور، بزرگ علوی، محمود دولت‌آبادی، علی‌محمد افغانی، رسول پرویزی، غلامحسین ساعدی، محمد حجازی، گلی ترقی و دیگرانی که تعدادشان کم نیست، تاریخ ادبیات فارسی معاصر ما را ساختند.

در سال‌های اخیر نیز افرادی همچون زویا پیرزاد، ابوتراب خسروی، عباس معروفی، علی مؤذنی، حسین سناپور، شیوا ارسطویی و شهریار مندنی‌پور در عرصه داستان و رمان، و در حوزه شعر، چهره‌هایی چون میرزاحبیب خراسانی، پروین اعتصامی، میرزاده عشقی، عارف قزوینی، محتشم کاشانی، شوریده شیرازی، سید اشرف‌الدین حسینی (نسیم شمال) و پس از آن‌ها احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، نیما یوشیج، سهراب سپهری، ملک‌الشعرای بهار، مهدی حمیدی شیرازی، مهدی آذر یزدی، رعدی آذرخشی، رهی معیری، منوچهر آتشی، طاهره صفارزاده، محمود مشرف آزاد تهرانی (م. آزاد)، نصرت رحمانی، نادر نادرپور، سپیده کاشانی، حمید سبزواری، نصرالله مردانی، هوشنگ ایرانی، شمس لنگرودی، رضا براهنی، سیدعلی صالحی، احمدرضا احمدی، علی باباچاهی، علیرضا آدینه، قدمعلی سرامی، رسول یونان، حسین منزوی، یدالله رؤیایی و ده‌ها نام دیگر حضور پررنگ داشته‌اند.

در ادبیات نوین ایران نیز نام‌هایی همچون جبار باغچه‌بان، عباس یمینی شریف، توران میرهادی، مصطفی رحماندوست، هوشنگ مرادی کرمانی، نادر ابراهیمی، بابک نیک‌طلب، حسین ابراهیمی‌الوند، احمد اکبرپور، محمدرضا بایرامی، فرهاد حسن‌زاده، داوود غفارزادگان، یحیی علوی‌فرد، محمود کیانوش، محمدهادی محمدی، رضی هیرمندی، رضا رهگذر و ده‌ها نویسنده دیگر درخشانند.

از میان زنان شاعر و نویسنده نیز باید از رابعه بلخی، ام‌هانی، آشتیانی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، طاهره قره‌العین، مهستی گنجوی، مستوره اردلان، طاهره صفارزاده و بسیاری دیگر یاد کرد. در کنار آنان طنزپردازانی چون عبید زاکانی، ایرج میرزا، علی‌اکبر دهخدا، هادی خرسندی، کیومرث صابری فومنی، راشد انصاری (خالو)، ناصر فیض، شهرام شکیبا، سیدابراهیم نبوی، عمران صلاحی و ابوالقاسم حالت، در ادبیات فارسی سهم مهمی دارند.

از بزرگان نقد و پژوهش نیز می‌توان به محمدتقی بهار، بدیع‌الزمان فروزانفر، جلال‌الدین همایی، سعید نفیسی، عبدالحسین زرین‌کوب، ذبیح‌الله صفا، علی‌اصغر حکمت، شفیعی کدکنی، شاهرخ مسکوب، عبدالعلی دستغیب، غلامحسین یوسفی، محمدعلی فروغی، محمد دبیرسیاقی و صدها پژوهشگر و استاد دیگر اشاره کرد که در حفظ و اعتلای زبان و ادب فارسی کوشیده‌اند.

در پایان، با تکریم شخصیت ادبی شهریار تبریزی و نثار سلام و درود به پیشگاه بزرگان شعر و ادب پارسی در طی هزار سال قدرت‌نمایی زبان و ادب پارسی در گستره پهندشت میهن و خارج از وطن، امیدوارم هماره و در هر زمان، ادبیات فارسی ما خوش بدرخشد و برخوردار از چهره‌های تابناک شعر، نقد، داستان، ترجمه، ویراستاری، تصحیح و سایر محتواهای ادبی باشد. تا جهان باقی است، شعر پارسی و ادبیات داستانی ایران برقرار، پاینده و زاینده خواهند بود.

منبع: پَرسون

1046365

مطالب مرتبط

سازمان آگهی های پُرسون